اکثریت مجلس دهم در اختیار حامیان دولت است / قظعا روحانی در سال ۹۶ هم برنده انتخابات است
رئیس جمهور وقت و حامیان او همواره تاثیرگذاری بر انتخابات مجلسی داشته اند، حامیان دولت احمدی نژاد در انتخابات مجلس هشتم و نهم، حامیان دولت خاتمی در انتخابات مجلس ششم و حامیان دولت هاشمی در انتخابات مجلس چهارم و پنجم مشهود است. رای دهندگان به رئیس جمهور اعتماد می کنند و علاقه دارند مجلسی در همین راستا ببینند.
کد خبر :
504273
سرویس سیاسی فردا: علی رضا محجوب از معدود نمایندگان فعلی مردم تهران در مجلس است که توانسته مجددا اعتماد تهرانیها را جلب کند. وی در گفتگویی با نشریه مثلث تحلیل خود از انتخابات و مجلس آینده را بیان کرده است.
نتیجه برگزاری دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حالی مشخص شد که اتفاقی نادر رقم خورد وسی نامزد حاضر در ليست ائتلاف اميد به طور کامل راهی خانه ملت شدند. شما رقابت سیاسی هفتم اسفند را در سراسر کشور به ویژه حوزه انتخابات تهران، ری شمیرانات و اسلامشهر چگونه ارزیابی می کنید؟
البته این اتفاق مشابه را در ادوار دوم، سوم و چهارم انتخابات مجلس شاهد بودیم و منحصر به دوره دهم نیست که تمام نامزدهای یک فهرست انتخاباتی با کسب اکثریت آرا بالاتر از نامزدهای رقیب قرار بگیرند. اولا تصور می کنم آنچه باعث است لیست نویسی در این دورشد، تاکید مقام معظم رهبری بود که یک فضای خاصی در جامعه ایجاد کرد و خود به خود همه رای دهندگان این رویکرد را دنبال کردند. برهمین اساس هرکس با گرایش و برداشت خاص خودش این کار را انجام داد.
اگر دقت شود این مساله درباره هردو جناح صادق است. حال آنکه در ادوار گذشته سابقه نداشت نفر شصتم بیش از ۶۲۷ هزار رای کسب کند و نفر شصت و یکم حدود 8هزار رای، یعنی از نفر شصتم به نفرشصت و یکم یک دفعه سقوط ۵۵ هزار رایی را شاهد هستیم. فکر میکنم ارای منتخب شصتم تهران در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی حداقل چهار برابر نفر شصتم انتخابات مجلس نهم است که خود مبین این است که لیست ها در این دوره بسیار پررنگ بودند. پس دو لیست ائتلاف امید و ائتلاف اصولگرایان حرف اصلی را در رقابت سیاسی هفتم اسفند زدند. نکته دیگر آنکه انتخابات همیشه یک پایه دارد، رئیس جمهور وقت و حامیان
او همواره یک تاثیرگذاری بر انتخابات مجلسی داشتند، تاثیرگذاری حامیان دولت آقای احمدی نژاد در انتخابات مجلس هشتم و نهم، حامیان دولت آقای خاتمی در انتخابات مجلس ششم و حامیان دوت آقای هاشمی در انتخابات مجلس چهارم و پنجم مشهود است. در واقع رای دهندگان به رئیس جمهور اعتماد می کنند و علاقه دارند مجلسی را هم در همین راستا ببینند. نکته دیگری نیز عرض کنم و انکه اقای احمدی نژاد در انتقاد از لیست اصولگرایان سخنی گفت: «اگر لیست دسته سوم و دسته چهارم اصلاح طلبان هم بیاید بر این لیست پیروز می شود». که البته این حرف تکذیب شد واصلا این جمله را به کسی منتسب نمی کنم اما معتقدم
علت این حرف آن بود که همه ما میدانیم در انتخابات یکی از رویکردهایی که در سراسر کشور اتفاق می افتد ۶۰ تا ۷۰ درصد تغییر است. هیچ مجلسی نبود که نسبت به دوره قبل از خود کمتر از ۶۰ درصد تغییر داشته باشد اما در حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در دوره های هفتم، هشتم و نهم این اتفاق نیفتاد یا اگر افتاد درصد تغییرش خیلی محدود بود پس فضا برای یک تغییر مطالبه معمول و رایج داشت.
مجموعه این نکات به انضمام اتفاقات حاشیه ای نتیجه ای را که در انتخابات مجلس شورای اسلامی شاهد هستیم رقم زد. البته معتقدم در ۷ اسفند، انتخابات مجلس شورای اسلامی در سایه انتخابات مجلس خبرگان رهبری قرار داشت، به عبارت بهتر آنچه بیشترین تاثیر را در افزایش ارا داشت، انتخابات مجلس خبرگان رهبری و رویکرد مردم به این اننخابات بود. معتقدم نسبتهایی که به آقای هاشمی داده شد و صحبتهایی مثل اینکه «به چند نفر غیرانگلیسی رای دهید» یعنی بقیه نامزدها، اتهام زده شد و... همه عواملی بودند که آثار معکوسی بر جای گذاشت.
در واقع در این دوره انتخابات بر دنده معکوس عمل کرد. انتخابات خبرگان در چهار دوره قبلی همیشه در حاشیه انتخابات دیگر بود اما این بار انتخابات خبرگان درمتن و انتخابات مجلس شوراى اسلامی حاشیه شد. به عبارت دیگر انتخابات مجلس یک تاثیرهم از انتخابات مجلس خبرگان رهبری گرفت و همه این نکات با هم جمع و این نتیجه رقم خورد.
برخی رد صلاحیت سید حسین آقای خمینی را عامل ایجاد موج اجتماعی به نفع لیست ائتلاف امید (۱۶+۳۰) میدانند، نظر شما چیست؟
هر اتفاقی افتاده به انتخابات مجلس خبرگان رعبری بر می گردد و تاثیرش را روی آن لیست گذاشت. در واقع هر کسی امد لیست حداکثری یعنی ۴۶ نفر را هدف قرار داد. اولی هم همه برگه مربوط به انتخابات مجلس خبرگان رهبری را مینوشتند و سپس برگه مربوط مجلس را پر می کردند. گویا این در اکثرحوزهها مرسوم بود. در حوزه ای که رای دادم مشاهده کردم که مردم ابتدا برگه انتخابات خبرگان را می نویسند.
چه زمانی متوجه شدید که فضای سیاسی کشور در انتخابات مجلس شورای اسلامی در تهران به نفع لیست ائتلاف امید تغییر کرده است؟ چون تا دو هفته مانده به انتخابات هفتم اسفند هنوز فضای انتخاباتی در شهر تهران شکل نگرفته بود؟
بارها گفتیم حتی ساعت آخر روز انتخابات هم مهم است. از صبح روز هفتم اسفند میشد این فضا را مشاهده کرد. گزارش ها نشان میداد که حضور در حوزههای رای گیری با ادوار گذشته متفاوت است چون صبح شلوغتر از ادوار گذشته بود. بعد از ظهر هم شلوغ تر از ادوار گذشته بود اما درباره مجلس خبرگان از یک هفته پیش یعنی آغاز فعالیت تبلیغاتی نامزدها مشخص بود. این اتفاق خواهد افتاد اما میزانش مهم بود ولی هرکسی نگاه می کرد می شد حدس زد که این حجم تبلیغات منفی با واکنش های اجتماعی منفی رو به رو خواهد شد.
یعنی شما بازخوردهای انتخابات مجلس خبرگان را از یک هفته پیش گرفته بودید، اما درباره مجلس شورای اسلامی از صبح هفتم اسفند متوجه تغییر فضا شدید؟
بله چون هنوز بازخوردی درباره انتخابات مجلسی نداشتیم مردم نظر خاصی را منعکسی نمی کردند ولی درباره خبرگان اعلام نظر میکردند و فضا مشخصی بود.
در جبهه اصلاحات و حامیان دولت برخی همچون آقای عبدالله ناصری هم نظر با شما هستند که می گویند که روز انتخابات فضا به دستمان آمد و یا فضا مان غیرمنتظره بود، انتظار نداشتیم همه سی نامزد انتلاف امیدرای بیاورند و به مجلس راه پیدا کنند» اما یک عده همچون آقای عبدی هم می گویند «براساس بازخوردهایی که از نحوه تایید صلاحیتهای نامزدهای مجلس خبرگان در جامعه دیدیم تغییر فضا را حس کردیم و گذاشتیم این تغییر روند طبیعی خودش را طی کند و این نتیجه رقم بخورد»، چرادو دیدگاه یاد شده اینقدر از هم فاصله دارند؟
افرادی که نام آنها در سوال یاد شد مطالعاتی در این رابطه دارند و جامعه شناس هستند و می توانند بازتاب های اجتماعی و نظرسنجی های مختلف را اساس قرار دهند. قاعدتا نظراتشان مبانی علمی دارد. من درباره نظراتی که دارای مبانی علمی است یا نظراتی که توسط اساتید جامعه شناسی اعلام می شود با احتیاط حرف میزنم چون انها از نظر علمی تحلیل می کنند حال آنکه من بر اساس برداشت های عمومی صحبت می کنم.
شما خودتان تصورتان از میزان رای آوری لیست ائتلاف امید در حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر چه بود؟
من هیچ حدسی نداشتم که بگویم چه میزان یا درصدی امکان داشت این لیست رای بیاورد اما درباره مجلس خبرگان برداشتم این بود که تعداد رای دهندگان در انتخابات خبرگان خیلی بیشتر از ادوار گذشته خواهد بود.
ازدوره پنجم تا دوره نهم اقای محجوب همواره در دوره دوم رای میاورد و وارد مجلس می شد، دو اتفاق متفاوتی که درباره خود اقای محجوب این دوره افتاد قرار گرفتن او در رتبه چهارم بود و اینکه دور نخست انتخابات به مجلس راه یافت. تحلیل خود شما چیست؟ چطور شد این اتفاق افتاد؟
ممکن است بخشی از ارای من همراه با ارایی اخذ شده باشد که به پایگاه اجتماعی اصولگرایان تعلق دارد ولی بخش قابل توجهی از آرای من حاصل رای دادن من به لیست ائتلاف امید بود، در بسیاری از حوزه ها که اصولگرایان رای بیشتری دارند (مانند اسلامشهر) اسم بنده و خانم جلودارزاده مخلوط با اسامی اصولگرایان در برگه های رای نوشته و به صندوق انداخته شد که طبیعی است.
یعنی شما می گویید جنس سیاسی شما از نگاه مردم بین اصولگرایی و اصلاح طلبی تلقی شد، از این جهت اقشاری در هر دو پایگاه اجتماعی نام شما را نوشتند؟
با توجه به دریافت گزارش تعداد رای در برخی شعب این طور به نظر میرسد که در بسیاری از حوزه ها این تلقی برای رای دهندگان بود.
دوره کذشته شما جزو سی نامزد منتخب مردم تهران بودید، اما خانم جلودارزاده با فاصله اندک رایی از نفر سی ام، سی و یکم شد و به مجلس راه نیافت. این دوره چطور شد که خانم جلودارزاده ارای بیشتری از شما کسب کرد؟
این هم باز دلیل مشابهی دارد. ممکن است در حوزه هایی که به طور عمومی به ان لیست، رای دادند توجه بیشتری به جنبه خانم بودن و جهات دیگر شخصیت سیاسی و علمی خانم جلودارزاده گرده باشند. والا در حوزه های کاگر نشین مثل هم رای اوردیم و فاصله رایمان مثل دوره گذشته بود.
وقتی نتیجه ها اعلام شد هم اصولگرایان و هم اصلاح طلبان گفتند ما اکثریت هستیم، نظر شما چیست؟
حامیان دولت همواره یک موضوع مورد گفت وگو هستند. با اینکه این دولت سعی کرد حضور ناچیزتری از خود در انتخابات مجلس نسبت به دولت گذشته نشان دهد و کاملا در حاشیه بود اما اتفاقا به نفع او رقم خورد. به نظرم حامیان دولت اقای روحانی در مجلش آینده تعداد کرسی بیشتری را نسبت به زمانی که دولت آقای احمدی نژاد رئیس دولت بود در اختیار خواهند داشت. شاید نمایندگان حامی دولت چنین نامی را روی خود نگذارند چون دولت هیچ اشتیاقی به این عناوین از خودش نشان نداده است، همان اول که دولت یازدهم روی کار آمد، با وجودی که عده ای برای تشکیل فراکسیون جدید با هدف حمایت از دولت امضا جمع کردند
آقای رئیس جمهور این موضوع را رد کرد و گفت: «من با همین ترکیب فراکسیونی در مجلس کار می کنم» اما این اشتیاق در جمع نمایندگان مردم بوده، الان هم با وجودی که دولت خود خیلی مشتاق به این کار نیست اما به نظرم این اتفاق مهمترین اتفاقی است که در مجلس آینده تعیین کننده است. یعنی اکثریت کرسیها در اختیار نمایندگانی است که سمت و سوی هدف آنها حمایت از دولت است.
آقای لاریجانی قبل از دهمین دوره انتخابات مجلس حاضر نشد وارد ائتلاف با پایداری و اصولگرایان منتقد دولت شود، آیا بعد از انتخابات چنین ائتلافی را انجام می دهد؟
همان طور گفتم متغیرهای مهمی وجود دارند که هنوز مجهول هستند، از جمله آنکه تکلیف ۶۴ کرسی در دور دوم انتخابات مشخص می شود.
احتمال این تغییر رویکرد سیاسی آقای لاریجانی وجود دارد؟
حتما نباید رفتن از طرف آقای لاریجانی باشد، ممکن است آنها به سمت آقای لاریجانی بیایند.
شما که در ادوار مختلف مجلس حضور داشتید گزینه ریاست چرخشی مجلس را ممکن می دانید؟
بعید می دانم. این در مجلس باب نبوده است.
آقای عارف را شخصیتی می دانید که در جایگاه نائب رئیس بنشیند؟
هیچ چیزی در این مورد نمی دانم. آنچه روشن است او برای ریاست از قبل آماده و نامزد انتخابات مجلس شورای اسلامی شد. اما اینکه امروز یا فردا چظور فکر کند این همان مجهولاتی است که بیان کردم باید روشن شود.
یک سری اصلاح طلبان راضی هستند آقای لاریجانی رئیس مجلس باقی بماند چون معتقدند در این صورت گامهای بلندتری در تحقق اهداف و گفتمان اصلاح طلبی برداشت، نظر شما چیست؟
ترجیح می دهم اظهار نظرم در باره این موضوع را به بعد از برگزاری مرحله دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی و روزهای نزدیک به هفتم خرداد 95 موکول کنم. قطعا این حرف که اقای لاریجانی در مجلس هشتم و نهم سعی کرد رعایت بی طرفی را در مدیریت قوه مقننه داشته باشد درست است. ولی بر همین اساس تحلیلی بیان نمی کنم. در مجموع باز می گویم فکر نمی کنم موضوع ریاست آینده از طریق مناقشه و رای گیری مشخص شود، بلکه پیش از آن روشن می شود.
ترکیب مجلس دهم را بیشتر مشابه کدام یک از ادوار گذشته مجلس می بینید؟
شبیه خودش است، شبیه هیچ دوره ای نیست.
اینکه می گویند مجلس دهم دارای اکثریت ضعیف اصولگرا و اقلیت قوی اصلاح طلب است شما رد می کنید؟
فکر نمی کنم سناریوی مجلس پنجم در مجلس دهیم تکرار شود.
عملکرد دولت آقای روحانی در انتخابات مجلسی شورای اسلامی چگونه بود؟
بسیار عاقلانه، با تدبیر و با حداقل حضور و حداکثر تاثیرگذاری بود که بهتر از این نمیتوان از یک دولت انتظار داشت. اصلا سعی نکرد در جریان سازی انتخاباتی وارد شود.
حتی تحرکات انتخاباتی حزب اعتدال و توسعه اعلام حضور بود تا حضور. به عبارت روشن تر در زمان دولت اقای احمدی نژاد مجموعه رایحه خوش خدمت و جبهه پایداری در آستانه انتخابات اعلام موجودیت کردند، حضور مداخله در امر انتخابات محسوب نمیشود. اقای روحانی با وجودی که از اول گفت به حزب اعتدال و توسعه متکی است اما ندیدیم آن حزب تحرک ویژه و متمایزی از احزاب دیگر بکند، بنابراین به رغم انکه برای دولت انتخابات مجلس شورای اسلامی مهم و تعیین کننده بود، با بالاترین درجه تدبیر وارد شد. این تدبیر در همه ارکان دولت یازدهم مشهود است. مهمترین ضعف دولت آقای احمدی نژاد این بود که با
وجود بیشترین درامد نفتی نسبت به دولتهای قبل و بعد خودش قیمت ارز در آن دولت ۳ برابر شد.
در دولت آقای روحانی قیت نفت به بشکه ای حدود ۲۰ دلار کاهش یافت اما کاهش ارزش پول ملی، ۲۰ تا ۲۵ درصد بود، این حاصل تدبیر و مدیریت برتر است، یعنی دولت همه ابزارها را به کار گرفت تا پول ملی اسیب نبیند.
با توجه به نتیجه انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری رقم خورد، آیا می توان گفت دو دوره ای شدن ریاست جمهوری اقای روحانی قطعی است؟
تقریبا الان می توان گفت قطعا او در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 انتخاب خواهد شد.
یعنی اصلاح طلبان گزینه اختصاصی نمی آورند که در سال 96 رقیب آقای روحانی شود؟
مگر خللی در عملکرد آقای روحانی بوده که اصلاح طلبان بخواهند چنین کاری کنند؟ او آنچه در توان داشته تلاش و کوشش کرده و از تمام اعضای دولتش هم بهتر ظاهر شده است. چه کسی گزینه ای بهتر از آقای روحانی می تواند پیدا کند. مگر آنکه خوشی زیر دلش زده باشد.
اصولگراها برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد معرفی می کنند؟
حتما. مگر می شود این کار را نکنند. همین الان اقای احمدی نژاد و گزینه های نزدیک به او هستند در حال گرم کردن هستند.
به نظر شما اصولگرایان به احمدی نژاد بر می گردند؟
یکی از گزینه های می تواند آقای احمدی نژاد باشد. چون تحرک دیده می شود مگر آنکه تکذیب کنند.
اما آقای احمدی نژاد خودش فراتر از اصولگرایان می خواند، یعنی با این وجود شما معتقدید که اصولگرایان به او رجعت می کنند؟
به هر حال یک جریان باید طیف وسیعی دید و آقای احمدی نژاد به هر حال در این طیف است.
موضوع اصولگرایان از این به بعد نسبت به دولت آقای روحانی تندتر می شود یا مهربانتر؟
معتقدم به طور طبیعی هر چه به انتخابات ریاست جمهوری 96 نزدیک تر شویم فاصله اصولگراها از آقای روحانی بیشتر می شود، ولی این عام نیست. در واقع بخشی از جریان اصولگرا یعنی همان بخشی که می خواهد برای انتخابات ریاست جمهوری فعال باشد، یا نامزدی معرفی کند این رویکرد را پی می گیرد.