هشت اشتباه تازه عروسها
درست است که ما بیشتر از مادران مان درس خوانده ایم و زندگی اجتماعی پررنگ تری داشته ایم، اما بسیاری از ما، هنوز راه و رسم درست زندگی کردن را نمی دانیم. گاهی می خواهیم با کپی کردن از زندگی مادرانمان یا زنان دیگر، کار خود را راحت کنیم و گاهی هم فکر می کنیم با امضای عقدنامه، وارد یک مسابقه یا یک معادله بیش از حد پیچیده می شویم، اما زندگی نه میدان جنگ است و نه بازار رقابت.
اشتباه اول: باید مثل من شود
یکی از اشتباه هایی که بسیاری از دختران قبل از ازدواج مرتکب می شوند، اصرار به هم شکل شدن است. آنها فکر می کنند قبل از شروع زندگی باید گربه را دم حجله کشت و برای این کار تلاش می کنند همسر آینده شان را با دعوا، قهر، خواهش و هر راه دیگری که می دانند عوض کرده و شبیه خود کنند. آنها فکر می کنند هم شکل بودن و هم رنگ بودن، تضمینی برای ازدواجموفق است، اما اشتباه می کنند. اگر شما هم چنین فکری را در سر دارید، نباید فراموش کنید که شما و همسرتان، از 2خانواده و 2فرهنگ متفاوت هستید و هرگز نمی توانید دنیا را از یک دریچه ببینید. شما تجربه ها و باور های متفاوتی دارید و تا زمانی که در تعارض با هم قرار نگیرید و از این باور ها چماقی برای کوبیدن هم نسازید، تهدیدی متوجه شما نخواهد بود.
اشتباه دوم: باید برای هم بمیریم
عاشق شدن، هیجان انگیزترین بخش زندگی است؛ بخشی که می تواند شروع یک زندگی مشترک را لذت بخش تر کند، اما گمان نکنید برای چنین شروعی، نیاز به یک زندگی افسانه ای دارید. درست است که باید خواستگار تان را دوست داشته باشید اما عشق آنقدر ساده نیست که در هر شرایطی سر و کله اش پیدا شود. اگر یک دوره نامزدی کوتاه را گذرانده اید و احساس می کنید بی اندازه عاشق هستید، باید بگوییم که بیشتر از عشق درگیر هیجان شده اید، چیزی که می تواند چنین حدی از علاقه را به وجود بیاورد، موضوعات ساده یک نامزدی کوتاه مدت نیست، بلکه حمایت و درکی است که در موقعیت های پیچیده تر زندگی می بینید و باعث می شود که هر روز، بیشتر حس کنید که این مرد، همان مرد رۆیاهای شماست. همان یک نفری که برای شما به دنیا آمده و امروز کنار تان است.
اشتباه سوم: عشق با گذشت زمان تمام می شود
بعضی ها فکر می کنند گذشت زمان می تواند عشق را محو کند و به همین دلیل تن به ازدواج با کسی می دهند که هیچ علاقه یا کششی نسبت به او ندارند، اما اگر شما یک عاشق واقعی باشید و برای این موضوع هزار و یک دلیل داشته باشید، آنچه با گذشت زمان از زندگی شما بیرون می رود، عشق نیست بلکه هیجان و ساده انگاری ای است که ممکن است در ماه های اول رابطه، شما را شجاع تر و ماجراجوتر کند و به شما این حس را بدهد که تنها عاشق روی زمین هستید،اما کنار رفتن پرده هیجان از این حس، موضوعی نیست که برای آن سوگوار باشید. یک عشق واقعی می تواند با آرامش و روزمرگی هم همراه شود. در چنین شرایطی شما از همسرتان فاصله نگرفته اید، بلکه به مراحل بالاتری از دوست داشتن رسیده اید که با آرامش بیشتر و هیجان کمتر همراه است.
اشتباه چهارم: یک زندگی موفق، زندگی بدون بحث است
بسیاری از زوج ها، بحث و دعوا را نقطه پایانی خوشبختی شان می دانند. خیلی از آنها به دلیل چنین تفکری اختلاف نظر شان را در دل شان نگه می دارند و می خواهند با سکوت شان جلوی بحث را بگیرند، اما نباید فراموش کنید که ترس از دعوا، نشانه خوشبختی شما نیست. یک زوج خوشبخت می توانند اختلافات شان را به راحتی با هم در میان بگذارند و حتی برای موضوعاتی که ارزش حیاتی برایشان دارد، بجنگند و پیروز شوند. یک زوج ایده آل روی یک خط صاف پرلبخند زندگی نمی کنند. آنها به اختلاف نظر هم برمی خورند و گاهی از هم دلخور می شوند، اما تفاوت شان با دیگران این است که با هوشمندی از پس چنین مسائلی برمی آیند و به جای دلخوری های بی مورد، از این بحث ها درس می گیرند.
اشتباه پنجم: مسئولیت اداره زندگی بر عهده مرد است
دوره و زمانه عوض شده. درست است که هنوز هم در بسیاری از خانواده ها، مسئولیت های مالی و بسیاری وظیفه های دیگر بر عهده مردان است، اما این موضوع نباید باعث شود که با بی خیالی خودتان را به حاشیه ببرید و فقط ناظر تلاش های او باشید. اگر می خواهید زندگی موفق و آرامی داشته باشید، از همان اول سنگ ها را وا بکنید و مسئولیت ها را تقسیم کنید. این تقسیم بندی را می توانید بر اساس علایق و توانایی هایتان انجام دهید. اگر همسر شما آشپز بهتری است و شما درآمد بیشتری دارید، می توانید کلیشه ها را کنار بگذارید و هر کدام سهم بیشتری از کاری که در آن توانمند تر هستید برعهده بگیرید. قرار نیست شما مثل والدین تان زندگی کنید، بلکه می توانید با تفاهم و بدون ترس از قضاوت دیگران، در همه بخش های این زندگی سهیم شوید و تنها برای آرامش بیشتر و کمتر کردن تنش ها تلاش کنید.
اشتباه ششم: خودم را دوست دارد نه جسمم را
اگر از آن دسته زن هایی هستید که گمان می کنید ارتباط زناشویی، در آخرین ردیف اولویت های زندگی مشترک است، در اشتباه هستید. گمان نکنید مردی که عاشق تان است، به جسم شما نیازی ندارد و تنها به تفکرات و کلام شما اهمیت می دهد.ازدواج، راهی مشروع و پسندیده برای برقراری یک رابطه سالم جسمانی هم هست. حق شما و همسرتان است که از چنین رابطه ای هم بهره ببرید و با کمک آن پایه های زندگی تان را هم محکم تر کنید. اگر شما می خواهید زندگی مشترک موفقی داشته باشید، باید به همه ابعاد یک رابطه توجه کنید و هیچ بعدی را فدای دیگری نکنید.
اشتباه هفتم: اگر مرا دوست داشته باشد، هر کاری می کند
درست است که عشق قدرت می آورد، اما قرار نیست که از مرد زندگی تان، به گناه عاشق شدن، یک فرد ضعیف و زیردست بسازید. بسیاری از زن ها گمان می کنند اگر مردی عاشق شان باشد، به خاطر آنها همه پل های پشت سرش را خراب می کند و به هیچ چیز دیگری جز فرد مورد علاقه اش توجه نمی کند. بیشتر زن ها با چنین تفکری، همسرشان را در معرض آزمایش های سخت قرار می دهند و به او می گویند اگر مرا دوست داری، باید هرچه را که می خواهم، انجام دهی، اما واقعیت این است که چنین مردی، یک مرد عاشق نیست؛ بلکه فردی ضعیف، بی پناه و منفعل است. یک عاشق واقعی هرگز به خاطر حسش از اصول و منطقش نمی گذرد، بلکه سعی می کند حسش را با عقلانیت همراه کند و از این راه به پیشرفت بهتر آن کمک می کند.
اشتباه هشتم: مردها ارزش حمایت را نمی فهمند
نمی گوییم که همه مردهای جهان، آنقدر منطق و انصاف دارند که همه حمایت ها و کمک هایتان را درک کنند و همیشه آنها را در ذهن داشته باشند، اما می گوییم اگر با مردی شایسته ازدواج کرده باشید، می توانید مطمئن باشید که او کوچک ترین همدلی های شما را می بیند و همیشه آنها را در ذهنش نگه می دارد. مردها خیلی راحت تفاوت شما با زنان دیگر را می بینند و بیشتر وقت ها شما را با زنان دیگر مقایسه می کنند.
اگر می خواهید در زندگی مشترک تان موفق باشید، به آدم های اطراف تان خوب نگاه کنید. چه خصوصیاتی در زنان دیگر وجود دارد که همسرتان از آنها بیزار است و چه ویژگی هایی را در زنان دیگر تحسین می کند؟ مطمئن باشید اگر آن خصوصیات منفی را حذف کنید و چند قدم به آن ویژگی های تحسین شدنی نزدیک تر شوید، همسرتان حتما قدر شما و تلاش های تان را می داندو شما و زنان دیگر را به یک چشم نمی بیند.
آسمونی