نگاهی به چرایی حذف فیزیکی فرمانده حزبالله
پیش از ترور سید مصطفی بدرالدین، جریان معاند در داخل لبنان و ضد مقاومت در کشورهای عربی و غربی تلاش داشتند از طریق قضایی و رسانهای او را هدف قرار دهند، اما تمام تلاشها در این راستا به شکست انجامید.
خبرگزاری فارس: بامداد روز جمعه (13 می)، شهید «مصطفی بدرالدین» معروف به «سید ذوالفقار» در پی انفجاری در نزدیکی فرودگاه دمشق به شهادت رسید. ذوالفقار فردی بود که پیش از آن سالها هدف سرویسهای جاسوسی صهیونیستی و غربی بوده و از سوی دیگر توطئههای رسانهای و قضایی برای متهم جلوه دادن وی در قضیه ترور رفیق حریری (نخستوزیر اسبق لبنان) مدام جریان داشته است. *** «بیروت، سپتامبر 1986: در بین پنج نفری که مأمور ترور حاج رضوان در صبح آن روز بودند، من تنها کسی هستم که هنوز زندهام». رابرت بایر، کتاب The Perfect Kill صفحه اول (2014) «عمر نشابه» روزنامهنگار لبنانی با ذکر این نقل قول در ابتدای یادداشت خود در روزنامه الاخبار مینویسد: با این جمله ساده، مشاور سابق دادستان کل در دادگاه بینالمللی ویژه لبنان (ویژه ترور رفیق الحریری نخستوزیر اسبق) و مأمور سابق سازمان سیا چندین اعتراف کرده است. اول اینکه عملیات ترور و حذف فیزیکی شغل او بوده و دوم اینکه او وظیفه داشته فرمانده نظامی حزبالله را در سال 1986 ترور کند و سوم اینکه این عملیات شکست خورده و یکی از افرادش خودکشی و باقی به طور نامعلومی مردهاند. سرویس اطلاعات اسرائیل سال 2008 عماد مغنیه را به شهادت رساند، اما «رابرت بایر» هنوز وظیفهاش را انجام نداده بود. این مزدور سازمان سیا، سپس به جمع بازرسان دادگاه ویژه ترور رفیق حریری پیوست تا این بار نزدیکترین فرد به حاج رضوان را هدف قرار دهد. دادستان در دادگاه بینالمللی در لبنان، حتی یک دلیل مستقیم برای متهم کردن بدرالدین یا دیگر متهمان در ترور «رفیق حریری» ارائه نکرد بلکه صرفا دلایل بسیار سستی را با استناد به مکالمات تلفنی برای متهم کردن 5 تن از افراد حزبالله ارائه کرد و بازرسان بینالمللی تلاش کردند تا اسامی دیگر سید بدرالدین و القاب و مشخصات چهره وی را مشخص کنند و پس از آن تصاویری ارائه کردند که به یکدیگر شبیه نبود و موساد نیز دست به کار شد و یک تصویر ادعایی از سید بدرالدین منتشر و ادعا کرد که این تصویر از باقی تصاویر دقیقتر است. دادگاه غیابی سید بدرالدین در سال 2014 آغاز شد و همچنان دادستان و گروه بازرسان ادلّه غیر مستقیم ارائه میدهند، اما باید به تحولاتی که در طول سالهای متمادی تشکیل دادگاههای خسته کننده اتفاق افتاده است، اشاره کنیم. * آغاز جلسات غیابی دادگاه با تروریستی خواندن حزب الله در اتحادیه اروپا همزمان شد. مشخص است که این مسأله به عنوان یک اهرم فشار بر روی قضات بینالمللی در دادگاه رفیق حریری عمل میکند و رأی بدون شائبه و دور از جهتگیری را زیر سؤال میبرد. * جلسات دادگاه با اقدامات امنیتی و قضایی آمریکا علیه اشخاص و شرکتهای مرتبط با حزبالله همزمان و همراه شد. از سوی دیگر به گفته «جفری فیلمتن» (دیپلمات ارشد آمریکایی و معاون سیاسی بانکیمون. سفیر آمریکا در لبنان در سالهای 2004 تا 2008) آمریکا 500 میلیون دلار برای بدنام کردن حزبالله تخصیص داده است. * سرویس اطلاعاتی اسرائیل نیز به طور مداوم اقدام به تبلیغات مسموم رسانهای علیه بدرالدین میکرد و جالب اینکه پس از مدتی اتهامات مطرح شده در رسانهها علیه بدرالدین در دادگاه رفیق حریری نیز بیان میشد. * در طول تشکیل جلسات دادگاه، برخی رسانههای داخلی لبنان و کشورهای عربی سعی در ایجاد نفرت مذهبی و ایجاد تفرقه داشتند و تلاش میکردند تا اکثریت اهل سنت منطقه را علیه شیعیان با اتهاماتی چون حزبالله شیعه اهل سنت را در سوریه، عراق و یمن میکشد، بشورانند. *** شکست در دادگاه بینالملل با ترور فیزیکی جبران شد «عمر نشابه» در بخش نهایی یادداشت خود مینویسد: اما در واقع با وجود تمام این حملات و تبلیغات و کمکهای اسرائیل و آمریکا برای متهم کردن بدرالدین در ترور رفیق حریری از سوی دادگاه بینالمللی، تمام تلاشها برای این منظور به شکست انجامید و آنها نتوانستند قضات دادگاه را مجاب کنند که صرفا چند مکالمه بتواند دلیل محکمهپسند برای متهم کردن بدرالدین، باشد و پس از این همه تلاش بی فایده، آنها به سمت حذف فیزیکی سید ذوالفقار رفتند.