چرا ایرانی ها این قدر قسم می خورند؟
دو پدیده پیمان و سوگند به عنوان یکی از رفتارهای رایج در فرهنگ ایرانی، با پیشینهای کهن، با مفاهیم اسطورهای و دینی درهمآمیخته است.
کد خبر :
523422
سرویس سبک زندگی فردانیوز : ١- «اینجانبان به این کلامالله مجید قسم یاد مینماییم و خداوند عالم و امام زمان (عج) را شاهد و گواه میگیریم که از این تاریخ به بعد با حضرت آقای صولتالدوله سردار عشایر- دام اقباله العالی- یکی و متحد باشیم و با دوست ایشان دوست و با دشمن ایشان دشمن باشیم و به اتفاق ایشان در خدمت شریفه مقدسه و مطاعه مشروطه کامله از دولت مطابق قانون اساسی متحدا و متفقا دریغ ننمائیم، مشروط بر این که حضرت اجل آقای صولتالدوله سردار عشایر هم همین قِسم قَسم یاد فرمایند و ظهر [پشت] قرآن مجید را مهر فرموده ارسال دارند».*
٢- قسم «هفت گام» به قمر بنیهاشم (ع) از قسمهای رعبآور و گاهی وحشتانگیز محسوب میشود که از طرف بزرگان و ریشسفیدان به شدت نهی شده است. این قسم به علت تشریفات و آداب خاصی که دارد کمتر کسی شاهد و ناظر انجام آن بوده است و به طور کلی مربوط به گذشته است. مراسم این قسم زمانی برگزار میشد که شخصی را متهم به انجام کاری ناپسند و سخت میکردند که حتی وساطت و پادرمیانی بزرگان، ریشسفیدان و گیسسفیدان طایفه به منظور اصلاح دعوای طرفین موثر واقع نمیشد. در آن صورت در حضور مدعی و یا مدعیان و چند شاهد این قسم اجرا میشد. لازم به یادآوری مجدد است که این قسم مربوط به
زمانهای خیلی قدیم است و من در عمرم فقط یک بار آن هم در سن خردسالی [حدود سال ١٣١٠ خورشیدی] شاهد این ماجرا بودهام ... طرف اصلی دعوا و مناقشه برای اثبات صحت ادعای خود به حمام میرفت، وضو میگرفت و در عصر پنجشنبه (شب جمعه) در مکانی خاص که از قبل تعیین شده بود، هفت کپه خاک به فاصله یک قدم رو به قبله درست میکرد و در کنار کپه اول طوری میایستاد که رویش به قبله باشد و پنجه پای چپش در موازات خاک قرار گیرد و بعد با برداشتن هر یک قدم به طرف جلو خم میشد و ضمن گفتن: «این یک» با دو دست کپه خاک را به اطراف پخش میکرد و مجددا میایستاد و همینطور قدم دوم و بعدی را
برمیداشت تا به کپه هفتم میرسید و در حالی که دستهایش را رو به قبله گرفته بود، میگفت: «این هفت گام، به این ابوالفضل (ع) من مدیون فلانی نیستم، اگر دروغ بگویم مثل این کپه خاک خانهام از هم متلاشی شود و فلانی هم که آبروی مرا برده است خانمانش به باد برود». سپس با پنجه پا کپه هفتم را هم به اطراف پخش میکرد».**
دو روایت بالا، برای بسیاری از ایرانیان چه در گذشته، چه امروز، بسیار آشنا به نظر میآید. هر دو روایت که در حوزه پیمان و عهد و سوگند و قسم جای میگیرند، از گذشتههای دور در جامعه ایران وجود داشته است. دو پدیده پیمان و سوگند به عنوان یکی از رفتارهای رایج در فرهنگ ایرانی، با پیشینهای کهن، با مفاهیم اسطورهای و دینی درهمآمیخته است. این دو پدیده که در واقع در گذر زمان در یکدیگر آمیختهاند، اما در گذشته در میان مردمان دیگر کشورها و فرهنگها نیز همچون ایران رواج داشته است. هرچند برخی پژوهشگران همچون جان هینلز نویسنده کتاب «شناخت اساطیر ایران» برآناند سوگند
از گذشتههای بسیار دور «در جوامع هند و اروپایی، به عنوان اصلی مذهبی، اخلاقی و اجتماعی شناخته میشده است». در نوشتارهای حماسی و اندرزنامههای پیش از اسلام و در متنهای دینی و مذهبی پس از اسلام، مطالبی فراوان میتوان یافت که بر اهمیت سوگند دلالت دارد. این امر نشان میدهد سوگند، کارکردهای مهمی در زندگی فردی و اجتماعی ایرانیان در دورههای گوناگون داشته است. این پدیده را نیز در متنهای ادبی میتوان به تماشا نشست؛ آنجا که ناصرخسرو سروده است «جز راست مگوي گاه و بيگاه/ تا حاجت نايدت به سوگند» و نیز در دیگر سرودههای شاعران بزرگ، میتوان دریافت
پدیده سوگند از گذشتههای دور در ادب و فرهنگ ایرانی بروز و حضور داشته است. بر اساس یک پژوهش با نام «بررسی تحلیلی گونههای پیمان و سوگند در شاهنامه فردوسی»، دو واژه «سوگند» و «پیمان» و مترادفات آن ٣٩٥ بار در این شاهکار ادبی تکرار شده است و در مجموع ١٣٣ مورد عمل پیمان بستن و سوگند خوردن را در آن میتوان یافت.
این پدیده اما در گذر زمان با دگرگونیهایی روبهرو شده است. از حضور سوگند در ایران عصر قاجار و روزگار دور که بگذریم، در سدههای اخیر آنگونه که منابع تاریخی بیان میکنند، گونه و رویهای دیگر از نمود اجتماعی سوگند و قسم را در جامعه ایرانی میتوان به تماشا نشست؛ سوگند، به عنوان یکی از ویژگیهای روزمره رفتاری در میان ایرانیان. تصویری که از این پدیده بدینگونه به دست میآید، تفاوتی آشکار دارد، با آنچه که کارکرد اسطورهای، دینی و اخلاقی سوگند در روزگاران دور جامعه ایرانی در نظر میآمده است. سفرنامهها و گزارشهای شرقشناسان در این زمینه، منبعهایی جذاب
به شمار میآیند. جهانگردان و شرقشناسان در ٤ سده اخیر، در واقع با اشاره به این رفتار و اخلاق ایرانی، توصیفی از پدیده سوگند و قسم ارایه دادهاند که میتواند ما را با جنبهای دیگر از جامعه ایرانی آشنا سازد. ژان شاردن، جهانگرد نامدار فرانسوی در عصر صفوی از رواج سوگند خوردن در میان ایرانیان یاد میکند؛ نگاهی که تا اندازهای زیاد تکلیف ما را با نگاه غیر ایرانیان نسبت به رفتار یادشده روشن میکند؛ این که جهانگردان و شرقشناسانی که در دورههای گذشته به ایران آمدهاند، مشخصا در چهارصد سال اخیر، سوگند خوردن را یک رفتار ایرانی میدانند. سرهارفورد جونز در
سفرنامه خود از پیرمردی جواهرفروش که «به شیوه ایرانیها قسم یاد كرد كه از این مقوله با كسی صحبت نكند»,٧ آدام اولئاریوس در سفرنامهاش «ایران عصر صفوی از نگاه یک آلمانی» آنجا که به سنتهای ایرانیان در چهارشنبهسوری اشاره میکند، دوریجستن مردم از برخی رفتارهای همیشگیشان را مورد تاکید قرار میدهد که «نفرین کردن و سوگند خوردن و نیز نوشیدن، پرداختن پول به دیگران» از جمله آنها است. این که او تصریح میکند ایرانیان «باور دارند آنچه را که در این روز انجام دهند، بایستی تمام سال مجبور به انجام همان کار باشند»، نشان میدهد سوگند خوردن، همچون نوشیدن جزو کارهای
روزمره به شمار میآمده است. ادوارد پولاک، پزشک دربار ناصرالدین شاه قاجار در کتاب «ایران و ایرانیان» اما به جنبهای دیگر از دلیلهای علاقه ایرانیان به سوگند خوردن اشاره میکند «ایرانی بسیار مایل است که اظهارات خود را به صورت مؤکد ذکر کند ... مثلا اغلب ... قسم میخورد.
گونه دیگر روایتهای سفرنامهای، اما کمرنگ، به ارزش سوگند و قسم در میان برخی قشرهای جامعه اشاره دارد. پیترو دلاواله در سفرنامه خود در اینباره مینویسد «امروز نقاط ایران همه جا آباد و پرجمعیت و برای مسافرت مطمئن است و از دستبردها و حمله دزدان، که در ترکیه انسان دائما گرفتار آن است، خبری نیست. برعکس اگر از فردی چیزی ربوده شود، در سرزمینی که دزدی واقع شده، حاکم باید عین مال یا قیمت آن را تأدیه کند و ارزش کالا از طرف شخصی که خسارت به او وارد آمده، با قید قسم تعیین میشود». سوگند در گذشته و امروز؛ یک دگرگونی بزرگ کارکردی دگرگونی کارکرد سوگند در جامعه ایران را
در گذر روزگاران، از دورههای باستانی تا روزگار معاصر، از یک پدیده مقدس با کاربردهای خاص، به رفتاری روزانه، شاید بتوان با تغییرات کلان جوامع کهن و مدرن مرتبط ساخت. سیدحسن امین در نوشتاری با نام «سوگند در ایران و اسلام» درباره جایگاه سوگند در گذشته و امروز اشارهای دارد که چنین نگاهی را در پس خود نهفته است «سوگند در همه فرهنگها و نظامهای دینی، سیاسی و حقوقی رایج بوده است و به ویژه در روزگاران گذشته که اسناد مکتوب و امضاء آنها به اندازه امروز شایع نبوده است، از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است»,١١ بر این اساس، با گسترش اسناد مکتوب در حوزههای گوناگون و
استناد به آنها، سوگند در روزگار معاصر، دیگر کارکرد پیشینی خود را از دست داده، اما به عنوان بخشی از رفتار روزمره در میان مردمان جامعه به جای مانده است. این دگرگونی، میتواند همانی باشد که جهانگردان از آن به عنوان گوشه ای از رفتار ایرانیان در میانشان رواج داشته است. روزنامه شهروند