اقتصاد مقاومتی در بستر لیبرالیسم انحراف بزرگ است
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق علیه السلام گفت: اگر دولت بخواهد اقتصاد مقاومتی را مبتنی بر لیبرالیسم اقتصادی پیگیری کند یک انحراف بزرگ در اقتصاد مقاومتی ایجاد کرده است.
کد خبر :
506587
خبرگزاری تسنیم: حجتالله عبدالملکی، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) اظهار داشت: برای محقق شدن اقتصاد مقاومتی باید 4 جبهه را فعال کنیم که اگر این 4 جبهه بهطور همزمان و مستمر فعال نباشند اقتصاد مقاومتی محقق نخواهد شد.
وی از جبهه علمی، جبهه فرهنگی، جبهه سیاسی و جبهه اجرایی بهعنوان 4 جبهه مورد نیاز برای تحقق اقتصاد مقاومتی نام برد و گفت: در جبهه علمی بحث نظریه پردازی در حوزه اقتصاد مقاومتی، تکمیل نظریه اقتصاد مقاومتی و استخراج جوانب کاربردی اقتصاد مقاومتی است.
وی افزود: این به این معنا است که یک نظریه اقتصادی در چهارچوب اقتصاد اسلامی و متناسب با شرایط کشورمان مطرح میشود که اصول و چهارچوب این نظریه را مقام معظم رهبری تببین کردند و دانشمندان، دانشگاهیان و حوزویان باید بیایند جوانب این نظریه را تکمیل کنند و بهخصوص به بحث حوزههای کاربردی اقتصاد مقاومتی برسند.
عبدالملکی تصریح کرد: بهعنوان مثال باید مشخص کنیم که در صنعت خودرو چهکارهایی باید انجام دهیم. در نظام آموزشی چهکارهایی باید بکنیم. در بحث نظام بانکی چه تغییراتی باید ایجاد کنیم و همینطور در حوزههای مختلف باید مباحث کاربردی اقتصاد مقاومتی مشخص شوند.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) با بیان اینکه "این جبهه علمی باید فعال شود"، گفت: اینجا یک آسیبی که وجود دارد خروج از مبانی اقتصاد مقاومتی است که گاهی در سالهای اخیر دیده شده است.
وی ادامه داد: کسانی که در جبهه علمی اقتصاد مقاومتی فعالیت میکنند باید بدانند اقتصاد مقاومتی ریشهاش در اقتصاد اسلامی است و بیان مطالبی با عنوان اقتصاد مقاومتی ولی بر مبنای اقتصاد لیبرال و در واقع سکولاریسم اقتصادی یک انحراف بسیار بزرگ در جبهه علمی است.
این اقتصاددان تصریح کرد: یکی از وزرای دولت یازدهم چند وقت پیش طی صحبتی بر ضرورت لیبرالیسم اقتصادی تأکید کرد، در حالی که همزمان دولت دارد بحث اقتصاد مقاومتی را مطرح میکند و همین چند روز پیش در جلسه هیئت دولت بر اقتصاد مقاومتی تأکید شد.
وی افزود: باید توجه کنیم که اگر دولت بخواهد اقتصاد مقاومتی را مبتنی بر لیبرالیسم اقتصادی پیگیری کند یک انحراف بزرگ در اقتصاد مقاومتی ایجاد کرده است.
دشمنی آمریکا با تغییر چند سانتریفیوژ و حتی تعطیلکردن برنامه موشکی هم تمام نمیشود
عبدالملکی در تشریح جبهه فرهنگی اذعان داشت: جبهه دوم جبهه فرهنگی است که بحثش این است که ما باید اقتصاد مقاومتی را به گفتمان غالب جامعه تبدیل کنیم؛ این یک اقدام فرهنگی است که شامل یک سری مؤلفههای گفتمانی بهمعنای باور عمومی است که باید در آحاد جامعه نهادینه شود، از جمله اینکه دشمن ما که آمریکاست بهدنبال ریشهکن کردن انقلاب اسلامی است و جنگی که ما با دشمن داریم یکی جنگ تمدنی است که با تغییر چند سانتریفیوژ و حتی تعطیل کردن برنامه موشکی هم این جنگ خاتمه پیدا نخواهد کرد.
وی افزود: تنها راهی که ما برای مواجهه با دشمن داریم مقاومت و قدرتمند کردن خودمان است و آمریکاییها دقیقاً میدانند که ما اگر اقتصادمان را قوی کنیم آنها شکست خواهند خورد و آنها این را میدانند که اقتصاد ما میتواند یکی از قدرتهای بزرگ اقتصاد جهان باشد.
عبدالملکی ادامه داد: ظرفیتهای اقتصادی ما آنقدر زیاد است که میتوانیم به بالاترین جایگاههای اقتصادی جهان برسیم و اینکه هر کسی در هر جایگاهی باید ضروریات نقش خودش را در اقتصاد مقاومتی شناسایی کند و اینکه ما باید به اولویتها در اقتصاد مقاومتی توجه کنیم.
این اقتصاددان تصریح کرد: بهعنوان مثال اولویت ما در مسئله تولید استفاده از ظرفیتهای داخلی است و سرمایه خارجی که البته مطلوب هم هست در اولویت بعدی قرار میگیرد و صرف وقت خیلی زمانبر برای جذب سرمایه خارجی در شرایطی که سرمایههای داخلی معطل هستند، یعنی رعایت نکردن اولویتها.
اینکه میتوانیم به آمریکا اعتماد کنیم یک باور غلط است که باید اصلاح شود
عبدالملکی با بیان اینکه "هر کس باید نقش خودش را شناسایی و ایفای نقش کند"، گفت: متأسفانه در حال حاضر گفتمان اقتصادی جامعه یک گفتمان التقاطی است؛ بهخصوص در دیدگاه مسئولان این التقاط تا حد خیلی زیادی وجود دارد.
وی افزود: اینکه ما میتوانیم به آمریکا اعتماد کنیم که در دیدگاه برخی از مسئولین هست یک باور غلط هست که باید اصلاح شود. اینکه دشمن میتواند ما را زمینگیر کند یک باور غلط است و باید اصلاح شود. اینکه ما بدون کمک دشمن نمیتوانیم به پیشرفت و توسعه برسیم یک باور غلط است. اینکه اسلام و آموزههای قرآنی نمیتواند مشکلات ما را حل کند و ما به نظریههای توسعه غربی احتیاج داریم یک باور غلط است. در جبهه فرهنگی باید این باورها تغییر کند و سرشاخه کسانی که باید باورهایشان تغییر کند مسئولین کشور هستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) اظهار داشت: بهجهت اینکه مسئولین هر دیدگاهی داشته باشند بهسرعت در کل جامعه پخش میشود، اصلاح باورهای آنها بسیار دارای اهمیت است. مسئولین رسانه در اختیار دارند و وقتی یک رئیس جمهوری یا یک وزیری یا یک مسئولی حرفی می زند بهسرعت در جامعه پخش میشود اما یک فرد عادی هیچوقت دیدگاهش به این وسعت در جامعه پخش نمیشود؛ همچنین علت دیگری که باید گفتمان سازی از مسئولین شروع شود این است که مسئولین جزو نخبگان اصلی جامعه هستند و به آنها توجه بسیار زیادی میشود و هر حرفی بزنند خود به خود مورد قبول بخش زیادی از جامعه قرار میگیرد.
گفتمانسازی و فرهنگسازی اقتصاد مقاومتی باید از مسئولین شروع شود
عبدالملکی ادامه داد: برنامه گفتمان سازی و فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی باید از مسئولین شروع شود و تا پایینترین ردههای جامعه رسوخ کند. ما باید حتی برای خردسالان که کماثرترین قشر جامعه هستند نیز برنامه فرهنگ سازی و گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی داشته باشیم که در اینجا هم دستگاههای فرهنگی رسمی مثل سازمان صدا و سیما و وزارت آموزش و پرورش و ... که نهادهای رسمی هستند ایفای نقش میکنند و هم نهادها و مؤسسات غیررسمی مثل فرهنگسراها، هیئتها، مساجد و ... و همه کسانی که میتوانند مؤثر باشند باید ایفای نقش کنند.
عبدالملکی با بیان اینکه "جبهه سیاسی در اقتصاد مقاومتی بهمعنای مطالبهگری است"، گفت: در معنای دینی و ادبیات اسلامی آن بحث تواصی به حق است یعنی وصیت کردن به حق، یک مدل امر به معروف و نهی از منکر اقتصادی است که یک ضرورت است. هر کسی بهجز اینکه خودش عامل به اجرای مسئولیتهای خودش در اقتصاد مقاومتی است، باید از همه گروههای دیگر هم بخواهد و امر به معروف و نهی از منکر کند که آنها هم به وظایف خودشان در اقتصاد مقاومتی عامل باشند.
وی افزود: من بهعنوان یک معلم اقتصاد باید خودم عامل باشم و بعد از مسئولین هم خواهش کنم که عامل باشند، از رسانهها هم بخواهند ایفای نقش کنند و ... یعنی این بحث امر به معروف و نهی از منکر که دو تا از فروع دین است، در حوزه اقتصاد در جبهه سوم اقتصاد مقاومتی قرار میگیرد که اگر این مطالبهگری نباشد و این امر به معروف و نهی از منکر اقتصادی نباشد اقتصاد مقاومتی محقق نخواهد شد.
این اقتصاددان تصریح کرد: جبهه چهارم جبهه اجرایی است که جبهه اجرایی یک ابرگزاره دارد که ابرگزاره جبهه اجرایی این است که هر کس در هر جایی هست اجرای اقتصاد مقاومتی را آغاز کند.
