در اینجا وام بدون بهره میدهند
«صندوق قرضالحسنه الزهرا(س)، اینجا نظاممند و بدون منت و اذیت، به متقاضیان واجد شرایط، وام قرضالحسنه با سود صفر درصد میدهد. هزینههای این صندوق را آقای محسن صرافزاده میپردازد و منابع صندوق را مردم خیر تأمین میکنند. وامگیرندگان هم در مقابل این همه معرفت و شرافت در سررسید اقساط، آن را بهموقع میپردازند.»
روزنامه صبح نو: «صندوق قرضالحسنه الزهرا(س)، اینجا نظاممند و بدون منت و اذیت، به متقاضیان واجد شرایط، وام قرضالحسنه با سود صفر درصد میدهد. هزینههای این صندوق را آقای محسن صرافزاده میپردازد و منابع صندوق را مردم خیر تأمین میکنند. وامگیرندگان هم در مقابل این همه معرفت و شرافت در سررسید اقساط، آن را بهموقع میپردازند.» این جملات چند روزی است که در شبکههای اجتماعی مانند تلگرام و اینستاگرام همراه تصویری از این موسسه منتشر شده و دست به دست میچرخد. موسسهای در خیابان معیری بین خیابان منیریه و کارگر با نمای سبزرنگش، معروفتر از سالهای قبل به کارش ادامه میدهد. بهویژه در این روزهایی که بانکها برای دادن وام، دهها مورد شرط و شروط آن هم در قبال بازپرداخت با سودهای بالا در نظر میگیرند. بودن چنین موسسههایی که فارغ از درآمدزایی سعی در باز کردن گره از مشکلات مردم دارد مانند الماسی گرانبها، نایاب و باارزش به نظر میرسد. برای آنکه با روند کاری این موسسه و بهویژه مسوول آن آشنا شویم سری به خیابان معیری زدیم تا از نزدیک شاهد فعالیت آنان باشیم. صندوق قرضالحسنهای با چند ویژگی از خیابان منیریه که وارد خیابان معیری میشویم از هر کس سراغ موسسه الزهرا(س) را میگیریم میشناسد و نشانی آن را به ما میدهد. برای همین پیدا کردن چنین موسسهای کار دشواری نبود. ساختمانی بلند و سبزرنگ که روی دیوار آن با حروف بزرگ نام موسسه و تاریخ تأسیس آن را نشان میدهد که سال 1369 است. قبل از آنکه از پلههای موسسه بالا برویم با بنری روبهرو میشویم که روی آن نوشته شده به احترام نام حضرت زهرا(س) که روی این صندوق قرضالحسنه گذاشته شده است با پوشش چادر وارد بشوید. علاوه بر درخواست پوشش چادر، ویژگیهای دیگری که این صندوق قرضالحسنه را از سایر صندوقها، موسسهها و بانکها جدا میکرد بخش اطلاعات آن بود که یک نفر نزدیک در ورودی نشسته بود تا به کسانی که به آنجا میآمدند و اطلاعات لازم را نداشتند آن اطلاعات را در اختیارشان قرار بدهد. به جز آن یک اتاق در داخل سالن با درهای شیشهای مات ساخته شده بود که خانمها در زمان انتظار برای آنکه نوبتشان شود در آن اتاق مینشستند. ویژگی متفاوت سوم این صندوق، صدای پیجری بود که شمارهها را اعلام میکرد. این صدا برخلاف سایر بانکها که صدای زن است صدای آقایی بود که با گفتن شماره، نوبت نفر بعد را اعلام میکرد. برو پیش حاجآقا، باجه یک برای آنکه بتوانیم با آقای صرافزاده صحبت کنیم باید به بخش اطلاعات میرفتیم؛ اما در همین زمان خانمی مشغول صحبت بود و میخواست با همان مدارکی که با خود آورده درخواست وام کند؛ آنطور که به نظر میرسید با قوانین آنجا سازگار نبود. به همین دلیل مسوول اطلاعات فرمی به دستش داد تا طبق آن مدارک را آماده کند. آن خانم اما اصرار داشت مدارک همان است که بار نخست درخواست وام داده بود. به همین دلیل مسوول اطلاعات او را به رفتن نزد حاج آقا ترغیب کرد شاید با همان مدارک درخواست وام او را بپذیرد. وقتی ما هم خواستهمان را گفتیم که میخواهیم برای مصاحبه با آقای صرافزاده گفتوگو کنیم پاسخ شنیدیم که باید در اتاق انتظار خانمها منتظر نتیجه شویم. در همین زمان چند خانم نیز داخل اتاق انتظار با شمارههایی که در دست داشتند نشسته و منتظر بودند نوبتشان شود. یکی از خانمها میگفت دفعه چهارمش است که درخواست وام داده: «وامهای صندوق قرضالحسنه الزهرا شاید مبلغش کم باشد و از 2 میلیون تا نهایت 4 میلیون تومان برسد؛ اما همین مبلغ توانسته گره مشکلات خیلیها را باز کند. من یک بار با عقدنامه دخترم نفری دوونیم میلیون تومان وام گرفتم. یعنی روی هم 5 میلیون تومان شد. مسجد ضامن من شد و اقساط را هم بهموقع میآورم که قبول کردند بار دیگر با درخواست وامم موافقت کنند.» یکی از خانمهای دیگر گفت: «همسرم 8 میلیون تومان بدهکار است؛ هنوز نتوانستهایم این مبلغ را تهیه کنیم. بعد از آنکه درخواست وام از صندوق کردهام دیروز با من تماس گرفتند که فعلاً با پرداخت 2 میلیون تومان وام به من موافقت شده است.» خانم مسنی تازه وارد اتاق شد؛ او هم چند ماه در نوبت وام بوده تا بالاخره نوبتش فرامیرسد: «صندوق الزهرا سود نمیگیرد و همین خیلی خوب است. مثل این است شما از یک نفر پول قرض بگیرید و بعد بخواهید خرد خرد پس بدهید. البته صندوق ضامن میخواهد که حق هم دارند. ممکن است از اینجا خیلیها پول بگیرند و دیگر پس ندهند. بالاخره دست حاج آقا باید به جایی بند باشد؟آقای صرافزاده این صندوق را راه انداخته تا کار مردم را راه بیندازد و ذرهای به سود خود فکر نمیکند.» اقامه نماز هنگام اذان در صندوق قرضالحسنه با وجود آنکه تلاش بسیار کردیم تا بتوانیم با حاج آقا حرف بزنیم اما تمایلی به صحبت کردن نداشت. برای همین بدون آنکه اجازه گفتوگو داشته باشیم از آنجا بیرون آمدیم. اما خوبی حاج آقا محسن صرافزاده در این است که کل اهالی و کسبه او را میشناسند. برای همین در ابتدا سراغ کتابفروشی کنار صندوق قرضالحسنه رفتیم. کسی که در آنجا بود گفت: «من نزدیک به 5 سال میشود در اینجا کار میکنم. حاج آقا از قدیمیهای بازار است و تقریباً تمام کسبه او را میشناسند و به اعتبار او در اینجا حساب دارند. حاج آقا با کمک آنان که همگی خیرند به کسانی که نیازمندند وام میدهد. او یک انتشاراتی به همین نام «الزهرا» هم دارد که کتاب را با قیمت خیلی کم منتشر میکند. مثلاً کتابی که شاید در کتابفروشی ما 20 هزار تومان فروخته شود او 8 هزار تومان میفروشد. حتی کار جالبی که میکند چون متقاضی زیاد است هر سهشنبه یک قرعهکشی هم برگزار میکند تا به نام هر کس درآمد، زودتر بتواند وام دریافت کند. در این صندوق در زمان اذان هم به نماز میایستند. حتی نماز خواندن در آن موسسه برای حاج آقا جزو امتیاز محسوب میشود.» آقا تقی سالهاست در باتریسازی نزدیک این موسسه کار میکند و درباره حاج آقا صرافزاده میگوید: «حاج محسن خیلی مرد بزرگ و خیری است. او از زمانی که این موسسه را باز کرده خودش بعد از نماز صبح به آنجا میآید و تا بعد از نماز مغرب داخل صندوق قرضالحسنه میماند و کار مردم را راه میاندازد. پشت باجه یک هم مینشیند و مستقیم همه با او در ارتباط است. به همین دلیل، هم مردم او را دوست دارند و هم خودش از کاری که میکند لذت میبرد.» گلفروشی مقابل صندوق قرضالحسنه الزهرا هم از کسانی است که خودش وامگیرنده بوده: «من با عقدنامه دخترم از این موسسه وام گرفتم. واقعاً آدم خیری است و خیلی از مشکلات کاسبهای همین محل را باز کرده است. به هر کس میگویم این صندوق وام بدون بهره میدهد باور نمیکند؛ اما حاج آقا واقعاً از بزرگان بازار است و از زمانی که موسسه را باز کرده هیچ چشمداشتی نداشته. تا به امروز سعی کرده مشکلات مردم را با کمکهایی که خودش همراه خیران بازار انجام میدهد، برطرف کند و هدف دیگری هم ندارد.»