سیاست خارجی ایران روی سکوی پرتاب

نصرت‌الله تاجیک، دیپلمات سابق در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: از برجام نمی‌توان انتظار داشت که حلال مشکلات ما باشد. برجام فرصت است که در عین حال تهدید را هم بدنبال خود دارد و این نقش نیروی انسانی است که تهدیدات را به فرصت تبدیل می‌کند.

کد خبر : 504079
دیپلماسی ایرانی: بدون شک عزم، تصمیم و بازی خارجی و هنرمندانه مجموعه دست اندرکاران حکومتی ایران بین سال های 1394-1392 در خلق برجام قابل چشم پوشی نیست. اما باید دقت کرد و به این سئوال پاسخ داد که برجام ظرفیتی است برای ایجاد عزم ملی به منظور شروع نوینی از روابط درونی و بیرونی در حلقه سیاست و حکومت در ایران و اصلاح مناسبات انسانی یا ظرفیت آفرین است برای تداوم سیاست های گذشته؟
متاسفانه فضای واقعی و بدون حب و بغض نقد منصفانه و کارشناسی در کشور فراهم نیست. مخالفین دولت نیز با ایرادات بی منطق و بنی اسرائیلی آنقدر جو را مسموم کرده اند که ورود به فضای تجزیه و تحلیل انتقادی به سادگی میسر نیست. با همه این مشکلات نمی توان هم از توفیقات و هم اشتباهات دولت به راحتی گذشت. دولت یازدهم با خواست حاکمیت توانست دیپلماسی سنتی را بکار گرفته و برجام را با کمترین هزینه به نتیجه برساند. یکی از اشتباهات دولت و دستگاه عامل سیاست خارجی ساده انگاری و فروکاهیدن تحولات بین المللی به روابط بین ایران و غرب و اشتباه دوم منفک کردن سیاست داخلی و خارجی بود که نه تنها هیچ کمکی به تحقق اهدافی که در برجام بدنبال آن بودیم نمی کند بلکه ما را از اهدافمان نیز دور می سازد. برجام مظهر اراده ما بود اما نمی توان از همراهی دیگر قدرت های فرامنطقه ای که به دنبال تغییر رفتار ایران هستند، چشم پوشی کرد.
البته توجه به این نکته نیز خالی از لطف نیست که توجه نکردن به پیچیدگی های صحنه بین المللی، میزان توانمندی، قدرت سازماندهی و ایفای نقش و تاثیرگذاری بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای نیز زمینه ساز تشدید مشکلات منطقه ای ایران شد. به گونه ای که هر چه به ثمره دهی برجام نزدیک می شدیم به همان میزان تنش های منطقه ای رو به فزونی می گذاشت. پس برآورد اشتباه از تاثیرات داخلی و برجام، فرض نادرست انقطاع سیاست داخلی و خارجی و عدم توجه به اینکه معادلات و منحنی تحولات خاورمیانه غیرخطی و عموما از درجه چندم و متغیرهایش نیز بسیار زیاد هستند، سیاست خارجی را با مشکلاتی روبه رو کرده است. اما از همه مهمتر همزمانی رویکرد جدید ایران برای حل مشکل هسته ای با خیزش مردم خاورمیانه و شمال آفریقا که به بهار عربی معروف شد یکی از غفلت های دستگاه عامل سیاست خارجی بود.
بهاری که به راستی رعد و برق آن عربستان را ترسانده بود و صاعقه گسترش نفوذ ایران در منطقه (عراق، سوریه، یمن و..) در کنار نفوذ قبلی در لبنان به راستی رهبران جدید سعودی را که سیاستی بسیار بی پرواتر و متفاوت تر از پیشینیان خود داشتند را به ادای نماز آیات واداشته بود. ولی این شرایط و اوضاع به خوبی از سوی ایران فهم و درک و معالجه نشد که هیچ، بلکه نامی بر آن نهاد که ترس را بیشتر کرد و نه تنها سیاست و حکومت، بلکه سیادت دینی رهبران عربستان را نشانه گرفت! این شد که زلزله بهار عربی، با پس لرزه های بیداری اسلامی و ترس عربستان رئوس مثلثی شدند که به وخامت اوضاع منطقه ای کمک می کرد اما در نقطه کور رادار کنترل فضای سیاست خارجی ایران قرار گرفت.
با این مقدمه در زمینه رویکرد دولت در برجام و نتایج مثبت و مفید آن و اشتباهات دولت حال باید نگاه مجدد به سئوال اصلی یادداشت داشته باشیم که بالاخره برجام چیست؟ برجام هر چه باشد، خلق کننده نیست. اگر فرصت باشد که هست فقط زمینه مستعدی است برای بروز استعدادهای مدیریتی و برنامه ریزی شده ما. از برجام نمی توان انتظار داشت که حلال مشکلات ما باشد. برجام فرصت است که در عین حال تهدید را هم بدنبال خود دارد و این نقش نیروی انسانی است که تهدیدات را به فرصت تبدیل می کند. انتخابات دهمین دوره مجلس با همه مقدمات نه چندان خوبی که داشت اما حضور مردم در پای صندوق ها توانست روند آغاز شده را بهم بزند و توازن را به صحنه داخلی ایران بازگرداند. شرایط جدید می تواند سال 1395 را به سال قرار گرفتن سیاست خارجی روی سکوی پرتاب قرار دهد. اگرچه مسئولین اقتصادی کشور امید رشد پنج درصدی دارند اما دو عامل اوضاع بحرانی منطقه و شاخص های نه چندان خوب فضای کسب و کار و بالا بودن میزان فساد و تار عنکبوت فضای بوروکراتیک کشور اجازه خوشبینی زاید الوصف را نمی دهد. اما ماهی را هر موقع از آب بگیریم تازه است!
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: