راهی که مطبوعات را نجات میدهد
شبکه های تلویزیونی با گسترش اینترنت به نشر محتوا بر بستر اینترنت و با ویژگیهای خاص مربوط به این بستر روی آورده اند ولی تعطیل نشده اند. بلکه مدل کار آنها و چرخه اقتصادیشان متحول شده است.
کد خبر :
504514
سرویس سیاسی فردا؛ حسین قربانزاده (سردبیر همشهری)*
به این دو خبر توجه کنید: اول - روزنامه ایندیپندنت که از سال ۱۹۸۶ منتشر می شود به تازگی اعلام کرده است که تا بیستم مارس (آخر اسفندماه) انتشار نسخه چاپی خود را متوقف خواهد کرد و به جای آن بر تولید محتوا روی بسترهای آنلاین متمرکز خواهد شد. شرکت ایندیپندنت یک روزنامه عامه پسند دیگر را نیز به نام Inewspaper منتشر می کرد که آن را هم به یک شرکت مطبوعاتی دیگر به مبلغ ۲۴ میلیون پوند فروخته و به دنبال ان انتشار روزنامه اصلی اش را نیز متوقف کرده است. ایندیپندنت از تیراژ ۴۰۰ هزار نسخه ای در روزهای اوجش به ۵۶ هزار نسخه رسیده بود.
دوم - هفته اول اسفند در کنفرانس سردبیران رسانه های عرب در دبی با حضور مسئولان و سردبیران چند رسانه بزرگ بین المللی از جمله نیویورک تایمز پژوهشی جدیدی ارائه شد که ثابت می کند به ازای هر یک دلاری که در فضای مجازی درامد حاصل می شود، ۷ دلار در فضای چاپی هزینه می شود. یعنی نسبت هزینه به فایده یک به هفت است. مدیرمسئول نیویورک تایمز در این کنفرانس گفت: باید رابطه میان تحریریه و بخش دیجیتالی مستقیم باشد. چرا که بزودی روزی خواهد رسید که صددرصد دیجیتالی خواهیم شد. نیویورک تایمز از دو سال پیش برای ورود به فضای دیجیتال آماده باش اعلام کرده و سردبیر مخصوص فضای دیجیتال معرفی کرده است. همچنین بخش ویژه آگهی دیجیتال و اپلیکیشنهای زیادی را راه اندازی کرده است به گونه ای که این رسانه الان ۱/۱ میلیون مشترک از محصولات دیجیتالی خودش دارد.
این دو خبر نمونهای از روند اثرگذاری عرصه دیجیتالی بر حوزه نشر کاغذی بود و طبیعتا این هشدار را برای رسانههای داخلی کشور ما دارد که بزودی روزنامه های ما نیز در منطق جبر فنآوریهای جدید، انتشار کاغذی خود را متوقف کنند. و برخی بر این عقیده اند که مانند رسانه های جوامع غربی بزودی حیات روزنامهها در کشور ما نیز به پایان میرسد و مدیران این رسانه ها یا باید به تعطیلی تن دهند یا صرفا در حوزه دیجیتالی شانس خود را امتحان کنند.
برای تحلیل دقیق این وضعیت و اثبات این نظریه باید به این سه پرسش پاسخ داد. آیا واقعا عصر رسانه های مکتوب در جوامع غربی به پایان رسیده است؟ آیا بر فرض مثبت بودن پاسخ، این اتفاق بصورت کاملا مشابه در جوامع شرقی هم تکرار میشود؟ آیا در صورت اثرگذاری مشابه حوزه دیجیتال بر حوزه مکتوب، سرنوشت محتوم توقف کامل انتشار کاغذی است یا می توان به مدل مطلوبی از تعامل نسخه دیجیتال و کاغذی دست یافت؟ در خصوص پرسش اول باید گفت که اینچنین نیست و نه تنها هنوز نسخه کاغذی در جوامع غربی کارآیی دارد که اتفاقا در برخی موارد بعد از توقف انتشار کاغذی دوباره به نسخه کاغذی بازگشت صورت گرفته است. به عنوان مثال ۴ دی ماه ۱۳۹۱ نیوزویک اعلام کرد آخرین شماره کاغذی اش را - بعد از هشتاد سال - منتشر کرده است اما بیش از یکسال بعد تصمیم خود را عوض کرد و سردبیرش اعلام کرد که چرخه اقتصادی مورد نظرشان شکل نگرفته و کاهشی درامد ناشی از حذف اشتراک نسخههای کاغدی جبران نشده است. همچنانکه حتی همان نیویورک تایمز نیز که عمر ۱۶۴ ساله و مشترکانی از ۱۹۳ کشور دنیا دارد، هنوز از فروش نسخه کاغذی و - آگهی جاپی درامدزایی بالایی دارد. از جمله در سال ۱۴ ۲۰ حدود ۹۲
میلیارد دلار فقط از نسخه جایی (فروش و آگهی) درآمد داشته است. بنابراین حتی در رسانه های حوامع غربی نیز هنوز نسخه کاغذی اثرگذار و پویاست.
در خصوص پرسش دوم نیز باید گفت، سرعت تحولات فناوری در جوامع غربی
در حواره رسانه قابل تطبيق باجوامع شرقی نیست چنانکه آمارها نیز این فرضیه را - اثبات می کند. نگاهی به گزارش کميسيون اروپایی با عنوان اقتصاد نشر، درباره تیراز روزنامههای اروپایی و قیاس آن با سایر نقاط دنیا نشان میدهد که تیراژ روزنامه ها در کشورهای اروپایی و به طور کلی در کشورهای برخوردار کاهش نسبی و ملموسی داشته است. اما در همان دوره زمانی شمارگان مطبوعات کاغذی در آسیای جنوبی و شرقی (مثلا هندوستان) رشد داشته است.
علاوه بر اقتضائات جوامع شرقی، در کشور ما نیز مناسبات عرصه رسانه ای متفاوت است اگرچه نمی توان تاثیر فضای مجازی را به ویژه در میان قشر جوان نادیده گرفت و تغییر منابع کسب خبر از حوزه مکتوب به حوزه سایبر، به تدریج عرصه را برای روزنامه تنگ کرده است اما هنوز روزنامهها در میان مخاطبان جایگاه خود را دارند و اگر هم رخوتی در این زمینه مشاهده میشود به مناسبات اقتصاد بیمار مطبوعات و کیفیت پایین برخی مطبوعات و بیتوجهی به ذائقه مخاطب مرتبط است و نه لزوما گسترش استفاده از فضای مجازی.
و اما پاسخ پرسش سوم که در واقع در دل خود پرسش نهفته آن است که بهترین راه مواجهه رسانه های مکتوب با تحولات فن آورانه انعطاف در کارویژههای خود و به نوعی برقراری تعامل با این عرصه است. قطعا بی توجهی یا قهر با این فضا نهایتا روزنامهها را به تعطیلی خواهد کشاند اما اگر این تحولات را به موج سهمگینی در دل دریا تشبیه کنیم بهترین راهکار برای یک مدیر رسانه ای هوشمند، هوشیاری در نحوه مواجهه با این موج است تا آنکه غرق نشود بلکه اتفاقا بتواند سوار بر این موج شود. اما - این مواجهه چگونه ممکن است؟
به نظر شما چرا وقتی عکس آمد نقاشی از بین نرفت؟ تلویزیون که امد رادیو از بین نرفت؟ سینما که آمد تئاتر از بین نرفت؟ کتاب الکترونیکی که آمد کتاب کاغذی از بین نرفت؟ پس به همین ترتیب عرصه فضای مجازی هم جای روزنامه ها را به طور کامل نخواهد گرفت. اما چه اتفاقی میافتد؟ اول از همه بنگاههای خبری و مطبوعاتی از ابزارهای جدید برای تکمیل چرخه محصولات خود بهره میبرند، روزنامه در جایگاه جدیدی قرار میگیرندو از آنها دیگر توقع صرف انعکاس اخبار را نخواهیم داشت، لذا به نظر میرسد که در وهله نخست به لحاظ چارچوب حرفه ای تولد فضای سایبر باعث میشود روزنامههای چاپی با توجه به فاصله زمانی زیادی که از روند تحولات دارند، در گزارش یک رویداد/خبر به جای پاسخگویی به عناصر خبری «چه» و «چه زمانی» و «چه کسی؟» و «کجا» به دنبال پاسخگویی به دو پرسش عمیق تر «چگونه؟» و «چرا؟» باشند. بنابراین چون یه لحاظ حرفهای روزنامه های چاپی زمان در مقایسه با رسانه های فضای مجازی از دست دادهاند. با پیوند برقرارکردنبین نسخه چاپی و بسترهای آنلاین/ سایبر مانند وبسایت، شبکه های اجتماعی، نوتفیکشن، موبایل و… تلاش دارند چرخه کسب و کارشان را با تحولات صورت
گرفته هماهنگ کنند.
لذا اطلاغ عبارتهای قطعی مانند مرگ روزنامه نگاری چاپی با گسترش فضای سایبر و چرخه جدید خبر، ناشی از نگاه جبرگرایانه به تحولات فنآورانه است در صورتیکه تولد هر سطح جدیدی از فن آوریها در سالهای گذشته تنها به تغییر ساختار و چرخه کسب و کار مدل های دیگر رسانه منجر شده است. مثلا شبکه های تلویزیونی با گسترش اینترنت به نشر محتوا بر بستر اینترنت و با ویژگیهای خاص مربوط به این بستر روی آورده اند ولی تعطیل نشده اند. بلکه مدل کار آنها و چرخه اقتصادیشان متحول شده است. روزنامه ها نیز باید بر اساس همان منطق مواجهه با موج نهراسند و اتفاقا به فکر تکمیل چرخه کار خود و افزایش مخاطبان باشند و از هر شیوه و ابزار خود به نحو شایسته استفاده کنند.
منبع: مهرنامه