عبدالملکی از مصرف، تولید، مدیریت، انتخاب و تربیت بهعنوان 5 عرصه جبهه اجرایی نام برد و گفت: افراد بهنسبت جایگاه و شأن و وضعیتشان در یک یا چند تا از این پنج عرصه میتوانند مؤثر باشند.
وی ادامه داد: در اقتصاد مقاومتی در جبهه چهارم بحث این است که هر کس مشغول به کار شود و دیگر بحث کار علمی، فرهنگی و سیاسی گذشته و اینجا بحث اجرا مطرح است و برای تمامی این 5 عرصه نقش وجود دارد؛ مثلاً در عرصه مصرف تمام مردم مصرف کننده هستند باید الگوی مصرفشان را اصلاح کنند. در جبهه علمی باید جزئیات الگوی مصرف تولید شده باشد، در جبهه فرهنگی باید گفتمان سازی شده باشد و در جبهه سیاسی باید مطالبهگری شده باشد و در جبهه اجرایی به آن عمل شود، مثلاً کالای خارجی کمتر مصرف کنند، اسراف نکنند، احتکار نکنند و امثال اینها.
وی افزود: در عرصه تولید الگوی تولید این است که هر کسی که یکی از نهادههای تولید را داشته باشد بهصورت بالقوه تولید کننده است. کسی که توان کار دارد که تقریباً نزدیک به 80 درصد مردم ما توان کار دارند، هر کس که پول و سرمایه دارد، هر کس که زمین و منابع طبیعی دارد، هر کس که ایده دارد و دانش دارد، همه کسانی هستند که در اقتصاد مقاومتی بهعنوان تولید کننده شناخته میشوند، ولو اینکه الآن مشغول به تولید نباشند؛ یعنی تولید کننده بالقوه هستند.
عبدالملکی با بیان اینکه "همه باید وارد تولید شوند، یعنی کسی بیکار نماند و هیچ زمین و سرمایهای راکد نماند"، گفت: همه باید ارزش افزوده و بهرهوری از سرمایههای موجود را بالا ببرند، بهخصوص در بحث کیفیت باید کار را بالا ببرند که این در راستای اقتصادی مقاومتی است.
همه کسانی که جایگاه مدیریت دارند باید یک دور کامل سیاستهای اقتصاد مقاومتی را بخوانند
عبدالملکی افزود: عرصه مدیریت یعنی هر کس در هر جایی که امکان مدیریت دارد، چه در بحث دولت و حاکیمت باشد و چه در یک بنگاه اقتصادی خصوصی باشد و چه در محدوده زندگی خودش باشد مدیریتش را مبتنی بر اقتصاد مقاومتی تنظیم کند.
این اقتصاددان تصریح کرد: همه کسانی که جایگاه مدیریت دارند باید یک دور سیاستهای اقتصادی را از اول تا آخر بخوانند و ببینند کدام یک از سیاستهای اقتصاد مقاومتی در عرصه مدیریتی آنها قابل اجرا است.
وی ادامه داد: عرصه انتخاب هم به این معناست که هر کسی یک سری انتخابها دارد، از انتخابهای سیاسی گرفته تا هر جا انتخابی وجود دارد. کسانی باید انتخاب شوند که آنها معتقد و ملتزم به اقتصاد مقاومتی باشند؛ یعنی اگر من سهامدار شرکتی هستم و میخواهم در عرصه اقتصاد مقاومتی نقش آفرینی کنم یکی از کارهایی که میتوانم انجام دهم این است که کسانی را بهعنوان اعضای هیئت مدیره انتخاب کنم که معتقد و ملتزم به اقتصاد مقاومتی باشند.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) در تشریح عرصه تربیت گفت: هر کس یک حیطه نفوذ تربیتی دارد. پدر و مادر در خانواده درخصوص فرزندانش، معلم در خصوص دانشآموزانش، یک رئیس اداره در خصوص کارکنان، یک روحانی مسجد در خصوص اهالی آن مسجد و رئیس جمهور در خصوص تمامی کشور حیطه نفوذ تربیتی دارد و هر کس در حیطه نفوذ تربیتی خود سعی کند که افراد تحت نفوذش را بهشکل صحیح تربیت اقتصادی کند که چهار موضوع تربیت اقتصادی وجود دارد؛ عقاید اقتصادی، احکام اقتصادی، اخلاق اقتصادی و سواد اقتصادی که اینها در جبهه علمی مفاهیمشان تولید شده، در جبهه فرهنگی گفتمان سازی شده و در جبهه سیاسی مطالبهگری شده و اکنون در جبهه اجرایی باید به عرصه عمل برسد، یعنی همه ما در راستای تربیت اقتصاد مقاومتی اطرافیانمان باید ایفای نقش کنیم.
عبدالملکی خاطرنشان کرد: اگر این 4 جبهه بهدرستی فعال شوند و همه نقش خودشان را در این 4 جبهه شناسایی و اجرا کنند، در این صورت سال 95 سال اقدام و عمل در اقتصاد مقاومتی خواهد بود.