گفت وگو با آقا غلام درباره اتفاقات جنجالی فوتبال

خبرآنلاین؛ حرف های او همیشه به دل می نشیند. او از معدود آدم های این فوتبال است که صاف و صادق حرف می زند. این بار هم بعد از اختلافات برادرش افشین با اسدی دبیر کل فدراسیون فوتبال، سراغ آقا غلام رفتیم تا حرف های شیرینی بزند. آقا غلام این روزها چکار می کنید؟ هیچی دعا به جانت. پیشکسوت ها را تمرین می دهم. به شما بگویم که مدرسه فوتبال دارم. خلاصه می گذرد. سریع برویم سر اصل مطلب. برادرتان افشین به برنامه 90 رفته بود و آنجا حرف های تندی درباره دبیر کل فدراسیون فوتبال زد. نظر شما را می خواستیم بدانیم. افشین خودش عاقل و بالغ است. می داند برنامه چیست. با این حال اگر بخواهند آدم را... مگر افشین را نمی خواهند؟ خدمت شما که عرض کنم افشین خودش خوب فکر می کند ولی برخوردها خوب نیست. برخورد چه کسانی خوب نیست؟ شما 90 را دیدید؟ معلوم نبود؟ البته به برخورد خود افشین هم انتقادهایی شد. من غیبت هیچکس را نمی کنم ولی طرف مقابل برمی گردد می گوید من تحصیلات دارم. خود آدم باید بگوید تحصیلات دارد؟ یا دیگران باید از آدم تعریف کنند؟ خب افشین ما هم تحصیلات دارد. اگر افشین در برنامه بلند شود و بگوید افشین من تحصیلات دارم، قشنگ نیست. مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید. البته من دبیر کل فدراسیون فوتبال را مقصر نمی کنم ولی با عین حال، افشین با عشق کارش را کرد. تا همین یکی دو ماه پیش هم قراردادش بسته نشده بود. ما خانواده ای هستیم که بینی و بین الله دنبال پول نیستم. من 11 سال مربی فجر سپاسی بودم. گوش می گیری؟ من در این 11 سال 450 میلیون تومان از فجرسپاسی گرفتم. این تیم را قهرمان ایران کردم. قهرمان جام حذفی شدیم. تیم را بردم جام در جام آسیا و در پنالتی به السدی باختیم که رفت قهرمان شد. 10 سال سرمربی برق شیراز بودم. خدا شاهد است آنجا 10 سال به ما هرچی داند گرفتیم. چقدر؟ هر چی می دادند می گرفتیم. سالی 6،7 میلیون تومان. پول نود که. داداش های من عاشق فوتبال بودند. همین افشین مجانی فوتبال می کرد. بگذریم. یا عین حال، جایی که آدم می رود با عشق کار می کند. من کاری به کفاشیان ندارم. ولی خدایی اش این رسم برخورد است؟ اسلام گفته اینطوری با مومن برخورد کنیم؟ آقای اسدی مگر چه اقداماتی کرده است که اینهمه افشین و مربیان تیم ملی از او دلخور هستند. من می گما، توهین خوب است؟ بینی و بین الله با کروش باید اینطور برخورد کنند. اصلا کروش نه. بابا این رسمش است؟ باید آقایان به آخرت هم فکر کنند. عمر قهرمانی خیلی کوتاه است. گوش می گیری؟ قرائتی درس قرآن می داد. سال 60 و خرده ای بود. می گفت 40 سال قبل هیچکدام از ما نبودیم. 40 سال بعد هم هیچکدام نیستیم. 40 و خرده ای سال گذشته است. متوجه می شوی؟ من 61 سالم است. حاجی، چشم گذاشتیم روی هم گذشت. عمر کوتاه است. بیائید با هم خوب باشیم. همه را می گویم. نه افشین و کروش و مسئولان را. «خدا وکیل» بگوئیم کروش هیچی بلد نیست، اینها قشنگ است؟ درست است؟ نه کروش را دیدم و نه کاری با او دارم. الحمدالله خودم در دوران مربیگری موفق بودم. افتخار کردم اینهمه شاگرد داشتم. با هیچی تیمی به دست دوم نرفتم. نتیجه هم در حد پولی که می داند، خوب گرفتیم. ممنون خودم هستم. ناحق پشت سر هیچکس حرف نزنم. من همان آدمی هستم که داور پنالت برای تیمم می گرفت مصاحبه می کردم و می گفتم پنالت نبود. می گفتم داور اشتباه به نفع من صوت زده. خانواده پیروانی ها به این شهره دارند که صبور هستند و شکیبا. شاید به همین دلیل بود که از برادرتان هم توقع داشتند که کمی صبر بیشتری به خرج بدهد. گوش بگیر چه می گویم. آقا امام حسین(ع) زمانی که می خواست به میدان جنگ برود، دستی به سر و صورت حضرت زینب کشید. خدمت شما که عرض کنم گفت خدا به تو صبر بدهد. ما که کف پای حضرت زینب و امام حسین(ع) نمی شویم. بعد دیگر صبر خدا هم اندازه ای دارد. من هم باشم صبر تمام می شود. شما هم که باشی صبر تمام می شود. زخم زبان خیلی بد است. من هم یک پایانی دارم. شما هم داری. افشین هم دارد. این بنده خدا کروش هم دارد. گوش می گیری؟ چه زخم زبان هایی می زنند؟ ببین خدمت شما که عرض کنم، این پست ها نمی مانند. همانطور که برای قبلی ها نماند. مطمئن باشید دیر و زود دارد سوخت و سوز ندارد. همه ما یک روز می رویم، الهی جوری باشد که پشت سرمان بگوید خدا رحمتش کند. هر چی که سر زبان است نگوئیم. تا مرد سخن نگفته باشد، عیب هنرش نهفته باشد. افشین گفت که در جلسه اسدی و کروش، ایشان به سرمربی گفته که از نظر فنی مورد تائیدش نیست و کاری برای فوتبال ایران نکرده است. شما نظرتان چیست؟ آقایی که شما باشی، به والله کروش خوب کار کرده. نظرم این است که ایشان خوب جوانگرایی کرده است. نظم را به تیم ملی آورده. به فوتبال ملی ما آبرو داده است. می گویند کم گوی و گزیده گوی چون در،تا ز اندک تو جهان شود پر. این حرف ها را به هر کی بگوییم می خندد. این واقعا حقانیت نیست. آقا افشین یک ضرب المثلی هم زد که شیر دهانشان را می سوزاند و به ماست فوت می کنند. خب. ضرب المثل تندی بود. شاید یکمقدار.... می گویند اندازه نگه دارد که اندازه نکوست، هم لایق دشمنت است هم لایق دوست. متوجه هستی؟ خیلی باید در گفتار آدم حواسش باشد. دو طرف باید حواسشان باشد. حرف هایی که کروش می زند درست است. خود شما وقتی از تیم ملی امید جدا شدید، خیلی آرامش به خرج دادید. به خاطر همین چنین بحث هایی را مطرح می کنیم. خب افشین سنش قد من نیست. من با وجود اینکه هر چی گفتم تیم ملی را بفرستید مسافرت، نفرستادند. تیم ملی رفت بازی دوستانه لهستان من خودم نرفتم. آقای شجاع خلیل زاده و بختیار رحمانی را نشد ببریم. هر چی تمرین می گذاشتیم بازیکن نمی دادند. می رفتم خدمت آقای تاج می گفتم عزیز چرا بازیکن به من نمی دهند؟ می گفت به عزیز به محمدی می گویم درست کند. روزی که داشتم همراه تیم می رفتم بازی های آسیایی، با شبکه خبر مصاحبه کردم. گوش می گیری؟ به من گفت تیم چندم می شود گفتم جزو 8 تیم اول هم شویم خوب است. خدا عادل است و ظالم نیست. ژاپن و کره زمین را شخم زدن. آب یاری کردن دور از کرم خداست که برداشت نکنند. خلاصه ما شدیم تیم چهارم. من گفته بودم نتیجه نمی گیریم. ما یک اردوی 15 روزه نداشتیم. بچه ها فقط دو روز می آمدند تیم و ریکاوری می کردند. بینی و بین الله باخت را گردن کسی نمی اندازم. تنها کسی که مرد بود و گفت ما برای پیروانی نکردیم علی کفاشیان بود. من کفاشیان را دیدم می دانی به او چه گفتم؟ گفتم شما کاری کنید که از من طلبکار باشید نه اینکه من از شما طلبکار باشم. با عین حال جلوی تلویزیون آقای کفاشیان گفت ما باید برای پیروانی و تیمش کارهایی می کردیم که نکردیم. ما با اختلاف کم به کره و ژاپن باختیم. تیم ما شد چهارم. 4 سال قبل ما رفتیم پیش آقای افشارزاده که انشالله خدا ایشان را عاقبت به خیر کند و به او عمر پر برکت بدهد. من دوستش دارم. ایشان همه اش می گفت مربی خارجی، مربی خارجی. گفتم ممنون شما هستیم ولی تا خدا نخواهد یک برگ از درخت نمی افتد. مربی خارجی در این فوتبال وینگادا بود، دنیزلی بود، بگوویچ بود و افشین قطبی بود. افشین قطبی؟ خب در خارج بزرگ شده بود. رفتم گفتم من همه این مربیان را با فجر بردم. گفتم باز ادعایی ندارم. یک پوست خربزه آدم را زمین می زند. به سعیدلو(رئیس سابق تربیت بدنی) گفتم یک مشکلی دارم. باید یک لنز آبی تو چشمم بگذارم تا بشوم مربی خارجی. از بازی های آسیایی آمدیم دیدم افشارزاده گفت بروید مربی خارجی بیاورید. من هم به کفاشیان گفتم، حلالم کن، خداحافظ. گفت نه . گفتم حاجی من با آبرو افتخار زندگی کرده ام. از این پست ها اینقدر گیر آدم های آمده است. اینقدر شب ها بیاید که مهتاب نباشد، سال ها بیاید، بهمن ها بیاید، اینقدر روزها بیاید تا ما نباشیم. حجازی می رود. غلامحسین مظلومی میرد. همایون بهزادی می رود، هادی نوروزی می میرد. همه از دنیا می رویم. گفت خدا کاری به سیم و زر ندارد، خدا بهتر زپیغمبر ندارد، عجب چشم سفیدی دارد انسان که می بیند ولی باور ندارد. آقا غلام با برادرتان صحبت هم کردید؟ خدا را شاهد می گیرم که حرف نزدم. این افشین ما که هست، این با وجود سن و سال کمش همه را همیشه به صلح و صفا دعوت می کند. خیلی با فکر حرف می زند. باور کنید. بازهم می گویم تا دلی آتش نگیر، حرف جانسوزی نگوید. من به افشین توصیه می کنم که صبورتر باشد. هنوز اختلاف ها پابرجاست. فکر می کنید آخرش چه اتفاقی بیفتد؟ به نظرم کروش بماند بهتر است. کسی تا جای کروش بیاید و جا بیفتد و کار کند، زمان می برد. مقدماتی جام جهانی روسیه هم نزدیک است و تیم ملی به سر منزل مقصود نمی رسد. گوش می گیری؟ من خواستم بگویم مسایلی هست که اگر بگذریم، خوش آید. کینه خوب نیست. نباید کینه باشد. روی سر پیغمبر خاکستر ریختند ولی به عیادت همان ها رفت. افشین داداش خودش می داند چیکار کند. آدمی است که خدا را شاهد می گیرم، هر وقت دعوایی می شود حل می کند. باید دو طرف یک کم صبورتر باشند. باز هم می گویم تا دلی آتش نگیر، حرف جانسوزی نگوید. ممکن است یک روز کروش را ببینید؟ امیدوارم که بشود. نه او را دیدم و نه صبحتی داشتم. همیشه در عمرم از خدا خواستم که عزت بدهد دنبال حق باشم. هر روز هم در مسیر حق بروم و اگر یک روز ناحق پشت سر مردم، خرابشان کردم انشالله کلکم را بکند. امیدوارم به حق فاطمه زهرا120 ساله باشی. حرف آخرم را هم بزنم و تمام. آنی که دبیر فدراسیون فوتبال است، باید طوری رفتار کند که همه دوستش داشته باشند. حرف هایی متین بزند. کفاشیان را می بینی. فوتبالی هم نیست. ولی به والله مردم هنوز دوستش دارند. من در تیم امید با او اختلاف داشتم ولی آدم پاکی است.