تلاش مقامات صهیونیست برای تغییر دشمن اول اعراب
تحلیلگرمصری نسبت به اجرای توطئه سایس پیکوی دوم توسط رژیم صهیونیستی و تلاش مقامات صهیونیست برای تغییر دشمن اول اعراب و جایگزین کردن ایران به جای خود هشدار داد
کد خبر :
523534
خبرگزاری تسنیم: روزنامه الاهرام در مقالهای به قلم دکتر محمد السعید ادریس رئیس بخش مطالعات منطقه ای مرکز مطالعات سیاسی و راهبردی الاهرام با عنوان «سوالاتی در باره موج دوم تقسیم و تجزیه مجدد» با اشاره به شصت و هشمین سالگرد تاسیس رژیم صهیونیستی در فلسطین در سال 1948 به دنبال پیمان سایس پیکوی اول، بر نقش اساسی رژیم صهیونیستی در طرح دومین تجزیه و تقسیم کشورهای عربی در قالب «سایس پیکوی جدید» تاکید کرده که اسرائیلی ها آن را آغازی بر پیروزی «طرح صهیونیستی ابدی» خود بر «طرح وحدت عربی» بعنوان خطری موجودیتی برای خود می دانند. زیرا در طرح تقسیم اول هدف از طرح صیهونیستی تشکیل «دولت اسرائیل کوچک در فلسطین» بود، در حالیکه هدف از طرح تقسیم دوم دو هدف اصلی طرح صهیونیستی را محقق خواهد ساخت: اول ایجاد نظام ها و دولتهای کوچک نژادی و مذهبی کاملا عاری از هویت تمدنی امت عربی و جایگزینی آن با هویت های فرعی نژادی و طائفه ای که پایانی بر مفهوم امت عربی خواهد بود. هدف دوم دولت اسرائیل کوچک با مرزهای تنگ و محدود در فلسطین می تواند تا مرزهای خود را به سوی «دولت اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات» از یکسو و از سوی دیگر برپایی دولت مادر طرح
صهیونیستی و سپس تحمیل سیطره و سلطه منطقه ای بر کشورهای همجوار خود شامل دولت های کوچک و نظام های نژادی و طائفه ای گسترش بدهد. این موج دوم تقسیم و تجزیه سرزمین های عربی ثمره ائتلاف صیهونیستی - آمریکایی است همانند موج اول که ثمره ائتلاف آمریکایی - اروپایی بود. موج دوم تقسیم و تجزیه با حمله و سپس اشغال عراق در سال 2003 آغاز شد و سپس شاهد دعوت صریح آمریکا برای تشکیل «خاورمیانه بزرگ» بر مبنای «بازترسیم نقشه های سیاسی» یا بازتقسیم کشورهای کنونی بودیم. عراق به صحنه ای برای اجرای این توطئه تبدیل گردید و با نابودی دولت عراق و ظرفیت های راهبردی آن ، نقطه پایانی بر خطر راهبردی احتمالی این کشور برای امنیت و موجودیت اسرائیل رقم خورد و سپس با تحمیل قانون اساسی جدید مبتنی بر «سهم خواهی سیاسی» و آغاز درگیری طائفه ای سنی - شیعی و درگیری نژادی عربی - کردی در عراق، این طرح در فرصتی مناسب به کشورهای همسایه عراق صادر گردید و تحولات کنونی سوریه و باز گذاشتن دست سازمان های تروریستی به خصوص داعش برای تحمیل واقعیت تقسیم مجدد عراق با حمایت از تلاش اکراد برای ایجاد فدرالیسم کردی در شمال سوریه، فدرالیسم کردی را به واقعیتی در شمال
عراق تبدیل ساخته است. سپس نتانیاهو با حضور در جولان بر انضمام ابدی آن به دولت اسرائیل تاکید می کند تا توطئه دومین تقسیم اراضی عربی را تکمیل نماید. همزمان با آن طرحی از سوی وزیر دادگستری اسرائیل به کنیست مبنی بر قرار گرفتن کرانه باختری زیر چتر قوانین و مقررات اسرائیل ارائه شده که به معنی پیوستن کرانه باختری به دولت صهیونیستی است. همه این حوادث در سایه فقدان کامل بصیرت و هوشیاری و بیداری عربی نسبت به ارتباط اسرائیل با روند نابودی منافع اعراب و غفلت از نقش اساسی اسرائیل در دور دوم از بازترسیم و تجزیه مجدد اراضی عربی صورت می گیرد و حتی شاهد فضاسازی بی سابقه و فراهم کردن زمینه همکاری یا حداقل تفاهم عربی - اسرائیلی هستیم. چگونه شاهد چنین تغییر و تحولی در آگاهی و بصیرت و درک اعراب در قبال رژیم صهیونیستی علیرغم این همه نقش های ویرانگری که این رژیم علیه اعراب داشته، هستیم؟ بنیامین نتانیاهو به این سوال محوری و اساسی یا رمز عبور در روابط جدید عربی - اسرائیلی با افشای «وجود منافع مشترک در ایستادن در مقابل دشمن مشترک یعنی ایران و تروریسم اساس این تغییر در موضع عربی در قبال اسرائیل است». چگونه ایران به دشمن اعراب
تبدیل شده آنهم بعد از روزگاری که حداقل این کشور متحد برخی از شما اعراب بود؟ و چگونه این دشمنی و خصومت عربی به ایران به این سطح از دشمنی اسرائیل با ایران بعنوان تهدیدی موجودیتی تغییر و توسعه یافته است؟ و این تروریسمی که به دشمنی رقیب یا جایگزین برای رژیم صهیونیستی در نزد اعراب تبدیل شده، از کجا آمده است؟ و مسئولیت اسرائیل در بروز این تغییر و تحول چیست؟ و چگونه موج انقلابی عربی از اوج شکوفایی عربی به معرکه نابودی کشورهای عربی توسط تروریسم که در ورای آن تقسیم و تجزیه دوباره منطقه نهفته است؟ تا چه میزان اسرائیل در حمایت از این تروریسم نقش دارد؟ سوال های مهمی که بدون پاسخ گفتن بدان نمی توانیم پازل موج دوم تقسیم و فروپاشی و تجزیه وحدت اعراب را بفهمیم و نمی توانیم از خواب غفلتی که ما اعراب در آن غرق شده ایم، بیدار شویم درحالیکه رژیم صهیونیستی شصت و هشتمین سالگرد تاسیس خود را جشن می گیرد.