سرنوشت اولین اعتماد تکنوکرا‌ت‌ها به آمریکا/ تلاش‌های ظریف و رفسنجانی برای آزادی گروگان‌های آمریکایی چه عایدی داشت؟+فیلم روایت واسطه‌های غربی معامله ایران و آمریکا

حسین موسویان دیپلمات سابق ایرانی، در کتاب خود، «ایران و آمریکا» به عنوان عضو هیئت مدیریت آزادی گروگان‌ها به تشریح ماجرای آزادی گروگان های آمریکایی در بند حزب الله لبنان، و تلاش رفسنجانی برای بهبود رابطه با آمریکا می‌پردازد او به همراه رفسنجانی، ولایتی و محمود واعظی عهده‌ٔدار مذاکرات برای آزادی گروگان‌ها بوده‌اند.

کد خبر : 516957
سرویس سیاسی فردا؛ سیدسجاد اصفهانی:

در سال‌های اخیر بحث مذاکره با کدخدا برای حل و فصل مناقشات میان ایران و آمریکا به صورت جدی پیگیری گردیده است. رهبر معظم انقلاب بارها با اشاره به سابقه دشمنی و بدعهدی آمریکایی‌ها دولتی‌ها را از اعتماد به آمریکا برحذر داشته‌اند چرا که آزموده را آزمودن خطاست. اعتماد دستگاه دیپلماسی به آمریکا در روند آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان از ماجراهای عبرت‌آمیز تاریخ معاصر است. حسین موسویان دیپلمات سابق ایرانی، در کتاب خود، «ایران و آمریکا» به عنوان عضو هیئت مدیریت آزادی گروگان‌ها به تشریح ماجرای آزادی گروگان های آمریکایی در بند حزب الله لبنان، و تلاش رفسنجانی برای بهبود رابطه با آمریکا می‌پردازد او به همراه رفسنجانی، ولایتی و محمود واعظی عهده‌دار مذاکرات برای آزادی گروگان‌ها بوده‌اند. مشروح این روایت را اینجا بخوانید.

خلاصه‌ای از گزارش او بدین شرح است: حسن نیت در مقابل حسن نیت در 1367، آزادی گروگانهای غربی در لبنان موضوعی حیاتی برای ایالات متحده و اروپایی بود. در همین زمان، جنگ بین ایران و عراق پایان یافته بود و اقتصاد ایران شدیدا نیازمند منابع مالی برای بازسازی بود. در این دوره، ایران پیام‌های تشویق آمیزی مبنی بر «حسن نیت در مقابل حسن نیت» از سوی واشنگتن دریافت کرد. طی سخنرانی آغاز ریاست جمهوری جورج بوش نخستین چراغ را از خود نشان داد: «امروز شاهدیم، آمریکایی ها را که بدون دلیل و با وجود میل خودشان در سرزمین های خارجی نگه داری می شوند. اینجاست که همکاری می تواند نشان داده شود. این کمک در خاطر ما خواهد ماند. حسن نیت، حسن نیت به دنبال می آورد، خوش قولی دلیلی است که می تواند به شکل پایان ناپذیری ادامه پیدا کند.» فرد کلیدی بین امریکا و ایران معاون مدیرکل سازمان ملل در امور سیاسی جیان دمنیکوپیکو بود رفسنجانی بر این باور بود که «حسن نیت در برابر حسن نیت» نقطه شروع مناسبی برای پل زدن روی همه ی مشکلات گذشته بین ایران و آمریکا و بنیان نهادن اقدامات اعتماد آفرین است که به صلحی دائم با ایالات متحده منجر خواهد شد. نمایش حسن نیت از سوی ایران با کمک به آزاد سازی گروگانهای غربی و آمریکایی در لبنان موضوع غامض معامله می‌توانست باشد. انتظار رفسنجانی این بود که در مقابل اقدام ایران در آزادی گروگان ها، دارایی های بلوکه شده ایران آزاد گردد. در صورت آزادی این دارایی ها منابع حاصل از آن برای طرح های عظیم بازسازی ایران بسیار حیاتی بود. در همین حال، رفسنجانی به منظور متقاعد کردن حزب الله به آزادی گروگانها، از آمریکا درخواست داشت تا به اسرائیل برای آزادی شیخ عبید فشار بیاورند. عبید یک روحانی عالی رتبه و فرمانده نظامی مقاومت اسلامی بود که در 6 مرداد 1368 توسط نیروهای اسرائیلی ربوده شده بود. چند روز پس از ربوده شدن عبید، فیلم های به دار اویخته شدن ستوان نیروی دریایی آمریکا ویلیام هپکینز منتشر شد. در این ویدئو، گروگان گیرها تهدید می‌کنند که گروگان دوم را نیز خواهند کشت. رئیس جمهور بوش تلویحا ایران را به حمله ی نظامی تهدید کرد. رفسنجانی واکنش نشان داد و گفت: «هیچ کس نمی تواند با این روش های قلدرمابانه، با برخوردهای استکباری و ظلم و استبداد مسئله ای را حل کند، منطقی باشید در آن هنگام، ما به حل مساله کمک خواهیم کرد». اواخر شهریور 1368، چیان دمنیکو پیکو طی پیامی به رفسنجانی گفت که آمریکایی ها می خواهند ابتدا و قبل از انکه پاسخ مناسبی تقاضاهای ایران را مورد ملاحظه قرار دهند، گروگانها آزاد شوند. رفسنجانی به دلیل آنکه آن را «رویکرد مذاکره از موضع بالای آمریکایی ها تلقی کرد» با رد این درخواست مخالفت کرد. شرایط معینی برای مذاکره بیان کرد. شیخ عبید باید آزاد شود، دارایی های ایران باید آزاد شود و ایالات متحده در روشن شدن سرنوشت چهار گروگان سیاستمدار ایرانی به نام های احمد متوسلیان، محمدتقی رستگار مقدم، محسن موسوی کاردار سفارت ایران و کاظم اخوان عکاسی که ربوده و بعدها ناپدید شد، به ایران کمک کند. اما تاسف عمیق خود را از اینکه قتل هیگینز را به ایران ربط می دادند، ابراز داشت. عملی که روشن بود برای ایران به جز تحریک دشمنی بیشتر از سوی آمریکا، عاید دیگری ندارد. عقب نشینی‌ ایرانی برای رسیدن به دستاوردی هرچند کوچک سه هفته بعد، ایران پیشنهادی مطرح کرد که پتانسیل تغییر بازی را داشت. درصورتی که آمریکایی ها 10 درصد دارایی های ایران را آزاد کنند و غرامت هواپیمای مسافربری را که توسط آمریکاییها سرنگون شد به قربانیان بپردازند، فرآیند آزادسازی گروگان ها شروع خواهد شد. به گزارش لوس‌آنجلس تایمز در 2 آبان 1368 طی یک کنفرانس مطبوعاتی آقای رفسنجانی به وضوح خواسته ی خود را تکرار کرد و آن ، اینکه ایالات متحده حسن نیت خود را با بازگرداندن دارایی های ضبط شده ایران نشان دهد. رفسنجانی دومین خواسته ی خود را نیز اعلام کرد. آزادی چهار گروگان ایرانی. در ضمن ایشان نارضایتی خود را از بی اعتنایی به اهمیت گروگانهای ایرانی اعلام و تاکید داشت: شما باید همان احساس و عواطفی را به انسان های دیگر داشته باشید که به انسان های غربی دارید. با این حال پس از آزادی روبرت پل هیل در 3 اردیبهشت و فرانک رید در 10 اردیبهشت1369، نقش ایران در آزاد سازی گروگان های غربی در لبنان در رسانه های بین المللی پررنگ شد. روزنامه "تایمز تهران"نوشت: حالا توپ در زمین آمریکا و غرب است. از طریق سوئیس به آمریکایی ها اطلاع داده شده بود که ایران منتظر اقدام متقابل و متناسب از سوی رییس جمهور بوش است. رفسنجانی امید داشت تا با بزرگ کردن هر گونه اقدام متقابل از سوی آمریکا کسانی را که با سیاست تنش زدایی او مخالفت می کردند، آرام کند و به فرآیند آشتی با آمریکا نیرویی بدهد. اما پاسخ رئیس جمهور بوش به اقدامات ایران چنین بود: «زمانی که قدمی برداشته شود و در روزی که همه گروگانها آزاد شوند، آن موقع من خواهم گفت که متشکرم». هیچ؛ دستاورد دولت از اعتماد به امریکایی‌ها آخرین گروگان آمریکایی در لبنان در 13 شهریور 1370 با دخالت ایران آزاد شد. توصیف و تشریح عکس العمل رئیس جمهور بوش درک نکردنی بود. «من نمی توانم این فصل را ببندم. زیرا من به روبین هیگینز می اندیشم. تفنگدار دریایی جوانی که آشکارا همسرش کشته شد و من دوست دارم بقایای جنازه اش را ببینم. فردی که تحت امر صلح بانان سازمان ملل خدمت می کرد. بنابراین، اگر چه این فصل که فصلی بسیار زشت است تقریبا بسته شده است، اما از نظر ما بسته نشده است و منتظر خواهیم ماند که همه چیز نهایی شود». چند هفته بعد جنازه هیگینز بازگردانده شد. اما سخنان رئیس جمهور بوش در مراسم یادبود هیگینز تحت نام مردی «بدون سلاح» و در حالی که چهار ماه از آزادی تری آندرسون آخرین گروگان آمریکایی در بیروت می گذشت و ناراحتی ایرانی ها رو به افزایش می گذاشت، جیان دمنیکو پیکو از ضرورت پاسخ متقابل به حسن نیت ایران سخن گفت. او گفت حالا زمان اقدام متقابل آن چیزی است که تلویحا توسط آمریکا پذیرفته شده است، عجز و ناکامی پیکو در برابر دولت ایالات متحده به دلیل نادیده انگاشتن قول خود به ایران در برابر آنچه رفسنجانی باید تحمل می کرد، بسیار کم رنگ بود اسکو کرافت در فروردین 1371 رسما به او اعلام کرده بود که هیچ اقدام متقابلی در هیچ فرصت نزدیکی برای ایران انجان نخواهد شد. چیکو به دلیل ناکامی معامله و از اینکه زودتر به ایرانی ها نگفته بود که هیچ معامله ای در میان نیست، اظهار تاسف کرد. او ادامه داد:«دلیل این اقدام آمریکا هر چه بود، اما عملیات سه ساله در بیروت که بر مبنای اعتماد ساخته شده بود به ناگاه باد هوا شد. سهوا و از روی خامی، ان گونه که در عمل نشان داده شد، من کل دولت ایران را گمراه کردم». این واقعه بر اعتبار همه ی افراد درگیر در این ماجرا شامل عمل گرایان ایرانی که ریسک بالایی را در امید بستن به وفاداری آمریکا به سخن خود یعنی «حسن نیت در برابر حسن نیت» حقانیتی برای مکتب فکری فراهم اورد که دائم بر ماهیت اعتماد ناپذیر حکومت ایالات متحده تاکید داشت.
روایت واسطه‌های غربی معامله ایران و آمریکا

لینک دانلود
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: