نقش سدها درخسارات سیلاب‌های اخیر

سدسازان می‌گویند سدها در سیلاب اخیر جان مردم را نجات دادند اما منتقدان می‌گویند با مدیریت درست آب، اصلا نباید چنین سیلابی ویرانگر می‌شد و طبیعت به زودی با ریزگردها انتقام خود را خواهد گرفت.

کد خبر : 511997
خبرگزاری مهر: مدافعان سدسازی پس از قوع سیلاب‌های اخیر بارها از نقش حیاتی سدها در کاهش خسارات ناشی از سیلاب‌ها سخن گفتند و این سازه‌های بزرگ و میلیاردی را ناجی ساکنان پایین دست لقب نهادند. با این حال بسیاری از کارشناسان حوزه اقلیم و محیط زیست نظر دیگری دارند. آنها معتقدند که سیلاب‌ها می‌توانستند جانبخش طبیعت تشنه پایین‌دست باشند و سدها مانع نوزایاییِ (توانایی بارورسازی مجدد) صدهاهزار اراضی خشکیده با سیلاب و آبرفت های جانبخش شدند. به اعتقاد این کارشناسان طبیعت در ماه های آتی بار دیگر با ریزگردها انتقام خود را خواهد گرفت. محمد درویش در گفتگو با خبرنگار مهر در این باره می‌گوید: هیچ جای دنیا سد نمی‌سازند برای این که سیلاب را کنترل کنند. هزینه‌های میلیاردی که برای احداث سد می‌شود به خاطر این نیست که سازه‌هایی بسازیم که باعث شود تا سیلی خسارت‌بار در پایین دست اتفاق نیفتد. مدیرکل دفتر مشارکت های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست با بیان این که برای جلوگیری از سیلاب باید فعالیت‌های اصولی انجام دهیم برخی از این فعالیت‌ها را بر شمرد و گفت: برای این که جلوی سیل را بگیریم باید اولا پوشش گیاهی در بالادست را تثبیت کنیم، تعادل دام و مرتع را برقرار کنیم، فعالیتهای معدنی بی‌ضابطه را سامان دهیم و اجازه تغییر کاربری اراضی در بالادست حوزه‌های آبریز ندهیم تا به این ترتیب ضریب هرزآب و نرخ فرسایش خاک را تشدید نکنیم. وی افزود: دومین کار این است که باید به بستر آبرفتی رودخانه‌ها احترام بگذاریم و در حریم بستر آبرفتی سیلابی رودخانه‌ها ساخت و سازی انجام نشود تا در مواقع سیلابی، سیل بتواند به راحتی جریان پیدا کند. به خصوص در مناطقی مثل کشور ما که خشک و نیمه خشک محسوب می‌شود و احتمال رخداد بارندگی‌های شدید خیلی زیاد است باید به این دو موضوع خیلی بیش از حد توجه بکنیم. سیلاب‌ها می‌توانستند نعمت باشند درویش تصریح کرد: اگر این دو موضوع را رعایت کنیم، سیل‌ها نه تنها خسارتی به بار نمی‌آورند بلکه می‌توانند نعمت هم باشند زیرا این سیل‌ها هستند که مواد غذایی را به تدریج می‌شویند و با خود به دشت‌ها و جلگه‌های حاصلخیز کشور می‌آورند و این باعث قدرت و قوت کشاورزی ما و افزایش حاصلخیزی جلگه‌های حاصلخیز ما از جمله جلگه خوزستان، جلگه میناب، جلگه شهریار، جلگه فامنین همدان، جلگه ورزنه در تالاب گاوخونی و همین طور دشت جیرفت در استان کرمان و کامفیروز در استان فارس و بسیاری از مناطق دیگر کشور ما می‌شود. عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع تاکید کرد: این که این‌ دشت‌ها از قدیم به عنوان قطب کشاورزی مطرح شده‌اند به خاطر این بوده که جریان‌های سیلابی مثل رودخانه هلیل رود در کرمان یا جریان‌های سیلابی رودخانه هیرمند در سیستان و همچنین جریان‌های