کشور بدون اقتصاد مقاومتی رشدی نخواهد داشت
در همین تاریخ معاصر ما هم زمان با ملی شدن صنعت نفت در 1951، دولت ایران توسط شورای امنیت تحریم شد. متاسفانه سیاستمداران ما در آن روز یک اشتباه تاریخی انجام دادند و آن تکیه بر آمریکا بود؛ به جای اینکه به داخل کشور و جوانان امیدوار باشند.
کد خبر :
513113
خبرگزاری فارس: حمیدرضا صادقی نیارکی طی یادداشتی به موضوع اقتصاد مقاوتی و ضرورت عملیاتی شدن آن پرداخته است.
به گزارش فارس این یادداشت به شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
یادداشت:
پس از جنگ جهانی اول، کشورهای پیروز جنگ با دریافت غرامت جنگی از اقتصاد ورشکسته آلمان، قصد داشتند اولین گامهای نظم نوین جهانی را جهت تادیب آلمان به عنوان کشوری که بر خلاف اتحاد بلوک قدرتمند اقتصادی نظامی حرکت کرده بردارند. اما این اقدام نه تنها باعث تادیب آلمانها نشد، بلکه با افزایش فشار اقتصادی به آلمانها، آلمان را به جایی رساند که دیگر چیزی برای از دست دادن نداشت؛ تورم 200 جامعه درصدی در هر ساعت؛ رکود اقتصادی، بیکاری و ... کار را برای آلمانها آنقدر سخت کرد که شعله جنگ جهانی دوم برافروخته شد.
در 1945 هم زمان با اتمام جنگ جهانی دوم زمزمههای شکلگیری نظم نوین جهانی بر اساس چربش قدرت به نفع کشورهای پیروز جنگ شکل گرفت. قدرتهای اقتصادی-نظامی دنیا به این نتیجه رسیده بودند که فشار اقتصادی از طریق دریافت مستقیم غرامت و مالیات دیگر راهگشا نخواهد بود و باید با ایجاد سازوکارهای جدید و نافع که دارای ضمانت اجرایی قانونی توسط جامعه جهانی باشد، اقدام به برپایی نظم جدیدی کرد که به سهولت قابل انکار نباشد. لذا در 1946 شورای امنیت سازمان ملل متحد توسط کشورهای پیروز جنگ که خود را قیم و سرپرست دنیا میدیدند، تاسیس شد.
پس از شکلگیری این نهاد بین المللی؛ «تحریم» به عنوان ابزاری جدید توسط کشورهای قدرتمند دنیا برای به زانو در آوردن و تسلیم کردن سایر کشورها در جهت اهداف هژمون قدرت در ادبیات سیاسی دنیا اضافه شد. آلمان و ایتالیا به عنوان شکست خوردگان جنگ که به نوعی مهاجم هم محسوب میشدند جز اولین کشورهای تحریم شده بودند که پس از گذشت سالها از آن روز هنوز برخی تحریمهای این دو کشور به صورت کامل لغو نشده است.
جالب توجه است که از آن زمان تا کنون 204 تحریم بر علیه کشورهای مختلف وضع شده است که از این 204 تحریم، بیش از 140 مورد آن توسط دولت ایالات متحده بوده است. علت این تحریمها نشان دهنده خوی استکباری دول غرب در برابر کشورهای دیگر است.
برای مثال در 1956 مصر به دلیل ملی اعلام کردن کانال سوئز توسط ایالات متحده آمریکا تحریم میشود!
در 1965 شیلی به دلیل افزایش تنها دو سنت در قیمت مس صادراتیش تحریم میشود!
در 1966 هند به دلیل تصمیم برای خودکفایی محصولات وارداتی تحریم میشود!
در 1979 پاکستان به دلیل اینکه قصد داشت نیروگاه هسته ایش را به جای فرانسویها خودش تکمیل کند، تحریم میشود!
در 1987 السالوادور به دلیل اعلام عفو عمومی در کشورش تحریم میشود!
مشاهده میکنید که در بعد اقتصادی، ملی، نظامی، امنیتی و ... هر جا هر کشوری قصد پیشرفت داشته و یا برنامهای برای پیشرفت داشته، توسط دول مستکبر غربی مخصوصا ایالات متحده تحریم شده است.
اما نکته مهمتر نوع برخورد کشورهای تحریم شده با این تحریمهای ظالمانه است. تجربه تاریخی نشان میدهد هرجا هر کشوری در مقابل تحریمهای ظالمانه مقاومت کرده و به تقویت زیرساختهای صنعتی، دانشی، فنآوری در آن حوزه پرداخته، موفق شده و به توسعه و پیشرفت رسیده تا جایی که عملاً تحریم ها کارآیی خود را از دست دادهاند.
بر همین اساس است که آلمان تحریم شده در 1946، هم اکنون جز 6 قدرت اقتصادی جهان مطرح است. در نقطه مقابل، هر جا مقاومت در برابر تحریمها نادیده گرفته شده و فریب و تصویرسازی دروغین دول مستکبر کار ساز افتاده،کشورها به عقب برگشتهاند و
یا در حالت سکون باقی ماندهاند.
در همین تاریخ معاصر ما هم زمان با ملی شدن صنعت نفت در 1951، دولت ایران توسط شورای امنیت تحریم شد. متاسفانه سیاستمداران ما در آن روز یک اشتباه تاریخی انجام دادند و آن تکیه بر آمریکا بود؛ به جای اینکه به داخل کشور و جوانان امیدوار باشند، تدبیر امور را به خارج از کشور گره زدند و به آمریکاییها اعتماد کردند. همین اعتماد سبب واقعه 28 مرداد شد که نه تنها تلاش دو ساله ملت ایران در قطع کردن دست اجانب از این ثروت ملی را ضایع کرد، بلکه موجب شد ملت ایران 25 سال دیگر زیر سلطه نظام پهلوی قرار گیرند.
لذاست که در حوادث تاریخی وقتی یک حادثه حامل درس است، باید از آن درس گرفت و گذشت زمان بر آن تاثیری ندارد.
در سال های اخیر و هم زمان با دست یافتن جمهوری اسلامی ایران به دانش تولید سوخت هسته ای تحریم های ظالمانهای از سوی دول غربی بر ایران اسلامی اعمال شد که گاهاً خللهایی در حرکت اقتصادی ایران عزیز به وجود آورد. بر این اساس رهبر معظم انقلاب با ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و نامگذاری سال جدید به اقتصاد مقاومتی، نظر همگان را به درس گرفتن از تاریخ و تقویت بنیانهای اقتصادی از داخل جلب فرمودند.
بر این اساس 4 نکته ضروری در خصوص اقتصاد مقاومتی که توسط صاحب نظران و نظریه پردازان به آن کمتر اشاره شده را در ادامه متذکر می شوم:
اول اینکه گام ابتدایی در خصوص تحقق اقتصاد مقاومتی ، ثبات سیاست های اقتصادی است. یکی از مهم ترین شاخصه های اقتصادی در سنجش میزان توفیق یا عدم توفیق یک اقتصاد "ثبات اقتصادی" است. نرخ ارز، نرخ سود بانکی، وضعیت بازار سرمایه و ... از مهم ترین عوامل ثبات در اقتصاد یک کشور هستند. عدم ثبات اقتصادی سردرگمی عمومی را شامل می شود که آرامش را از همه گرفته و اقتصاد ما را در حالت سکون و انتظار قرار می دهد. لذا مقدمه اقدام و عمل در اقتصاد مقاومتی، ثبات در بازارهای اقتصادی است.
دوم کارآیی در بازارهای خرد: کارآیی و پویایی در بازارهای خرد موجب کاهش رکود در بین مردم عادی جامعه می شود. اگر مهم ترین هدف اقتصاد را تامین معیشت اولیه مردم جهت ادامه حیات بدانیم، حرکت و پویایی در بازارهای خرد هم باعث تامین معیشت می شود، هم به کاهش رکود و افزایش ارزش افزوده در اقتصاد کمک میکند. همچنین فراموش نکنیم که راه خودکفایی در بسیاری از اقتصاد های نوظهور دنیا از بازارهای خرد و مبادلات خرد می گذرد.
علاوه بر این با سود حاصل از این بازار ها و مبادلات خرد و انتقال هدف دار آنها به بازار های سرمایه می توان شاهد انتقال حجم عظیمی از سرمایه های خرد به بازارهای کلان یک کشور باشیم که با این اقدام صرفه جویی ناشی از مقیاس هم در بازارهای کلان شکل میگیرد.
همان طور که مشاهده کردید، دو مورد اول، از جنس شاخصه های اقتصادی اقتصاد مقاومتی بودند.
گام سوم وجود و استفاده از سرمایه های اجتماعی است، به این معنا که در شکل ایده آل آن ضرر و زیان کار را برای یک جامعه محاسبه کنیم و سود شخصی و کوتاه مدت را در نظر نگیریم. در واقع ، سرمایه اجتماعی را می توان در کنار سرمایه های اقتصادی و انسانی ، بخشی از ثروت ملّی به حساب آورد که بستر مناسبی برای بهره برداری از سرمایه انسانی و فیزیکی (مادّی) و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد می شود . بدون سرمایه اجتماعی ، هیچ اجتماعی به هیچ سرمایه ای نمی رسد ، به طوری که بسیاری از گروه ها، سازمان ها و جوامع انسانی ، بدون سرمایه اقتصادی و صرفا با تکیه بر سرمایه انسانی و اجتماعی توانسته اند به موفقیت دست یابند ، اما هیچ مجموعه انسانی ، بدون سرمایه اجتماعی نمی تواند اقدامات مفید و هدفمندی انجام دهد. بسیج همگانی ملت ایران در برابر ظالمان و مستکبران یک قسم از اقسام سرمایه اجتماعی است که بنا به گفته امام راحل :"اگر بر کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین انداز شد چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهدگردید."
چهارم حکمرانی خوب[1] است. تمامی تعاریف جهت تعریف حکمرانی بیانگر مفهومی وسیعتر از حکومت هستند. کاربرد جدید این واژه فقط شامل بازیگران و نهادهای دولت نیست بلکه شامل سه نهاد حکومت، جامعه مدنی و بخش خصوصی میشود.
نقش نهاد های حکومتی و غیر حاکمیتی در گام چهارم بسیار مهم است. قوه قضاییه، نیروی انتظامی، صدا و سیما و ... هر کدام بخشی از این مسئولیت را بر عهده دارند. حکمرانی خوب در ادبیات رایج علوم اجتماعی دنیا شامل عدالت اجتماعی و برخورداری مردم از حق مساوی در برابر قانون، شفافیت در قوانین و مسائل مربوط به اداره کشور، کارآیی و بهره وری در روندها و خط مشی ها، پویایی درونی بخش های اقتصادی، تصویب قانون و پیگیری روند حسن اجرای آن، جلب مشارکت عمومی در اسناد راهبردی کشور، مسئولیت پذیری و پاسخگویی مردم و مسئولان در برابر نقش ها و اهداف خود و نهایتا اتحاد ملی و انسجام داخلی برای مقابله با توطئه دشمنان از مهم ترین ویژگی های حکمرانی خوب است.
به نظر می رسد علاوه بر دوگام اول که اقتصادی هستند، دوگام بعد که صبغه فرهنگی اجتماعی آنها پررنگ تر است نیز از مهم ترین عوامل تحقق اقتصاد مقاومتی هستند. در آخر تکرار می کنیم که کشور بدون اقتصاد مقاومتی رشد نخواهد کرد، مشکلات اقتصادیاش برطرف نخواهد شد، بلکه گرفتاریهایش روزبهروز بیشتر خواهد شد.»