نقش بزرگان آفریقا در معادلات جهانی قدرت تا سال ۲۰۴۰
نگاهی آینده پژوهانه به بعضی از کشورهای حوزه آفریقا نشان از توانایی تغییر فزاینده قدرت در ۲۵ سال آینده در میان کشورهایی چون الجزایر، مصر، اتیوپی، نیجریه و آفریقای جنوبی دارد.
خبرگزاری مهر: همزمان با افزیش مشارکت کشورها در فرایند جهانی شدن در حوزه هایی چون صلح و توسعه و امنیت، فشارها به قاره سیاه برای این امر بیش از پیش افزایش یافته است. در این بین نقش کشورهای مدعی رهبری قاره آفریقا نسبت به سایر کشورها از اهمیت بیشتری برخوردار است. نگاهی آینده پژوهانه به بعضی از کشورهای حوزه آفریقا نشان از توانایی تغییر فزاینده قدرت در ۲۵ سال آینده در میان کشورهایی چون الجزایر، مصر، اتیوپی، نیجریه و آفریقای جنوبی دارد که در میان کارشناسان حوزه آفریقا این کشورها به پنج بزرگ شهرت یافته اند. این کشورها در منطقه پیرامونی خود نقش رهبری را ایفا می کنند و بسیاری از مولفه ها ی قدرت در آفریقا را درون خود جای داده اند. در مجموع این کشورها ۶۰% از اقتصاد آفریقا،۴۰% از جمعیت آفریقا و ۵۸% هزینه نظامی این قاره را به خود اختصاص داده اند، و به نظر می رسد که این آمار تا بیست و پنج سال آینده ثابت باقی بماند. آینده این کشورها به این سوال پاسخ خواهد داد که آیا کشورهای حوزه آفریقا در حال تغییر هستند یا نه، و به عبارت دیگر عدم فراهم شدن فرایند رشد و توسعه در این کشورها به معنای شکست پروژه رشد و توسعه در قاره آفریقا خواهد بود. امروز قدرت مجموع ۵۵ کشور قاره آفریقا تنها ۹% از قدرت جهانی را تشکیل می دهد. این توان بیشتر از نقش ژاپن، هند و روسیه به صورت مستقل در مولفه قدرت جهانی است، اما از ایالات متحده آمریکا و چین که به ترتیب ۱۸%و ۱۳% از قدرت جهان را تشکیل می دهند در مرتبه پایین تری قرار دارد. در سال ۲۰۴۰ و با توجه به افول قدرت جهانی اروپا و آمریکا کشورهای حوزه آفریقا با رشد قابل توجهی ۱۱% از حوزه قدرت جهانی را به خود اختصاص خواهند داد. یکی از مولفه های مهم آفریقا در حوزه قدرت مولفه جمعیت است، به طوری که در سال ۲۰۵۰ از هر چهار نفر، یک نفر آفریقایی خواهد بود و این بدان معنا است که چنانچه در جهان دموکراسی حقیقی حکم فرما شود حق مردم قاره سیاه به مراتب بیشتر از آن چیزی است که امروز به آن دست یافته اند و مردمان ساکن در این قاره حرف های بیشتری برای گفتن خواهند داشت. در دهه های پیش رو آفریقا به عنوان سایه ای برای قدرت جهانی مورد توجه بیشتر بازیگران مهم در حوزه جهانی شدن قرار خواهد گرفت. اختلاف نظرها و تفاوت ها میان مدعیان رهبری در قاره آفریقا موضوع جدیدی نیست و هر کدام از کشورهای مدعی رهبری در این قاره دارای سیاست خارجی متفاوتی نسبت به کشور دیگر می باشد، که این امر موجب به وجود آمدن نگرش های مختلف در رابطه با این قاره و کاهش همصدایی میان کشور های آفریقا شده است. در این بین نیجریه نسبت به دیگر رقبا مسئولیت پذیری بیشتری را درعرصه بین المللی از خود نشان داده است، و همین موضوع سبب شده تا این کشور جایگاه مناسبتری در مولفه قدرت جهانی را به خود اختصاص دهد. دوام این امر برای کشور نفت خیز مشروط به تغییرات گسترده در شرایط داخلی این کشور، افزایش ظرفیت حکومت و تغییر نگرش رهبران سیاسی می باشد. بر اساس مطالعات آینده پژوهی صورت گرفته سایر کشور های مدعی رهبری در قاره آفریقا در شرایط قدرت های ذره ای و کوچک در معادلات جهانی باقی خواهند ماند که این موضوع موجب کاهش نفوذ کشورهای آفریقایی در روند حکومت جهانی خواهد شد. شواهد در خصوص پنج کشور مدعی رهبری در آفریقا نشان می دهد که دو کشور در شرایط تبدیل شدن به قدرت های نوظهور و سه کشور دیگر قدرت بالقوه محسوب می شوند. دو کشور اتیوپی و نیجریه در بیست و پنج سال آینده رشد قابل توجهی را شاهد خواهند بود، و سه کشور الجزایر، مصر و آفریقای جنوبی در بهترین حالت در شرایط ثبات باقی خواهند ماند و احتمال اینکه در این کشورها تا حدودی افول نیز رخ دهد بالا خواهد بود. نیجریه با توجه به جایگاه ممتاز خود در قاره آفریقا به عنوان بزرگترین اقتصاد این قاره، تا سال ۲۰۴۰ نقش ۳ % را در اقتصاد جهانی ایفا خواهد کرد. در حوزه نظامی با توجه به ظرفیت نیجریه در آفریقا، این کشور شاهد افزایش هزینه های نظامی در بیست و پنج سال آینده خواهد بود. الجزایر رقابت بسیار نزدیکی با نیجریه در حوزه نظامی دارد و به لحاظ توان و هزینه های نظامی در این قاره در جایگاه دوم قرار دارد. براورد کارشناسان حوزه آفریقا بیانگر آن است که کشور نیجریه یک پنجم از قدرت قاره آفریقا را به خود اختصاص داده است. اتیوپی به عنوان دومین قدرت نوظهور در قاره آفریقا از زیرساخت های بسیار ضعیفی برخوردار است. این موضوع سبب شده تا این کشور در میان پنج کشور بزرگ آفریقا جایگاه فقیر ترین کشور آفریقایی را به خود اختصاص دهد. پیش بینی می شود تا سال ۲۰۴۰ با توجه به روند رو به رشد اقتصادی در آفریقا، اتیوپی به ششمین اقتصاد بزرگ آفریقا تبدیل شود. کارشناسان حوزه آینده پژوهی بر این باورند که رشد اقتصادی کشورهای الجزایر، مصر و آفریقای جنوبی کم تر از رشد متوسط ۳/۶% سالانه آفریقا خواهد بود. همچنین این کشور ها با رکود جمعیتی مواجه خواهند شد که البته این موضوع به علت شرایط عمومی توسعه است و موجب کاهش جمعیت و زاد و ولد در میان این جوامع خواهد شد. در میان این پنج کشور، مصر جایگاه ویژه ای در میان کشورهای آفریقایی در حوزه دیپلماسی دارد. با مشاهده تعداد سفارت خانه های این کشور در خارج، تعداد نمایندگی های دیگر کشور ها در مصر، عضویت در سازمان های بین المللی و تعداد معاهدات پذیرفته شده توسط این کشور، می توان به توان چانه زنی بالا و عمق استراتژیک مصر در حوزه های دیپلماتیک و بین المللی پی برد. موقعیت استراتژیک مصر و نقش پر اهمیت این کشور در کشورهای حوزه آفریقایی و عربی، از مجموعه عواملی است که میزان اهمیت این کشور را در مراودات بین المللی و دیپلماتیک دو چندان می کند. مصر درگیر یک رقابت نزدیک با آفریقای جنوبی، نیجریه و الجزایر در حوزه دیپلماسی و بین المللی است که در این میان کشور اتیوپی از دیگر رقبا عقب افتاده است. نقش آفریقای جنوبی بعد از پایان آپارتاید در سال ۱۹۹۴ برای بازگشت به جامعه بین المللی بسیار با اهمیت بوده است یکی از مهمترین دلایلی که پنج کشور بزرگ آفریقا نمیتوانند در یک مسیر حرکت کنند، تفاوت در زیرساخت ها و دسترسی ها به منابع خارجی است. بعضی از این کشور ها توانایی اعمال نفوذ بر بازیگران مهم در عرصه بین المللی را دارند و توانسته اند با توجه به توانایی های خود به عضویت مجامع و سازمان های بین المللی درآیند، و این در شرایطی است که تعداد دیگری از این کشور ها تنها به ظرفیت های خود اکتفا می کنند و یا به عبارت دیگر توان چانه زنی و دیپلماسی ضعیفتری دارند. البته انتظارها از دو کشور آفریقای جنوبی و نیجریه بسیار بیشتر از شرایط فعلی این کشور ها است، و توقع آن است که این کشورها بیش از حد انتظار فعلی در عرصه های منطقه ای و بین المللی ظاهر شوند. به عنوان مثال نیجریه به دلایل بی ثباتی، فساد اقتصادی و سیاسی و خشونت نتوانسته در حد و اندازه های خود در منطقه و جامعه بین المللی عرض اندام کند. ضعف های این کشور در حوزه های استراتژیک و سیاست خارجی موجب تقویت موج تروریسم در این کشور شده، و بوکو حرام فرزند نا مبارک این شرایط است. در این بین موقعیت الجزایر نیز بسیار جالب توجه است. این کشور با توجه به زیرساخت های فرسوده خود، بنا بر اوضاع سیاسی در داخل این کشور بیشتر توان خود را صرف هزینه های نظامی کرده تا دولت مرکزی به پشتوانه قدرت نظامی از سقوط نجات پیداکند. در خصوص مصر نیز باید گفت، که این کشور در عرصه های بین المللی بیش از حد انتظار ظاهر می شود، اما در حوزه مسائل مربوط قاره آفریقا با تمایلی کمتر از توان خود اعلام وجود می کند. بعد از انقلاب های نوپدید در کشورهای عربی و سقوط حاکمان مستبد، حاکمان مصر نیز از این تحولات جان سالم به در دنبردند و این کشور که به شدت تحت تاثیر تحولات همسایه خود یعنی لیبی قرار گرفته بود، به این انقلاب ها مبتلا شد، و این موضوع موجب کاهش نسبی قدرت چانه زنی مصر در حوزه بین المللی گردید. سیاست مداران مصری بعد از این حوادث بیشتر توان خود را معطوف به مبارزه با تروریسم، اوضاع پیچیده داخلی و اتفاقات خاورمیانه کرده اند. در یک نگاه اجمالی به دو کشور آفریقای جنوبی و اتیوپی می توان گفت که این دو کشور علیرغم مشکلات پیش روی خود، بیش از حد انتظار جامعه بین المللی به ایفای نقش پرداخته و جایگاه خود را ارتقاء داده اند. اتیوپی با توجه به زیرساخت های ضعیف و توانایی های محدودی که دارد، بیشترین مشارکت را در ماموریت های پاسدار صلح سازمان ملل متحد انجام داده است، و نقش بسیار مهمی را در حفظ صلح و امنیت در شاخ آفریقا بر عهده دارد، و همین امر سبب شده تا امنیت منطقه ای یکی از اهداف کلان این کشور در استراتژی های امنیتی و دفاعی باشد. بر خلاف دیگر رقبا، آفریقای جنوبی بیشتر توان خود را معطوف به دستیابی به دموکراسی کرده که همین امر سبب شده تا این کشور شاهد اقتصادی سالم و تحول صنعتی قابل توجهی باشد، که در این میان نقش رهبران تاریخی چون نلسون ماندلا بسیار مهم ارزیابی می شود. نتیجه گیری: بنا بر نگاهی اجمالی به شرایط پنج کشور قدرتمند قاره آفریقا می توان گفت که توزیع نسبی قدرت در این قاره تحت تاثیر بازیگران قدرتمند جهانی موجب بروز چند قطبی گری در این قاره خواهد شد. کشور های کوچک تر برای ادامه حیات وابستگی بیشتری را به کشورهای درحال رشد، در دهه های آتی احساس خواهند کرد. این بدان معنا است که رویای رهبری این قاره توسط یک کشور به حقیقت نخواهد پیوست و با توجه به فرایند رشد اقتصادی و افزایش ثبات سیاسی در میان کشورهایی همچون کنیا، تانزانیا و...این قاره با معضل چند رهبری مواجه خواهد شد که به نظر می رسد بنا بر اختلافات موجود میان بازیگران مهم در این قاره جامعه بین المللی صدای واحدی را از آفریقا در آینده نخواهد شنید، و در سال های پیش رو شاهد افزایش عمق استراتژیک قدرت های بزرگ در قاره سیاه بیش از پیش خواهیم بود.