خدا نکند دادکان به فوتبال برگردد

از دغدغه هایش برای دوومیدانی گفت.او امید زیادی دارد که بتواند مدال طلای بازی های آسیایی را در اندونزی کسب کند.

کد خبر : 510003
خبرآنلاین: سپیده توکلی.بانوی دوومیدانی ایران که لقبش "پرنده" است.قهرمان و رکورددار پرش ارتفاع.ورزشکاری که راه زیادی را تا اینجا طی کرده است و شاید اگر دررشته دیگری فعالیت می کرد به او بهای بیشتری می دادند.اما خودش از یک نیرو حرف می زند.نیرویی به نام عشق که او را وفادار به دوومیدانی نگه داشته است.توکلی که یکی از ورزشکاران تحصیل کرده دوومیدانی است اهداف بلندی در زندگی اش دارد.حسرت کسب مدال در بازی های آسیایی انگیزه های او را دوچندان کرده تا توکلی برای سال 2018 و برگزاری این بازی ها در کشور اندونزی عزم خودش را جزم کند و بگوید:«باید این مدال را برای ایران بگیرم.»

سپیده توکلی با اینکه از کشور ثروتمند قطر پیشنهاد داشته هرگز حتی به این پیشنهاد فکر هم نکرده است چه برسد به اینکه بخواهد برای این کشور افتخار بیاورد.چون به قول خودش:«واقعا ارزشش را ندارد.دوست دارم هر مدالی هم که می آورم برای ایران باشد،فقط ایران.»

این روزها فقط سخت تمرین می کنید.بعد از رقابت های آسیایی که بیش از یک سال از آن گذشته است باز هدف همین رقابت هاست؟

من بعد از اینچئون به خاطر بیماری 20 روز استراحت کردم.پس از آن تمریناتم را شروع کردم و حالا دارم خیلی مرتب این کار را انجام می دهم.

برای حضور در آسیا یا انتخابی المپیک؟

نه،برای اینکه آماده باشم و بتوانم در مسابقات لیگ حضور فعالی داشته باشم.برای المپیک تمرین نمی کنم.

چرا؟

برنامه ای برای حضور در این رقابت ها ندارم.هم اینکه شانس زیادی ندارم و هم حمایت نمی شوم.در ماده من که هفت گانه است از آسیا تا الان فقط یک نفر توانسته ورودی المپیک را بگیرد.آن هم نماینده ازبکستان است.در آسیا با رکورد 5800 می شود قهرمان شد اما رکورد ورودی المپیک 6200 است.

این همه اختلاف.واقعا سطح آسیایی ها با اروپایی ها تا این اندازه است.

دقیقا همین قدر است.آنها امکانات زیادی دارند و همه چیزشان روی برنامه است.رکورد من در ایران 5443 است که با اختلاف در صدر هستم.اما تا امکانات نباشد،تا مربی مجرب نباشد واقعا اتفاقی نمی افتد.

الان مربی نداری؟

قبل از قهرمانی آسیا آقای سپهرزاد به همراه همسرشان خانم نبی زاده مربی من بودند اما پس از آسیایی گفتند که دیگر نمی خواهند همکاری داشته باشیم.با فدراسیون هم برای مربی حرف زده ام اما واقعا مربی نیست.آقای کیهانی هم گفته اند که تا المپیک نمی توانیم کاری انجام بدهیم.قرار بوده جلسه بگذاریم و حرف بزنیم اما من همچنان منتظر هستم.

این تغییر مدیریت در فدراسیون و ...

مدیریت خیلی هم نمی تواند تاثیر داشته باشد.امکانات است که حرف اول را می زند.به نظرم همین که کیهانی انگیزه دارد و می خواهد کار کند خیلی مفید است.ایشان تا جایی که توانسته کمک کرده است.نظر خودشان مثبت است.خوشبختانه من هر حرفی می زنم قبول می کنند روی من دید بلند مدت دارند برای بازی های آسیایی2018.

برنامه از چه کسی می گیری؟

خودم.

یعنی کسی را قبول ندارید؟

این طور نیست.واقعا مربی ای وجود ندارد که بخواهم برنامه هایم را با او چک کنم.6 سال است دارم در هفت گانه کار می کنم و در این 6 سال تجربه های زیادی را کسب کرده ام.

قرار نیست شما را اردوی خارجی بفرستند؟

در این 10- 11 سالی که در تیم ملی بوده ام یک بار رفتم مالزی سال 2009.21 روز هم در بلاروس اردو زدیم.در بلاروس با مربی خودم بودم.شرایط تمرینی آنجا با ایران زمین تا آسمان فرق می کند.همه چیز سر زمان انجام می شود و ورزشکار دغدغه ای ندارد.در تهران از منزل خودمان تا باشگاه انقلاب 40 دقیقه رانندگی می کنم.همش توی راه هستم و خسته می شوم.

نمی شود این اردوهای خارجی را خودتان بروید،بدون مربی؟

هر طور که برویم کمک می کند.زمانی که من آنجا تمرین می کردم دو ورزشکار در رشته 7 گانه بودند که رکوردهای شان بالای 6000 بود.وقتی من آنها را می دیدم انگیزه ام برای تمرین کردن زیاد می شد.وقتی می دیدم آنها می توانند به این خوبی بپرند گفتم چرا من نتوانم؟

این امکاناتی که مدام از آن حرف می زنید چه چیزهای است؟

مهمترین آن برنامه ریزی است.در ایران تازه سه ماه قبل از مسابقه یادمان می افتد که اردو بگذاریم اما خارجی ها بلافاصله پس از یک مسابقه برای مسابقه بعد برنامه ریزی می کنند.من از آسیا آمدم کسی تا بیست روز به من زنگ نزد بپرسد حالت چطور است؟اینجا هیچ اتفاقی نمی افتد.

هنوز از شما تقدیر نکرده اند؟

راستش نه.فقط دکتر دادکان در دانشگاه آزاد این کار را انجام داد.من هنوز پاداش قهرمانی داخل سالن را هم نگرفته ام.

این اتفاق ها شما را دلسر نمی کند؟فقط رکورد می زنید و هیچ اتفاقی هم نمی افتد.

نه،علاقه دارم.

این علاقه تا کی؟

چاره ای نیست.قبول دارم که این همه ترافیک و مشکلات،بدون اسپانسر و ...اما علاقه است.باید بگویم که هزینه ما بیشتر از درآمدمان است. هزینه ما بیشتر از درآمد است.

خانواده تان شاکی نمی شوند؟مثلا اینکه یک جایی بگویند دیگر بس است چقدر می خواهی بدوی؟

بدون شک حمایت آنها بوده است.خانواده من ورزشی هستند.پدرم فوتبالیست بوده و خودم هم در رشته های مختلفی فعالیت کرده ام که آخرش به دوومیدانی رسیدم.

از چه رشته ای شروع کردی؟

شنا و ژیمناستیک.بعد هم وارد بسکتبال شدم و آمادگی جسمانی.نجات غریق، والیبال دوومیدانی هم بوده ام.در 4 سال ابتدایی لیگ والیبال بازی می کردم.البته همزمان عضو تیم ملی دوو میدانی هم بودم.

پشیمان نیستید؟از اینکه به رشته دیگری نرفتید؟شاید اگر تکواندو را ادامه داده بودید الان المپیکی بودید و ..

اتفاقا کمربند آبی داشتم وقتی مسابقه می دادیم کمربندهای قرمز و مشکی را شکست می دادم.اما مادرم دیگر اجازه نداد تکواندو کار کنم.مدام می گفت نزن،نزن،خطرناک است.همان شد که همه چیز را گذاشتم کنار.

پس دیگر ادامه ندادید.

نه،اما یک سال قبل از اینچئون یوسف کرمی به من پیشنهاد داد که تکواندو کار کرده ای.بیا این یک سال را خوب تمرین کن و یک مربی خوب خانم بگیر،شک ندارم که مدال می آوری اما نشد.

الان اگر قرار باشد یک چیز بخواهی برای اینکه مشکلاتت حل شود آن چه چیزی است؟

برنامه ریزی و مربی مجرب.بقیه چیزها هم مهم است اما در مقابل این دو نکته ای که گفم بقیه چیزها در حاشیه است.

حمیده عباسعلی هم که این روزها با شما تمرین می کند؟

بله.البته با خانم رجبی و همسرشام.خیلی سرعت و دقت دارد.یک زمانی هم اکرم خدابنده آمده بود.گاهی اوقات هوس می کنم که برگردم و تکواندو کار شوم.

قراردادهای شما چطور است؟مثل سایر رشته ها که پول نمی گیرید؟

امسال باشگاه ها به لطف دادکان در دانشگاه آزاد وضعیت بهتری از قبل دارند اما پول ما که یک صدم فوتبالی ها هم نمی شود.حتی اگر بهترین ورزشکار هم شویم باز هم به پای سایر رشته ها نمی رسد.

به نظر این پول ها حتی کفاف هزینه مکمل ها و را هم نمی دهد.

آنقدر از مادرم قرض گرفتم که دیگه رویم نمی شود پولی از او بگیرم.دوومیدانی رشته نسبتا سختی است.در ایران تمرین می کنم و تنها مسابقه می دهم.فقط خودم هستم وخودم.

شما پیشنهاد می کنید که یک نفر بخواهد به این رشته ورزشی بیاید؟

بستگی به این دارد که توانایی اش را داشته باشد یا نه؟اگر توانایی اش را نداشته باشد اصلا می گویم نیاید چون فقط وقتش را تلف می کند.من بچه خودم را هم نمی گذارم که سمت دوومیدانی بیاید.واقعا رشته سختی است و فشار بالاست.چه روحی و چه روانی.بارها شده که سر تمرینات گریه کردم.ماده ای که من در آن فعالیت می کنم خیلی سخت تر است.

نمی خواهی ماده ات را حداقل در این رشته تغییر بدهی؟

من یک مدال بزرگ را از دست داده ام شاید اگر آن مدال را می گرفتم دیگر حرفه ای ورزش نمی کردم.برنامه ام این بود که این مدال در کارنامه ام باشد.

یعنی اگر مدال را بگیرید بعدش خداخافظ؟

صد در صد.

المپیک چطور؟

فکر نکنم.بستگی به این دارد که شرایط چه طور شود.رقیب من یک ازبکستانی است.ما سر مسابقه همدیگر را تشویق می کنیم ولی او در سال مسابقات مهم تری را انجام می دهد.

مثلا؟

آنها اسپانسرهای خوبی دارند و در مسابقات زیادی هم شرکت می کنند.این شرایط را برای من سخت تر می کند.

پیشنهادی داشتی که لژیونر شوی؟

از قطر یک پیشنهاد داشتم.برای مسابقات غرب آسیا که رفته بودیم آنها پیشنهاد دادند که بمان.از طریق یکی از بازیکنان شان به من پیشنهاد دادند اما واقعا ارزشش را ندارد.اصلا دوست ندارم غیر از ایران برای کشور دیگری ورزش کنم.

بزرگترین حسرت زندگی ات؟

همان مدالی که گفتم.

اگر این مدال را بگیری در کنارش مربیگری می کنی؟چون خیلی از مربیان ما الان علم روز دنیا را ندارند.

دوست دارم مربی باشم.دوست دارم به کسانی که علاقمند هستند آموزش بدهم.دوست دارم چیزهایی را که من تجربه نکرده ام را آنها تجربه کنند.خیلی دوست دارم وضع مان بهتر شود.هم مربیان و هم ورزشکاران.هستند کسانی که کلاس های بین المللی رفته اند اما مشکلات زیاد است.کسانی هم هستند که ورزشکار هستند و نمی تواند با شرایط فدراسیون کنار بیایند.شما پرسیدید بزرگترین حسرت اما من می خواهم از بزرگترین دغدغه ام بگویم.یازدهم و دوازدهم اردیبهشت مسابقات قهرمانی کشور است نمی توانم تصمیم بگیرم که شرکت کنم یا نه؟ یا در چه ماده ای؟نه مایل هستم که شرکت کنم و نه تمایل دارم که از دوومیدانی دور باشم.واقعا سر در گم هستم.

خسته نمی شوید از این همه رکورد زدن؟

شیرین است.ما تمرین می کنیم که رکورد بزنیم.راستش من تنها کمکی که به دو و میدانی می توانم بکنم از طریق آقای دادکان است.ایشان خیلی ورزشکاران را حمایت می کنند و روی پیشنهاد هایی که می دهیم به خوبی فکر می کنند.چون خودشان ورزشی هستند.جلسات زیادی با ایشان داشته ایم و هر وقت پیشنهادی مورد قبول شان باشد تا ته آن را پیگیری می کنند.

پس با این اوصاف هرگز دوست ندارید که ایشان به فوتبال برگردند؟

نه،خدا نکند دادکان به فوتبال برگردد.

سقف آرزوهای سپیده توکلی کجاست؟

من درسم را خوانده ام به جاهای خوبی رسیده ام.دوست دارم در ورزش هم به این درجات برسم.واقعا رسیدن به المپیک یکی از خواسته های من است.من دوست دارم اول مدال بازی های آسیایی را بگیرم و پس از آن برای المپیک تلاش کنم.در پایان هم دوست دارم از پدر و مادرم به خاطر تمام زحماتی که برای من کشیده اند تشکر کنم.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: