مسمومیت مردم ایران با محصولات تراریخته

عبدالمجید شیخی، کارشناس حوزه کشاورزی و استاد دانشگاه، با بیان اینکه مردم ایران در اثر تغذیه مسموم، دچار مسمومیت شده‌اند، از مراجع قضایی، و نهادها و دستگاههای امنیتی خواست با توجه به اسناد مسلم ارتباط تراریخته با صهیونیستها، به مسئله ورود کنند.

کد خبر : 517580
خبرگزاری تسنیم«پویا»: چندی است بحث درباره محصولات دستکاری شده ژنتیک (تراریخته)، و چالشهایی که برای سلامتی، محیط زیست و امنیت ملی ایجاد می‌کند، مورد بررسی کارشناسان و متخصصین امر قرار گرفته است. عبدالمجید شیخی دکترای اقتصاد و پژوهشگر حوزه کشاورزی است. از نیروهای قدیمی و به‌قول خودش «بدواً ورود» به جهاد سازندگی بوده است. او سه دهه در جهاد سازندگی و وزارت جهاد کشاورزی، مشغول به فعالیت بوده و در مورد نوع فعالیتش می‌گوید «انواع خدمتها را کرده‌ام؛ الآن در دانشگاه مشغول هستم، و کارهای پژوهشی و آموزشی انجام می‌دهم؛ و بیشتر تحقیقات بنده هم در حوزه کشاورزی بوده است.» آخرین اثر این استاد دانشگاه کتابی با عنوان «شاخصهای امنیت غذایی با رویکرد پدافند غیرعامل» است،که در هفته پدافند غیرعامل رونمایی شد. وی پرونده محصولات دستکاری ژنتیک (تراریخته) را از سالها قبل دنبال می‌کند؛ و به همین سبب اطلاعات ذی‌قیمتی دارد. شیخی در بخشهای قبلی از این مصاحبه، به نکات مهمی در مورد سوابق تراریخته، و بانیان آن اشاره کرد. این استاد دانشگاه متصدیان این امر را همانهایی می‌داند که به بهانه افزایش تولید، گیاه آزولا را در تالاب انزلی رها کردند، که در حال نابودکردن این مرداب است. در پی تحقیقات گروه اقتصادی روز گذشته اسناد مبسوط و متقن ارتباط مسئله‌دار و تأمین مالی کمپانی صهیونیستی راکفلر با نفرات اصلی مروج تراریخته در ایران رسانه‌ای شد. *********************************************** ** مشکل کشاورزی ما هرگز با تراریخته حل نمی‌شود آقای دکتر؛ ممکن است بعد از 20 سال به این نتیجه برسیم که فلان محصول تراریخته واقعاً ضرری نداشته است. آن وقت آیا می‌شود جوابگوی عقب‌ماندگی طی این مدت بود؟ ببینید؛ مشکل کشاورزی سرزمین ما از جای دیگری ناشی می‌شود. نظام فعلی بهره‌برداری محصولات کشاورزی ما بر بنیانی از «هزینه‌کرد» و «عدم بهره‌وری» استوار است. آنچه باید در اولویت اصلاح قرار بگیرد این است. نگاهی به تجربه غرب بیندازید؛ غربیها زمانی کشت تراریخته را مطرح کردند که در بهره‌وری منابع به مرحله اشباع رسیدند؛ یعنی در نظامات کنونی بهره‌برداری درحوزه کشاورزی به اشباع رسیدند؛ تمام زمینهایشان زیر کشت است؛ حداکثر بهره‌وری در نهاده‌ها اتفاق افتاده است؛ نهایت بهره‌وری از کود و سم و آب اتفاق افتاده است. آیا ما می توانیم ادعا کنیم که ما هم به ظرفیت بهره‌وری 90 درصد رسیده‌ایم که فاز تولید را عوض کنیم و وارد فاز جدیدی شویم؟ در وضعیت کنونی کشاورزی ما نه الگوی کشت دارد؛ نه الگوی آب دارد؛ نه طرح مستند متکی به «کاداستر» دارد؛ نه کشاورزان ما باسواد شده‌اند؛ نه فارغ‌التحصیلان کشاورزی ما به‌کار گماشته شده‌اند؛ نه مکانیزاسیون ما به 100 درصد رسیده است؛ نه آب و کود ما به بهره‌وری قابل قبولی درصد رسیده است؛ نه سم ما به بهره‌وری 100 درصد رسیده است؛ نه فناوری ما به بهره‌وری لازم رسیده است؛ هیچ‌کدام به نهایت بهره‌وری نرسیده‌اند. از آن بدتر و مهمتر زمینهای ما خرد و خردتر شد؛ به‌رغم قانون ممانعت از خرد شدن اراضی، هنوز هم این روند ادامه دارد. متأسفانه قانونی هم برای تجمیع قطعات خرد شده نداریم. خوب؛ کدام عاقل می‌آید در این شرایطی که هنوز وضع موجودش قابل اصلاح است، یک‌دفعه ساز دیگری بزند و همه رشته‌های معقول گذشته را پنبه کند؟ آن هم چه راهی؟ راهی که نسل کنونی و آینده را هلاک کند؛ غذای ناسالم به خورد امت رسول الله بدهد! این دقیقاً همان مسیری است که صهیونیستها دنبال می‌کنند! این شرایط مثل این است که یک بنّا بیاید در یک جا یک فونداسیون بزند؛ بعد آن را رها کند و دوباره برود در جای دیگری فونداسیون بزند؛ خوب؛ همه عقلا به او می‌خندند. چطور اجازه می‌دهیم یک جایی را که تیشه زدیم و زخمی کردیم و فونداسیون زدیم دوباره رها کنیم؟ این اصلاً معقول نیست. این ظرفیتهای کنونی را به صد درصد بهره برداری برسانید؛ الگوی آب را پیاده کنید؛ طرح کاداستر را پیاده کنید؛ الگوی آب و کشت را هم براساس بانک جامع اطلاعاتی سنجش از راه دور آن تدوین کنید؛ آمایش متر به متر مزارع را پیاده کنید؛ آمایش سرزمین را با مکان‌یابی مزارع محصولات خاص،راهبردی و منطبق با اکولوژی انجام دهید، در مناطق خاص، الگوی کشت را پیاده کنید؛ وقتی به نقطه اوج بهره‌وری رسیدید و دیدید توان تغذیه جمعیت را ندارید، آن‌وقت به فاز جدید فکر کنید.
با «علم» و «کار آزمایشگاهی» موافقیم؛ با «رهاسازی» مخالفیم / ممیزیها در دنیا دچار اشکالات جدی است
تسنیم: با کار آزمایشگاهی در زمینه تراریخته‌ها مخالفید؟ به هیچ وجه؛ تکلیف تحقیقات از ترویج سر مزرعه جداست. لازمه مبارزه با زهر، تولید پادزهر است؛ و لازمه تولید پادزهر شناخت زهر است. ما برای اینکه بخواهیم با تبعات آثار سوء تراریخته مقابله کنیم نیازمند سلاح دانش برای تولید پادزهر تراریختگی هستیم. الآن در حوزه‌های علمیه هم علوم غریبه آموزش داده می‌شود؛ برای اینکه با حملات منحرفین مقابله شود. جفر، رمالی، سحر و اینها را آموزش می‌دهند؛ برای اینکه بتوانند با این عوامل شیطانی مقابله کنند. ما نفی نمی‌کنیم که علم دنبال شود. تحقیق لازم است؛ اما با بردن سر مزرعه به‌شدت مخالفیم. چرا به‌شدت مخالفید؟ چون زیان دارد. از کجا می‌شود فهمید که زیان‌آور است؟ چون موافقین می‌گویند ما انواع تراریخته داریم؛ الآن ممکن است شما بگویید به این نوع تراریخته فلان ژن را وارد کردیم، ایراد دارد؛ ولی انواع دیگری که شما به آن علم ندارید، برای چه مخالفت می‌کنید و می‌گویید که ایراد دارد؟ یعنی ممکن است مثلاً یک‌گونه از برنج تراریخته ایراد داشته باشد؛ خیلی خوب؛ ما با آن کاری نداریم؛ اما وقتی ثابت نشده، یعنی من یک نوع خاصی را سه ماه است تولید کردم، و ثابت نشده که این نوع خاص ایراد دارد؛ چرا می‌گویید ایراد دارد؟ اولاً از اطلاعاتی که از آزمایشگاهها بیرون آمده، نسبت به قدمت و حجم کشت تراریخته، سهم ناچیزی دارد. اطلاعات جامعی از آزمایشگاهها بیرون نیامده است. دائم هم می‌گویند اطلاعات محرمانه است! این چه اطلاعات علمی است که قابل ارزیابی نیست و محرمانه است؟ بعد هم یکی دو ماه پیش از این یکی از متخصصین روش ممیزی سازمان غذا و داروی امریکا (FDA) را فاش کرد. {اینجا} این سازمان هیچ ممیزی برای تراریخته‌ها ندارد، و به «خوداظهاری» سازنده‌های تراریخته اکتفا می‌کند. این سازمان در همه مجوزهایش - که در اینترنت هم قابل مشاهده است - قید می‌کند «فلان کمپانی تولید کننده (مثلاً مونسانتو) خوداظهاری کرده و گفته ظرف سه ماهی که من تست کردم این محصول ایرادی نداشته است.» در انتها هم می‌گوید «اگر بعدها و طی زمان عوارض یا مسائل حقوقی پیش آمد، آن شرکت مسئولیتش را می‌پذیرد.» خوب؛ این چه روشی است؟ چه کسی می‌گوید کار من خطا دارد؟ اگر حرف راست بزند که نفعش را از دست می‌دهد؛ باید بساطش را جمع کند؛ کس دیگری باید نظارت داشته باشد. اینها با روشی که عرض شد، خوداظهاری می‌کنند و می‌گویند ما در آزمایشاتمان دیدیم که ضرر ندارد! ما می‌گوییم اصلاً شما را به‌عنوان مرجع ممیزی قبول نداریم. اگر به تبعات کارها توجه شود خیلی زوایا بر انسان آشکار می شود. ** روی محصولی که آینده‌اش مشخص نیست نباید ریسک کرد پس تا اینجا یعنی به نظر شما ممیزیها، حتی در FDA اشکال جدی دارد؟ بنابراین می‌فرمایید ممکن است این محصولات دچار مشکل باشد؟ بله؛ اما موارد دیگری هم هست. مسئله بعد این است که برای چیزی که هنوز آینده‌اش مشخص نیست نباید ریسک کرد؛ مثالی می‌زنم؛ من به شما می‌گویم اگر از این دالان عبور کنید به احتمال 50 درصد، آب به لباس شما ترشح می‌کند، و لباس شما کثیف خواهد شد؛ شما می‌گویید خوب؛ ممکن است این اتفاق بیفتد؛ اما نهایتش این است که هزار تومان خرج شستن لباسم شود. اما فرض کنید به شما بگویم اگر سوار این هواپیما شدی به احتمال یک درصد این هواپیما سقوط خواهد کرد؛ شما سوار نمی‌شوید؛ چون خسارتی که در عقبه این اتفاق وجود دارد بسیار سنگین است؛ پس وزن این خسارت بسیار سنگین است. اگر تراریختگی ضرر داشته باشد ممکن است نسلهای آینده را نابود کند؛ نسل ما را عقیم کند؛ سرطانزا باشد؛ بیماریهای صعب‌العلاج به‌وجود بیاورد. آیا با وجود این خطر عظیم و جبران ناپذیر کسی می‌پذیرد چنین ریسکی انجام شود؟ با این منطق که هرگز نباید از این موارد استفاده کنیم. چون اگر 30 سال هم بگذرد، می شود گفت، این محصولات ممکن است در دو نسل بعد ما تأثیر بگذارد. ما می‌گوییم چرا اینقدر عجله می‌کنید؟ فعلاً تحقیق کنید؛ آماده باشید؛ جلو بروید؛ اجازه بدهید لااقل ببینیم برای آن مردم و کشورهایی که موش آزمایشگاهی تولیدکننده‌های این محصولات شدند، چه اتفاقی می‌افتد؟ روی آثار این محصولات در آزمایشگاهها تحقیق کنید؛ روی حیوانات بررسی کنید؛ روی موش؛ روی خرگوش؛ روی خوکچه‌های هندی آزمایش کنید؛ نه انسانها! عقل حکم می‌کند که صبر کنیم؛ باید ببینیم در آینده چه اتفاقی می‌افتد. اگر به نتیجه قطعی و یقینی رسیدیم که ضرر ندارد؛ اگر به مرحله حداکثر بهره‌وری از نظام کنونی کشاورزی رسیدیم؛ اگر راهبرد ملی امنیت نظام اقتضا کرد؛ اگر دیدیم که دیگر جمعیت بیش از این را نمی‌توانیم سیر کنیم، آن زمان باید شورای امنیت ملی مجوز صادر کند که محصول تراریخته به مزرعه برود. اگر ریگی در کفششان نباشد این منطق را می‌پذیرند. یعنی الآن این فناوری را معطل بگذاریم؟ موضوع اصلاً فناوری نیست. عرض من این است که استفاده از این محصولات مشکوک و خطرناک، الآن اصلاً مشکلی را حل نمی‌کند. پس چرا ریسک کنیم؟ مگر الآن ما به نهایت بهره‌وری در نظام کشاورزی رسیده‌ایم؟ به‌هیچ‌وجه نرسیدیم. بهره‌وری در کشاورزی ما الآن زیر 30 درصد ظرفیت است. حتی بلکه این آمار هم اشتباه است؛ به نظرم اگر واقعی نگاه کنیم مجموعاً با بهره‌وری زیر 10 درصد کشت می‌کنیم. اصلاً نمی‌دانیم بهره‌وری آب یعنی چه؛ از سدها بگیرید تا مصرف نهایی و چرخه بازیافت آب. حتی این همه سد روسطحی هم ضرورتی ندارد و اکولوژی را ویران می‌کند. مهار آب با روشهای بومی آبخوان‌داری و آبخیزداری بهره‌وری بیش از 5 برابری دارد. درست می‌فرمایید؛ شاید حتی بیش از این باشد؛ یک کشاورزی در یک نمونه پژوهشی در خراسان شمالی، آبیاری زمینش را بهینه کرد؛ فقط ابتکاری به خرج داد و لوله را به‌جای روی زمین، به زیر زمین منتقل کرد و به این صورت از هدر رفت آب جلوگیری بیشتری کرد. با این ابتکار ساده مصرف آب به حدود 10 درصد حالت عادی رسید. خوب؛ با این اوصاف، بهانه «کم آبی» برای رهاسازی محصولات کشاورزی تراریخته پذیرفتنی است؟ آیا ما امکان تولید تجهیزات آبیاری نوین را نداریم؟ باید آبیاری سر مزرعه به شکل نوین اجرایی شود. باید این روش را دنبال کنند؛ نه بروند سراغ تراریخته. اما اینها گوششان بدهکار نیست؛ دنبال پر کردن جیبشان هستند؛ دنبال واردات و «تولید وابسته به واردات» هستند؛ چرا؟ چون خود مسئله کشت تراریخته بهانه‌ای برای وابسته کردن کشور به واردات بذرها و نهاده‌ها،آفت‌کشها،کودها و ... مخصوص این محصولات از کشورها و بنگاههای تروریستی می‌شود و زمینه‌ای برای پروژه نفوذ اجانب، همچون کمپانیهای جنایتکار راکفلر و مونسانتو است. می‌خواهند کشور را بیمار کنند؛ می‌خواهند راه را برای منافع خودشان باز کنند. تا سطوح تصمیم‌ساز نفوذ کرده‌اند این افراد تا چه سطحی نفوذ دارند؟ در سطوح تصمیم‌ساز حضور دارند؛ برای پاسخ به شما یک مثالی می‌زنم. اخیراً سازمان حمایت با افزایش قیمت بلیط قطار مخالفت کرد. اینها گارد گرفتند؛ حتی وزیر علیه این سازمان حرف زد، و بقیه هم «دَم» گرفتند. من مصاحبه رادیویی داشتم؛ از اتاق بازرگانی هم آمده بودند؛ آنجا دقیقاً دیدم که حرف وزیر حرف اینهاست؛ چون اینها به دنبال واردات هستند، و می‌خواهند به هر قیمتی کالاهای وارداتی را به کشور بیاورند و آب کنند. می‌خواهند این موانع را از سر راهشان بردارند. سازمان حمایت یک مانعی بر سر واردات و قیمت‌گذاری بی‌حساب و کتاب است. الآن دلالها در بازار قیمت‌گذار و چانه‌زن هستند؛ در اصطلاح اقتصادی «چانه‌گذار» هستند، و دولت در برابر این افراد مرعوب، قیمت‌پذیر و «چانه‌پذیر» است. یعنی دولت را در این زمینه منفعل می‌بینید؟ می‌بینید که دولت هیچ مدیریتی برای بازار ندارد؛ هیچ طرحی برای تنظیم بازار ندارد؛ برای همین است که تولید داخلی شکر زمین می‌خورد؛ تولید داخلی برنج زمین می‌خورد؛ گوشت زمین می‌خورد؛ لبنیات زمین می‌خورد؛ گوجه‌فرنگی به‌زودی زمین می‌خورد؛ اینها همه به‌خاطر رویکرد اشتباه دولت است؛ حتی در برهه‌ای قیمت پیاز به کیلویی4500 تومان رسید. برای اینکه مدیریت و تنظیم بازار نداریم. سوءمدیریت داریم؛ چون افرادی بر هیئت دولت نفوذ دارند، دلال محور هستند. رکن رکین امنیت ملی، امنیت غذایی است که الآن به‌شدت زیر سؤال رفته و خطر بسیار بزرگی متوجه کشور است. دشمن می‌خواهد از طریق «بایوتروریسم» نسل ما را نابود کند / مردم ایران از طریق غذا مسموم شده‌اند از کجا می‌گویید امنیت کشور زیر سؤال رفته است؟ دشمن الآن از طریق غذا به کشورهای جهان سوم در حال هجوم است. از طریق «بایوتروریسم» می‌خواهد نسل ما را نابود کند. از طریق میکروب، ویروس،آلودگی شیمیایی و سم، مشکلات غذایی، و مانند آن می‌خواهد نسل ما را نابود کند. به همین دلیل ما شاخص امنیت غذایی نوشتیم. ما می‌گوییم رکن رکین امنیت کشور، امنیت غذایی است. انطباق این موضوع را با تراریخته چطور توضیح می‌دهید؟ به‌خاطر اینکه آن هم یک نوع آفت و مشکل است؛ چرا که نسل را از بین می‌برد؛ روی اکوسیستم اثر سوء دارد؛ روی سیستم بدن اثر سوء دارد؛ سرطان به‌وجود می‌آورد؛ نسل را عقیم می‌کند؛ عقیمی در ایران بالای 20 درصد است؛ در حالیکه این رقم در دنیا بین 12 تا 15 درصد است. پرفسور ابوالقاسم متین، استاد باسابقه و ذوالفنون تغذیه، طب سنتی، طب جدید، طب سوزنی و گیاهان دارویی و صاحب بیش از سی رساله و کتاب هستند. به بنده می‌فرمودند به‌شدت مخالف تراریخته هستند. فرمودند مردم ایران عمدتاً مسمومند؛ مریض نیستند. ایشان بسیار فنی، متعهدانه و غیرسیاسی است. بعنی می‌فرمایید مردم از طریق غذا مسموم شده‌اند؟ بله؛ آن‌موقع که جشنواره و همایش محصولات سالم و ارگانیک زیر نظر سازمان میادین میوه و تره بار برقرار می‌شد، رئیس این سازمان دستور داد که نمونه محصولاتی که در میادین بین مردم توزیع می‌شود را به آزمایشگاه مؤسسه گیاه‌پزشکی ببرند. 25 نوع عمده از محصولاتی که مردم مصرف می‌کنند را نمونه‌برداری کردند؛ دیدند اکثراً آلوده است. یکی دسته سبزیها بود؛ سندش را هم دارم. نتایج آزمایش نشان داد که اکثر این محصولات مسموم هستند. اینها چرا دنبال حل این مشکل نمی‌روند؟ چرا محصول سالم و ارگانیک تولید نمی‌کنند؟ علمش را داریم؛ توانش را داریم؛ مؤسسات تحقیقاتی ما مبارزه بیولوژیک با آفتها را آغاز کردند؛ متخصصان نخبه‌ای در این زمینه داریم که بعضاً الآن بی‌کارند! چرا مراجع امنیتی و قضایی ورود نمی‌کنند؟ اگر بحث امنیت غذایی است، پس شورایعالی امنیت ملی باید از این منظر ورود پیدا کند؟ بله؛ امنیت مردم در خطر است این شورا باید ورود کند؛ سازمان محیط زیست باید ورود کند؛ مجلس باید ورود کند؛ قوه قضائیه که مسئول جرم شناسی است، و مسئول محاکمه مجرمین است، باید ورود کند. برنج تراریخته را به‌صورت غیرقانونی به مزارع بردند و پخش کردند. سندش را دارم. حتی در سال 1386 بانی برنج تراریخته سر مزارع را که با کشاورزان قرارداد بسته بود محاکمه کردیم؛ یعنی همان کسی که آزولا را هم به مرداب انزلی ریخته بود محاکمه کردیم؛ مدعی‌العموم باید سازمان محیط زیست باشد؛ مدعی العموم باید قوه قضائیه باشد؛ باید دستگاه قضا این پرونده را تحویل بگیرد و محاکمه کند. محاکمه کردید چه شد؟ هیچ! چون دستگاه محاکمه کننده دولتی بود و دستگاه قضائی نبود؛ اعمال نفوذ کردند؛ مسئولین وقت هم محافظه‌کاری کردند و هیچ اتفاقی نیفتاد؛ هیچ اقدامی نکردند. آنقدر ماند تا دولت عوض شد. البته آنجا محکومشان کردیم؛ هیأت تجدیدنظر هم رأی ما را قبول کرد؛ ولی کسی از عهده اجرایش برنیامد؛ لابی‌هایی در بین همین عناصر دولت کنونی داشت و توان اجرای حکمش را نداشتند. محکوم شد که تبعید شود. اطلاعاتش را از ... بگیرید .این فرد محکومیتهای دیگر هم دارد. نهادهای اجتماعی، ان‌جی‌اوها، علما، حوزه، مراجع، این نهادها باید ورود کنند. مراجع معظم تقلید مثل حضرت آقا یک مرکز موضوع‌شناسی تأسیس کنند، یا از مرکز موضوع‌شناسی آقا استفاده کنند، که آقای فلاح‌زاده مسئولش است. چرا موضوع محاکمه را به آنها انتقال نمی‌دهید؟ شما انتقال بدهید؛ من که تشکیلاتی ندارم که اقدام خاصی کنم. باید توجه کنیم اگرغذای مردم مسموم شود یعنی هستی ودین مردم هم رفته است. چطور می‌خواهید دین مردم را حفظ کنید؟ ** جمع‌بندی ممکن است از بحث یک جمع‌بندی داشته باشید؟ من در مجموعه اقتصاددانان حوزه کشاورزی که اکثریت قریب به اتفاق آنها و افراد مطرح را تقریباً می‌شناسم و با بسیاری ازآنها دوست هستم؛ از بین اینها هیچ‌کس را موافق طرح تراریخته نمی‌بینم؛ البته ممکن است از ترس سکوت کنند؛ همان‌طور که با فشار برای طرح نکاشت فضای سکوت را حاکم کردند، متأسفانه در موضوع تراریخته هم یک خفقانی ایجاد کرده‌اند؛ به هیچ‌کس اجازه مصاحبه نمی‌دهند. مکرر تهدید کرده‌اند؛ حتی در رسانه‌ها هم بارها تهدید کرده‌اند؛ تهدید به دادگاه؛ تهدید به اخراج؛ تهدید به مرگ؛ حتی در رسانه شما هم چند نوبت این تهدیدات را دیده‌ام؛ حتی برخی از اعضاء هیأت علمی را که مدارج بالای علمی هم دارند اخراج کرده‌اند. ما اعتراض داریم؛ چرا نهادهای امنیتی به این مسأله ورود نمی‌کنند. کار به جایی رسیده که در ملأ عام تهدید می‌کنند. چرا دستگاه قضا و مراجع امنیتی به اینهایی که از صهیونیستها تأمین مالی می‌شوند تا مردم را مسموم کنند، امنیت کشور را به خطر بیندازند، اکوسیستمها را بر هم بزنند ورود نمی‌کند؟ ممنونیم از وقتی که در اختیار ما قرار دادید. بنده هم به‌نوبه خودم از شما ممنونم.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: