سوزاندن یک مرد به بهانه رابطه نامشروع
مردی بهخاطر خیانت همسرش در اقدامی جنونآمیز پسر مورد علاقه وی را کشت و جسدش را در بیابانهای خراسان جنوبی به آتش کشید.
روزنامه شرق: قاضی ابراهیم رمضانی، رئیس دادگاه کیفری شماره یک خراسان جنوبی در جلسه محاکمه شوهر زن خیانتکار و همدستش که بعدازظهر یکشنبه در بیرجند برگزار شد اتهام متهمان را آدمربایی، قتل عمد و معاونت در سوزاندن جسد اعلام کرد و گفت: ١٤ خرداد سال گذشته پدر مقتول به نام «م . پ» با اعلام مفقودبودن پسر خود اظهار کرد زنی که خود را «م. الف» معرفی کرده بود با مغازه من تماس گرفت و اعلام کرد تلفن همراه مقتول خاموش است و خود «م.پ» هم قبلا به من گفته بود اگر خبری از من نشد اطلاع دهید و پیگیر موضوع شوید. وی ادامه داد: در همین راستا نیز تحقیقات پلیسی در این رابطه انجام شد که مأموران به متهم ردیف اول این پرونده یعنی «م. الف» که از قبل نیز اختلافاتی با مقتول داشت، مشکوک شدند. رئیس دادگاه کیفری شماره یک خراسان جنوبی افزود: از متهم ردیف اول بازجویی بهعمل آمد که متهم اظهار داشته وارد منزل شدم که دیدم مقتول با همسرم است. میخواستم از منزل بیرونش کنم که با هم مشاجره کردیم و همسرم نیز مقتول را هل داد و سر وی به زمین برخورد کرد و کشته شد و جنازه را به مکان دیگری منتقل کردیم. قاضی رمضانی تصریح کرد: در ادامه تحقیقات از متهم ردیف اول پرونده انجام شد که «م . الف» در نخستین جلسه بازجویی خود نزد بازپرس پرونده اظهار کرد من راننده کامیون هستم و بعضی از اوقات نیز تا چند روز در منزل نیستم. وی افزود: متهم در ادامه گفت در چند روز قبل از حادثه فهمیدم چند ماه قبل مأموران، همسرم و مقتول را در منزل «م . پ» گرفته بودند که در دادگاه محاکمه اما در نهایت با رأی تجدیدنظر دادگاه تبرئه شدند و این در حالی بود که هیچکس این ماجرا را به من نگفته بود و این موضوع را از زبان مردم شنیدم. قاضی پرونده گفت: «م. الف» در ادامه بازجوییها میگوید بعد از این ماجرا همسرم را زیرنظر گرفتم تا اینکه یقین پیدا کردم که مقتول به منزلم میآید و شبها را با همسرم میگذراند. این موضوع را با برادرزنم «ع. الف» در میان گذاشتم که تصمیم گرفتیم نقشهای را برای «م.پ» بکشیم. هرچند برادرزنم به من گفت قبلا با مقتول برخورد کرده و به وی تذکر جدی دادهام که مزاحم نشود اما دوباره مزاحمت ایجاد کرد. وی تصریح کرد: «م . الف» در ادامه بیان کرد در ١٢ خرداد سال گذشته با برادرزنم «ع . الف» هماهنگ کردم تا مقتول را زیرنظر بگیریم، ساعت ١٥ تا ١٦ همان روز «ع . الف» به محل مجتمع هزار واحدی قاین که خانه مقتول بود، رفت و وی را زیرنظر گرفت و سپس با من تماس گرفت که من نیز به آنجا رفتم. رئیس دادگاه کیفری شماره یک خراسان جنوبی ادامه داد: «م. الف» در ادامه بازجوییها به مأموران گفت «ع . الف» مقتول را سوار بر خودرو کرده بود و من نیز سوار خودرو شدم و کنار مقتول نشستم و موضوع رابطه نامشروع با همسرم را به وی گفتم که «م . پ» این موضوع را انکار میکرد و من عصبانی شدم و چاقویی که از قبل در اختیار داشتم به قفسه سینه وی فرو کردم که «م . پ»، من را گاز گرفت و بعد به «ع . الف» که راننده خودرو بود گفتم تو بیا صندلی عقب که وی خودرو را متوقف کرد و من راننده شدم، «ع. الف» رفت به صندلی عقب خودرو و چند مشتی به مقتول زد. قاضی رمضانی افزود: متهم اضافه کرد من و «ع.الف» به همراه مقتول به سمت زمین کشاورزی پدرم در روستای پهنایی قاین رفتیم و موضوع را با پدرم درمیان گذاشتم که در ابتدا قرار بود مقتول را به داخل چاه کشاورزی بیندازیم اما پدرم گفت وی را به آغل گوسفندان ببرید که سه نفری در آنجا آنقدر با چوب به (م .پ) زدیم که وی کشته شد و سپس پدرم گفت بروید گازوئیل بیاورید که جسد را آتش بزنم. من نیز گازوئیل را آوردم و پدرم نیز جسد را آتش زد و در همان زمان من به همراه «ع . الف» به سمت قبرستان رفتیم و پدرم نیز تا صبح در روستا ماند تا از سوختن کامل جسد مطمئن شود. قاضی در ادامه جلسه از پدر مقتول دعوت کرد تا به جایگاه بیاید. او گفت: من پسرم را به خوبی میشناسم و امکان ندارد ارتباط نامشروع با فردی داشته باشد: اگر به فرض آنکه پسرم دچار این مشکل شده باشد باز مقصر این زن است؛ چراکه اگر زن تا راهی را به یک جوان نشان ندهد آن جوان دچار مشکل و اشتباه نمیشود. اگر متهمان پرونده این موضوع را مشاهده کردند و مدرکی داشتند باید به خانواده پسر اطلاع میدادند تا جلوی این کار را میگرفتیم یا از راه قانونی این موضوع را پیگیری میکردند نه اینکه یک جوان را بکشند. من هرگز در دنیا از قاتل پسرم نمیگذرم و تقاضای قصاص دارم. قاضی سپس از متهم ردیف اول این پرونده «م . الف» خواست به جایگاه بیاید که وی گفت: من راننده کامیون هستم و سه فرزند نیز دارم. چند روز قبل از حادثه با پسرم به مشهد رفتم که در آنجا پسرم به من گفت «م . پ» در مواقعی که شما در منزل نیستید به منزلمان میآید و همیشه با مادرم است. بعد از شنیدن این ماجرا از مشهد برگشتم و چند روزی را به سر کارم نرفتم و همسرم را زیرنظر گرفتم. من با «ع.الف» در روز حادثه به مجتمع هزار واحدی قاین رفتیم که میخواستم هر دو نفر را با هم در منزل بگیریم که ناگهان فردی به پسرش گفت دو نفر در منزل بودند که آقا از یک طرف و خانم نیز از طرف دیگر رفتند که در همین لحظه «ع . الف» سوار بر خودرو شد و به سمت مقتول رفت و وی را سوار بر خودرو کرد و من نیز کمی جلوتر سوار خودرو شدم و کنار مقتول نشستم که بین من و مقتول مشاجره شد و وقتی مقتول برای انجامندادن رابطه نامشروع قسم خورد، عصبانی شدم و چاقویی که از قبل داشتم بر پهلوی وی فرو کردم. متهم تصریح کرد: مقتول را به سمت زمین کشاورزی پدرم در روستای پهنایی بردم و «م . پ» را در آغل گوسفندان بستیم و خودم به همراه «ع . الف» به قبرستان رفتیم که غروب همان روز پدرم به من زنگ زد و گفت مقتول را کشتم و جسد وی را آتش زدم. همچنین قاضی پرونده از متهم ردیف دوم «ع . الف» دعوت کرد تا به جایگاه بیاید، وی گفت: اظهاراتی را که بر من وارد است قبول ندارم و من بیگناه هستم؛ چراکه من اصلا از این ماجرا خبری نداشتم و در آن روز نیز سرکار بودم و اظهارات قبل را تحت فشارهای روحی و روانی بیان کردهام. بنا بر این گزارش ادامه جلسه دادگاه به صورت غیرعلنی برگزار شد.