اتلاف بودجه و دیگر هیچ!
شیدا اسلامی در پاسخ به این پرسش که آیا جشنواره جهانی فیلم فجر میتواند برای فرهنگ و سینمای ایران در عرصه جهانی، جریان ساز باشد، اظهار داشت: من فکر نمیکنم. چراکه تاکنون آن چیزی که ما دیدهایم برآیند جشنوارههایی است که داخل ایران برگزار میشود؛ هیچ فرایندی که گویای صدور سینمای ایران به خارج از کشور و معرفی سینمای ما به سینماگرهای خارجی یا بروز تعامل ویژهای میان ما و دیگران باشد، دیده نمیشود.
کد خبر :
516841
روزنامه کیهان: برای دومین سال پیاپی، بخش بینالمللی جشنواره فیلم فجر از اول تا ششم اردیبهشت در تهران برگزار شد. سازمان سینمایی از سال گذشته تصمیم گرفت تا برای اینکه آثار بخش بین الملل جشنواره فیلم فجر بهتر دیده شود، این بخش را بهطور جداگانه برگزار کند. در گفتوگو با دو کارشناس رسانه به بررسی و ارزیابی این اقدام پرداختیم. به نفع سینمای ایران نیست! سلیم غفوری، مستندساز و کارشناس رسانه، در پاسخ به این سوال که آیا تقسیم بینالمللی و داخلی مفید و اقدام مثبتی است، تصریح کرد: به نظرمیآید این تقسیم بین داخلی و خارجی در مجموع به نفع سینما نیست. از این حیث که اولاً خیلی از فیلمسازانی که در بخش بینالملل جشنواره حضور پیدا میکنند، قبل از تفکیک در فضای جشنواره راحتتر میتوانستند با هنرمندان و فیلمسازان ایرانی، ارتباط برقرار کنند تا الان که دو بخش شده! قاعدتاً، ارتباطات محدودتر شده است. وی افزود: نکته دوم اینکه اساساً تفکیک میان بخش داخلی و بینالملل، در هیچ جشنوارهای مرسوم نیست. یعنی در همه جشنوارههای دنیا نهایتاً یک بخش ملی دارند و یک بخش بینالمللی؛ اینکه بیاییم دو جشنواره جداگانه برگزار کنیم، فقط موجب صرف
هزینههای مضاعف است. به جهت اینکه خیلی از مسائل اعم از ستاد جشنواره، پوستر و موارد تبلیغی و فضای رسانهای و بخش اکرانها بخشهای زیادی از آنها مشترک است و میبایست در ارتباط با این مسائل، هزینه کنیم. غفوری اظهار داشت: شما ببینید در مقطعی که جشنواره فیلم فجر برگزار میشود کل فضای رسانهای کشور در مباحث فرهنگی و هنری درگیر جشنواره فیلم فجر میشوند. صفحه فرهنگ و هنر همه روزنامهها و سایتهای خبری و خبرگزاریها نسبت به این جشنواره دغدغه پیدا میکنند. اما هم سال گذشته و هم امسال، آن فضای رسانهای که باید برای جشنواره جهانی فیلم فجر فراهم شود، ایجاد نشده است و رسانهها، جشنواره جهانی فجر را به عنوان یک رویداد حاشیهای دیدهاند. وی خاطرنشان کرد: استدلال مسئولین برگزارکننده این بود که اگر ما بخش بینالملل را در کنار بخش داخلی برگزار کنیم این بخش بینالملل آن ضریبی را که باید بگیرد، نمیگیرد. اما به نظرمن تجربه سال گذشته و امسال، خلاف این را ثابت کرده و همان قدری که فضای رسانهای جشنواره ضریب داشت عملاً الان ضریبش به حداقل رسیده است. ضمن اینکه در یک رویداد فرهنگی، تعاملات خیلی مهم است که به نظرمن تفکیک دو بخش
داخلی و جهانی، عملاً تعاملات فرهنگی را هم ضعیفتر میکند و به واقع این تعاملات را به حاشیه میبرد. همواره اعلام کردهام که این دو بخش شدن جشنواره فیلم فجر به نفع سینمای ایران نبوده و نیست. غفوری در پاسخ به این سوال که جشنواره جهانی فیلم فجر چگونه میتواند برای سینمای ایران و فرهنگ ایرانی در جهان جریانسازی کند، گفت: اساساً برگزارکردن یک جشنواره بینالمللی هدفش این است که سینمای کشور را جهانی کند. منتها تمهیدات و مقدماتی را میخواهد. هر ساله در کنار جشنواره فیلم فجر، در بخش بینالملل، بازار فیلم فجر را برگزار میکنیم؛ اما عملاً بازار فیلم نتوانسته آن طور که باید و شاید در بازاریابی محصولات ایرانی در فضای بینالملل نقش مؤثری را ایفا کند. شاید دلیلش این است که واقعاً شرکتها و توزیعکنندگان فیلم را نتوانسته ایم آن طور که بایسته است درگیر این ماجرا کنیم و حضور آنها را داشته باشیم؛ در بخشهای دیگر هم این طور است. وی اضافه کرد: نکته دیگر بینالمللی شدن تعاملات بینالمللی سینماست که نیاز داریم در مرحله تولید، فضای آن درنظر گرفته شود. موقعی که میخواهیم یک فیلم را تولید کنیم باید بیندیشیم چقدر امکان توزیع
بینالمللی آن فیلم وجود دارد؟ چقدر امکان دارد این فیلم در فضای خارج از کشور هم دیده شود؟ یعنی اگر با این نیت از ابتدا به تولیدات سینمایی نگاه کنیم قطعاً خیلی تولیدات موفق میشوند. منتها چون از ابتدای تولیدات، به این نکات توجه نمیشود، نتیجه به عدم موفقیت فیلمها در فضای بینالمللی منتهی میشود.این مستندساز، افزود: نکته دوم که از اهمیت بسزایی برخوردار است اینکه در تعاملات بینالمللی سینمایی و حتی فرهنگی، آن انرژی را که باید در کشورهای منطقه و کشورهای عربی و اسلامی میگذاشتیم به اندازه کافی نگذاشتیم. شما ببینید در اطرافمان، هند، پاکستان و افغانستان و در دورتر، اندونزی و مالزی را داریم که مردم آنها واقعاً به دنبال این هستند که محصولات فرهنگی سالم را بگیرند و استفاده کنند. وی تأکید کرد: به نظر میآید معرفی درستی از سینما و محصولات فرهنگیما در این کشورها صورت نگرفته است. شاید از طرف دیگر، سرمایهگذاری لازم را نیز برای معرفی سینمای خودمان در این کشورها نداشتهایم. مثلاً در سالهای گذشته به ندرت شما میبینید میهمانی از کشورهایی همچون پاکستان، افغانستان، اندونزی و بنگلادش در فضای بخش بینالملل فیلم فجر حضور
داشته باشند. غفوری در خاتمه افزود: حتی اگر هند را هم کنار بگذاریم، کشورهایی مثل پاکستان، اندونزی و بنگلادش روی هم 600 میلیون جمعیت دارند و با یک بازار 600 میلیونی در شرق کشور مواجه هستیم که اگر برای آن برنامهریزی درستی بشود میتواند مخاطب سینمای ما باشد. به جهت اینکه مردم این کشورها عموماً مردم مذهبی هستند و تبعاً علاقه دارند که از محصولات سالم فرهنگی استفاده کنند و آن چیزی که در سینمای غرب وجود دارد قطعاً با ذائقه آنها سازگار نیست. این مهم، مستلزم نگاه و برنامهریزی است که شاید کمتر بدان توجه شده است. تفکیک بیحاصل شیدا اسلامی، کارشناس رسانه و منتقد سینما نیز درباره تفکیک بخشهای ملی و بینالمللی جشنواره فیلم فجر گفت:به نظرمن، این تفکیک، هیچ تأثیری در اصل موضوع ندارد، به جز اینکه هزینههای غیرضروری را به وزارت ارشاد تحمیل میکند. در واقع اگر همزمان با بخش داخلی برگزار میشد و همان رویه گذشته ادامه پیدا میکرد باز هم همین نتایجی که الان شاهد آن هستیم، حاصل میشد. چون هیچ تغییری در ساختار جشنواره که ناشی از انفکاک صورت گرفته باشد، نمیبینیم. وی در پاسخ به این پرسش که آیا جشنواره جهانی فیلم فجر میتواند
برای فرهنگ و سینمای ایران در عرصه جهانی، جریان ساز باشد، اظهار داشت: من فکر نمیکنم. چراکه تاکنون آن چیزی که ما دیدهایم برآیند جشنوارههایی است که داخل ایران برگزار میشود؛ هیچ فرایندی که گویای صدور سینمای ایران به خارج از کشور و معرفی سینمای ما به سینماگرهای خارجی یا بروز تعامل ویژهای میان ما و دیگران باشد، دیده نمیشود. اسلامی افزود: اینکه یک زمانی اول جشنواره به صورت داخلی برگزار شود و بعد یکی دو ماه بعد بخش بینالمللی عرض اندام کند، هیچ تأثیر خاصی ندارد. اگر بخواهیم این تعامل اتفاق بیفتد؛ یعنی جریان بین سینمای ما و سینمای غیرایران دو طرفه باشد باید کارهای دیگر کرد. یعنی آثاری که در ایران ساخته میشود با استانداردهای بینالمللی تولید بشوند و بتوانند در بازارهای جهانی عرض اندام داشته باشند.