سیلابی رودخانه‌های کرخه و کارون در دشت خوزستان حرکت می‌کردند و این جلگه‌ها را سیراب می‌کردند و این‌ها می‌توانستند قطب کشاورزی ما باشند در حالی که ما با ساختن سدها جلوی این جریان‌های مغذی را گرفته‌ایم. آب زلال اندکی که از سدها خارج می‌شود باعث شده که دیگر دشت‌های حاصلخیز کشاورزی ما نتواند حاصلخیزی خودش را جبران کند و ما مجبور به استفاده از کودهای شیمیایی هستیم که خود این مساله عوارض جبران ناپذیری را در تولید محصولات ارگانیک و بیماری‌هایی که به وجود آمده به کار آمده است. ویرانگر شدن سیل‌ها نتیجه نابخردی مدیریتی است درویش در پاسخ به ادعای مدافعان سدسازی که «اگر سدها نبود خوزستان یا لرستان زیر آب می‌رفت»، تصریح می‌کند: اگر این اتفاق افتاده است و این سیل‌ها ویرانگر می‌شود به دلیل نابخردی مدیریتی ما بوده است. چرا باید میلیاردها تومان برای ساخت سدی هزینه کنیم و بعد سدی که باید دست‌کم ۵۰ تا صد سال عمر مفیدش باشد به دلیل رسوبی که پشتش جمع می‌شود با یک هرزآب پر شود و نابود شود و حتی نتواند در تولید برق موثر باشد. این کار خیلی غلطی است و نباید دوستان از این مسئله به عنوان امتیاز سدسازی یاد بکنند. مدیرکل دفتر مشارکت های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست هشدار می‌دهد: دوباره اجازه ندهیم تا شرکت‌هایی که سود خود را در ساختن سدها یا طرح‌های انتقال آب بین‌حوضه‌ای بیشتر می‌بینند، مجدداً مجال یابند تا از رخداد سیل‌های اخیر در لرستان و خوزستان آن هم با دبی هشت تا 9 هزار متر مکعب در ثانیه که به مراتب کمتر از سیل اسفندماه 1383 در کارون است، برای کلاه سدسازی، نمدی تازه ببافند و اندوخته‌های خالی صندوق ارزی کشور را خالی‌تر کنند. درویش تصریح می‌کند: مدیران ارشد سازمان متولی آب کشور به کمینه ملاحظات محیط زیستی در مانیفست وزارت متبوع خود هم اعتقادی ندارند وگرنه چگونه ممکن است رسیدن آب به خلیج فارس یا تالاب‌ها و چالاب‌های داخلی را «هدررفت آب» نامیده و آشکارا بدون هیچ نگرانی و دغدغه‌ای اعلام کنند: سیاست دستگاه متبوع آنها این است که تا آخرین قطره آب موجود در رودخانه‌ها‌ی وطن را مهار کرده و اجازه ندهند تا هیچ رودخانه‌ای در فلات ایران به پایاب خود برسد! وی تاکید می‌کند: هرگز نباید بپنداریم مشکل سیل‌های ویرانگر با ساختن سدهای بیشتر حل خواهد شد، برای تبدیل دوباره بلای سیل به یک موهبت، باید به قوانین طبیعی در چیدمان توسعه کشور گردن نهاده و بر خلاف توان بوم‌شناختی کشور، نسخه‌های توسعه را نپیچیم. درویش در پایان اعلام می‌کند: ثمره سدسازی افراطی تا این لحظه کاهش ذخیره تنوع زیستی در رودخانه‌ها و آبگیرهای بزرگ در شمال و جنوب کشور بوده و نتیجه آن نیز افزایش چشمه‌های تولید گرد و خاک بوده است. از همین روست که برخی کارشناسان هشدار داده‌اند که اگر سدها سیلاب‌های اخیر را مهار کردند اکنون باید چشم به راه‌ ماه‌های پیش رو بود تا طبیعت بار دیگر با ریزگردها انتقام مدیریت نادرست آب کشور را از ساکنان بی‌پناه سرزمین آب و آفتاب بگیرد.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: