بحران قره باغ بهانهای برای نفوذ اسرائیل و آمریکا
ترکیه از باکو اعلام حمایت کرده اما کشورهای همسایه باید مراقب باشند زیرا منطقه ظرفیت جنگ و بحران جدید را ندارد.
کد خبر :
506782
جام جم؛ دکتر محمد باقر بهرامی (سفیر سابق ایران در باکو) درگیری مرزی بین نیروهای مرزی ارمنستان و آذربایجان بر سر منطقه قره باغ بار دیگر منطقه قفقاز جنوبی را در کانون خبرهای داغ سیاسی جهان قرار داد. بحث قرهباغ به عنوان یک بحران ریشه دارد و نطفه آن حتی قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بسته شد. به نظر میرسد با توجه به فروپاشی اتحاد شوروی، غرب بر آن بود تا زخمی تازه را به عنوان بهانه برای حضور خود در منطقه ایجاد و نگهدارد.
قره باغ، منطقهای کوهستانی است و در زمان شوروی هم در چارچوب تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان بوده و بخشی از ساکنان آن مسلمان و بخش اعظمی هم از ارامنه بودند. با تحریک کشورهای منطقهای و فرامنطقهای و با عملکرد عمدی اتحاد جماهیر شوروی، مسلمانان از آنجا تخلیه شده و یک جمهوری خودمختار به نام جمهوری قرهباغ اعلام موجودیت میکند. البته در جامعه بینالمللی هیچ کشوری این جدایی را مورد شناسایی قرار نداد، اما ارمنستان از آن کار حمایت کرد.
آذربایجانیها در اوایل فروپاشی از توان اقتصادی کافی برخوردار نبودند و در عین حال توان نظامی بالایی هم نداشتند. آذربایجانیها اقدام به بازپسگیری منطقه قرهباغ کردند، اما ضعف مدیریتی در این کشور سبب شد این منطقه از جمهوری آذربایجان جدا شود. در عین حال علاوه بر منطقه قرهباغ حدود پنج رایون (فرمانداری کل) متعلق به آذربایجان به اشغال ارمنستان در میآید.
پس از آتشبس، کشورهای آمریکا، فرانسه و روسیه در چارچوب گروهی موسوم به همکاریهای مینسک در نشستی حل موضوع را بررسی کردند. با این وجود مساله تاکنون لاینحل باقی مانده زیرا که اراده کشورهای فرامنطقهای بر این است که این مشکل باقی بماند و خود آذربایجانیها هم به این نکته پی بردهاند که این گروه کاری نخواهد کرد بلکه برعکس آنها خواهان حفظ بحران در منطقه هستند. از آن زمان به بعد هر از چندگاهی درگیریهای مرزی بین نیروهای دو کشور پیش آمده و در چند روز گذشته شدیدترین درگیری بوجود آمد که ظاهرا 18 نفر از نظامیان ارمنستان و 12 نظامی آذربایجانی کشته شدند. در یک نگاه دقیق به نظر میرسد بازیگران فرامنطقهای و حتی رژیم صهیونیستی که حضوری فعال در منطقه دارند در این بحران نقش فعالی دارند. آنها نمیخواهند آرامشی در منطقه بوجود آید. سیاست آنها همگرایی منطقهای نیست بلکه واگرایی و ایجاد تنش است.
بطور کلی این بحران سبب تحلیل توان اقتصادی و نظامی منطقه خواهد شد و آنها نیازمند آمریکا و غرب خواهند شد. ترکیه از باکو اعلام حمایت کرده اما کشورهای همسایه باید مراقب باشند زیرا منطقه ظرفیت جنگ و بحران جدید را ندارد. البته اشتباه بزرگ دو کشور درگیر این بود که از ابتدا به گروه مینسک برای حل اختلافات خود امید بسته بودند اما سیاست غرب بر آن است که در قفقاز جنوبی آرامش نباشد؛ آنها زخم را تازه نگه میدارند تا مانند دمل سر باز کند.