راز قتل دختر15ساله که قربانی یک دوستی خیابانی شد
خانواده دختری ١٥ساله به نام روشنک آخرین روز فروردین سال ٨٨ به پلیس آگاهی استان خراسانرضوی مراجعه و اعلام کردند فرزندشان گمشده است.
روزنامه شرق: خانواده دختری ١٥ساله به نام روشنک آخرین روز فروردین سال ٨٨ به پلیس آگاهی استان خراسانرضوی مراجعه و اعلام کردند فرزندشان گمشده است. آنها گفتند: «روشنک دو ورز قبل از خانه خارج شد و دیگر برنگشت و ما هیچ خبری از او نداریم». وقتی کارآگاهان تحقیقات خود را آغاز کردند، فهمیدند روشنک دو روز قبل از مفقودشدن همراه پسری جوان به نام امیر بازداشت شده اما بعد از رسیدگی به پرونده آنها هر دو آزاد شدهاند. درحالیکه بررسیها درباره این ماجرا ادامه داشت، پدر دختر نوجوان به پلیس مراجعه کرد و گفت: «فردی ناشناس با تلفن همراهم تماس گرفت و نشانی محلی را خارج از شهر داد. او گفت جنازه دخترم آنجا افتاده است». مأموران بلافاصله به نشانی موردنظر رفتند و جسد روشنک را در گودالی گلآلود پیدا کردند. جسد به پزشکی قانونی منتقل و با انجام آزمایشهای تخصصی مشخص شد این دختر در آب خفه شده است. کبودیها و سایر جراحات روی بدن این دختر حکایت از آن داشت که غرقشدن او اتفاقی نبوده بلکه وی به قتل رسیده است. افسران جنایی که از ماجرای رابطه روشنک با امیر اطلاع داشتند احتمال دادند قتل نیز به این موضوع مربوط باشد بههمیندلیل تحقیقات خود را روی بستگان مقتول متمرکز کردند و به دایی روشنک مظنون شدند. این مرد در بازجوییها ادعا کرد بیگناه است و نمیداند خواهرزادهاش چرا و به دست چه کسی کشته شده است، اما او با توجه به برخی قراين موجود روانه زندان شد. روند بررسی پرونده قتل دختر نوجوان هنوز در مراحل ابتدایی قرار داشت که روز ٢٦ تیر همان سال جنایتی دیگر به وقوع پیوست. این بار مردانی مسلح به سرنشینان یک خودرو حمله کرده و با تیراندازی دو مرد ٤٠ و ٢٦ساله را کشته و همسر و دو فرزند ١٠ و ١٣ساله مقتول میانسال را نیز زخمی کرده بودند. در جریان تفحصها معلوم شد مقتول جوان کارگر مرد ٤٠ساله بود که روز حادثه همراه آنها در خودرو حضور داشت. کارآگاهان با بررسیهای میدانی پی بردند دو مرد موتورسوار این جنایت را با استفاده از سلاح کلاشنیکوف انجام دادهاند. در حالی که چرایی این جنایت نامعلوم بود پلیس تمام فرضیههای موجود را بررسی کرد و دریافت مقتول ٤٠ساله پدر امیر است که با روشنک رابطه دوستی داشت. این گونه بود که نخستین سرنخها به دست آمد و کارآگاهان حدس زدند پدر روشنک به دلیل دوستی خیابانی امیر با دخترش درصدد انتقام برآمده و این کشتار را رقم زده است. وقتی مأموران برای بازداشت مظنون اصلی پرونده اقدام کردند، فهمیدند این مرد فراری شده و در مکانی نامعلوم زندگی میکند. از سویی عموی روشنک نیز مورد ظن قرار گرفت و احتمال همدستی او با برادرش مطرح شد. این مرد نیز فراری شده بود به همین دلیل جستوجوهای گستردهای برای یافتن آن دو انجام شد تا اینکه اواخر سال گذشته ردی از عموی روشنک در شهری مرزی به دست آمد و مأموران بالاخره توانستند او را بازداشت کنند. متهم بعد از انتقال به پلیس آگاهی تحت بازجویی قرار گرفت و راز سه جنایت را فاش کرد. او گفت: «بعد از اینکه روشنک همراه امیر بازداشت شد ما احساس کردیم آبرویمان به خطر افتاده است، بههمیندلیل باید کاری میکردیم. بعد از آزادی روشنک، همراه دایی او به در منزل برادرزادهام رفتیم و او را با ترفندی سوار خودرو کردیم سپس از شهر خارج شدیم. دختر نوجوان خیلی تقلا میکرد تا از دست ما فرار کند اما او را بهزور به سمت گودالی گلآلود بردیم و سرش را آنقدر زیر آب نگه داشتیم تا دیگر حرکتی نکرد و فهمیدیم مرده است بعد از آن فرار کردیم و تلفنی به پدر روشنک خبر دادیم جسد دخترش کجاست. بعد از آن دایی روشنک بازداشت شد اما پلیس به من شک نکرد». متهم در ادامه اعترافاتش گفت: «پدر روشنک قصد داشت از امیر و خانوادهاش انتقام بگیرد بههمیندلیل سلاحی تهیه کردیم و روز حادثه بعد از تعقیب خودرو پدر امیر، اعضای این خانواده را به رگبار بستیم و گریختیم. از آن زمان به بعد من از برادرم خبر ندارم و نمیدانم او الان در کجا پنهان شده است».کارآگاهان بعد از رازگشایی این جنایتها تلاش خود را برای دستگیری متهم فراری ادامه دادند اما هنوز ردپایی از این مرد به دست نیاوردهاند.