نظریههای سینمایی زیر سایه غربزدگی
آقای احمدرضا معتمدی کارگردانی است که هم سینما را میشناسد و هم فلسفه را. دانش نظری معتمدی به او کمک کرده تا در کنار فیلمسازی، فعالیتهای پژوهشی خاص خود را هم داشته باشد و همین باعث میشود وقتی در زمینه فلسفه فیلم سراغ تسهیم تجربیات خود با مخاطبان میرود هم بتواند کارش را درست انجام دهد.
روزنامه صبح نو؛ حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه*: آقای احمدرضا معتمدی کارگردانی است که هم سینما را میشناسد و هم فلسفه را. دانش نظری معتمدی به او کمک کرده تا در کنار فیلمسازی، فعالیتهای پژوهشی خاص خود را هم داشته باشد و همین باعث میشود وقتی در زمینه فلسفه فیلم سراغ تسهیم تجربیات خود با مخاطبان میرود هم بتواند کارش را درست انجام دهد.پرداختن به فلسفه سینما باید طوری صورت گیرد که از یک طرف سینماگران بتوانند از آن بهره ببرند و از آن طرف فلاسفه. اگر با هدف نزدیکی هرچه بیشتر این دو طیف بتوان به تبیین فلسفه سینما پرداخت، قطعاً مفید است و به نظر میرسد این، همان کاری است که معتمدی در «فلسفه فیلم» به دنبال انجامش بوده است. حرکت در زمینه فعالیتهای نظری مرتبط با فلسفه سینما باید از پیشتر پی گرفته شود. با گذشت سی و چند سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان در زمینه منابع مطالعاتی که به دور از غربزدگی توانسته باشند نظریههای سینمایی را مرور کنند، کمبود داریم و باید کوشید این کمبود با رفتن سراغ پژوهشگران واقعی این عرصه جبران شود. امیدوارم وقتی امثال معتمدی صرف تحقیق و سپس نگارش چنین کتبی میکنند با به اشتراکگذاری اصولی این کتب در میان دانشجویان فلسفه و سینما، سببساز افزایش دامنه آگاهیهای نسل جوان با این مقوله شود. یقین بدانید اگر بتوانیم دانشجویانمان را در هر دو رشته فلسفه و سینما با این اصول نظری آشنا کنیم، قطعاً در آینده چهرههای مستعدی خواهیم داشت که در کنار تسلط بر وجه تکنیکی سینما - چون به لحاظ فلسفی هم صاحب اطلاعاتاند- اسباب خلق آثاری ارزشمند را فراهم خواهند کرد. *رییس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران