از توصیه به ریاضت کشی غیر ریاکارانه تا تفریحات شاهانه/ آیا هاشمی دهه 90 از هاشمی دهه 60 متنفر است؟

چرا در جهان‌بینی آقای هاشمی و بروز تفریحاتش دو دهه فاصله می‌افتد و خاطرات ایشان بیست و چند سال بعد منتشر می‌شود؟ آیا ایشان حاضر بود در همان سالهای 70 و 71 که مردم ایران تورم بالا را تجربه می‌کردند و از صدمات ناشی از جنگ، در فقر و محرومیت به سر می‌بردند در تریبون‌های عمومی اعلام کند روز عاشورا، در سد لتیان، به همراه اهل و عیال، مشغول جت اسکی بوده است و فرزندانش تمام نوروز آن سال را به گشت و گذار مشغول بوده‌اند؟

کد خبر : 504039
سرویس سیاسی فردا؛ مهدی عامری: در شماره های آخر سال گذشته روزنامه خاندان هاشمی (آرمان امروز)، مصاحبه‌ای با نویسنده کتاب «دیالوگ با خدا» انجام داده بود که در آن تلاش شده بود آقای هاشمی به عنوان یک مفسر قرآن معرفی گردد. در بخشی از این مصاحبه با نویسنده این کتاب آمده است: «در رابطه با بحث جهان‌بيني يا در رابطه با سبك زندگي چيزي به نام تظاهر و رياكاري در زندگي ايشان نما ندارد. به همين دليل است كه ايشان در خاطرات خود حتي به تفريحات خود و مسائلي كه بسياري افراد آن را پنهان مي‌كنند، اشاره مي‌كنند و اين موضوع را کاملاً از قرآن دريافت كرده‌ كه عاقبت ترويج رياكاري در بين مردم چيست؟» (دوشنبه ۲۴ اسفند، ش 2999، ص7)
همین مطلب با کمی تفاوت به تازگی در صفحه اینستاگرام آقای هاشمی نیز بیان شده است. پس از سفر نوروزی هاشمی رفسنجانی همراه با جمع کثیری به جزیره کیش، بسیاری از کابران شبکه های اجتماعی در این رابطه واکنش نشان دادند. لذا هاشمی در صفحه خود با ادبیاتی مشابه ادبیات همان نویسنده، نوشت: «چرا هاشمی تفریحاتش را پنهان نمی کند؟ در زندگی ام از همان ابتدا چیزی به نام تظاهر و ریاکاری وجود نداشت و هر چه بودم همان را نشان می دادم. بالاتر از آن از این متنفر بودم که عده ای مردم را به ریاضت‌کشی و زندگی زاهدانه دعوت کنند و خودشان در پنهان طور دیگری زندگی کنند. به خاطر همین هم در خاطراتم حتی تفریحاتم و از این دست مسائل که بسیاری از افراد آن را پنهان می‌کنند می‌نویسم چرا که از عاقبت ریاکاری و تظاهر به ساده‌زیستی می‌ترسم. والله بما یعملون محیط..»
ایشان و نویسنده کتاب مذکور اما توضیح نمی‌دهد چرا در جهان‌بینی آقای هاشمی و بروز تفریحاتش دو دهه فاصله می‌افتد و خاطرات ایشان بیست و چند سال بعد منتشر می‌شود؟ آیا ایشان حاضر بود در همان سالهای 70 و 71 که مردم ایران تورم بالا را تجربه می‌کردند و از صدمات ناشی از جنگ، در فقر و محرومیت به سر می‌بردند در تریبون‌های عمومی اعلام کند روز عاشورا، در سد لتیان، به همراه اهل و عیال، مشغول جت اسکی بوده است و فرزندانش تمام نوروز آن سال را به گشت و گذار مشغول بوده‌اند؟ آن زمان چرا کسی از تفریحات ایشان مطلع و آقای هاشمی در صدد بیان آنها نبود؟ یا در خاطرات سال 62 و 63 ایشان که در دهه 80 چاپ شده است از بهانه‌گیری‌های یاسر برای اسکی رفتن، حضور در ویلای سد لتیان و ... سخن گفته شده است، اما در همان سالها آقای هاشمی در نماز جمعه و مصاحبات خود به جای آنکه تفریحات خود را بیان کند همواره مردم را به ریاضت‌کشی و صرفه‌جویی دعوت می‌کرده است و از رفاه‌طلبی و اسراف بر حذر می داشته است.
به عنوان مثال ایشان در نماز جمعه 21-10-1363 می‌گوید: «كشورهايى كه در اين مسير قرار مى‏گيرند، اينها طبعاً بايد يك مقدار رياضت براى ساختن زيربناى يك اقتصاد سالم بكشند و رفاه و مصرف را كم كنند. شما اگر بخواهيد در همه منازل يخچال، تلويزيون رنگى، فريزر، قالى اعلا، ميوه فصل و غير فصل و همه چيز وجود داشته باشد و در عين حال بايد جاده، بندر، كارخانه ذوب‏آهن، فولاد مباركه بسازيد، اين نمى‏شود.» البته گویا این امر فقط برای مردم نمی‌شده است! ولی در همان حال مسئول کشور می‌تواند بهترین تفریحات و زندگی را داشته باشد!
ایشان اذعان دارد که نه تنها گاهی مردم را باید به ریاضت کشی دعوت کرد بلکه در شرایطی خاص باید آنها را مجبور به ریاضت هم نمود: «احتمال بحرانهاى عظيم در دنيا مى‏رود كه تحملش براى آنها مشكل است، البته براى ما هم مشكل است. براى ما مشكل پيش مى‏آيد، البته اگر آن روز بشود، ما اعلام رياضت خواهيم كرد و آن روز ديگر لازم نيست ما اينجا بمانيم و از اينجا جنگ را اداره كنيم، خودمان پا مى‏شويم مى‏رويم در جبهه‏ها و مردم هم بايد طور ديگرى زندگى كنند تا اينكه اين بحران را پشت سر بگذاريم. ...»‏ (6دى 1363 سخنرانى در جمع روحانيون حزب جمهورى اسلامى)‏
آن سالها اگر هم خاطرات تفریحات و مسافرتهای ایشان و فرزندانش به نوعی به بیرون درز می‌کرد، مردم آن را شایعه ضد انقلاب می‌دانستند و در تصورشان نمی‌گنجید امام جمعه‌شان اهل این گونه تفریحات مجلل باشد! البته سالهای بعد سبک زندگی وی و خانواده‌اش از مردم مخفی نماند و چه بسا این امر سبب رویگردانی بسیاری از افراد از انقلاب شد چرا که می‌دیدند کسانی که با شعارهای خاصی انقلاب کردند اینک رفتار دیگری دارند.
اما پیشتر از این هم هاشمی بیان کرده بوده کسی نباید مردم را به ریاضت‌کشی دعوت کند. باید به عنوان تذکر خدمت ایشان گفت که کسی مردم را به ریاضت کشی دعوت نمیکند آنچه از دستورات دینی و به خصوص امیرالمومنین در نهج البلاغه بیان شده است و امام خمینی و امام خامنه‌ای نیز به آن تاکید کرده اند این است که حاکم و مسئول اسلامی باید زندگی ساده ای داشته باشدو شاید تا حدودی به آن تظاهر کند که هر تظاهری ریا نیست و بلکه این یک وظیفه دینی و شرعی است.
حضرت امام خمینی در سخنان خود برای چند گروه بارها به ساده زیستی و دوری از تجملات تاکید داشته‌اند:
اول: مسئولین کشور
«آن روزی که مجلسیان خوی کاخ‌نشینی پیدا کنند خدای نخواسته، و از این خوی ارزنده کوخ‌نشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم. ... آن روزی که توجه اهل علم به دنیا شد و توجه به این شد که خانه داشته باشم چطور، و زرق و برق دنیا خدای نخواسته در آن‌ها تأثیر بکند، آن روز است که باید ما فاتحه اسلام را بخوانیم». (صحیفه امام، ج 17، ص: 377)
دوم: روحانیون و طلاب
«از اهم مسائلی که باید تذکر بدهم، مسئله‌ای است که به همه روحانیت و دست‌اندرکاران کشور مربوط می‌شود، و همیشه نگران آن هستم..، کیفیت زندگی اهل علم است. اگر خدای نخواسته، مردم ببینند که آقایان وضع خودشان را تغییر داده‌اند، عمارت درست کرده‌اند و رفت و آمدهایشان مناسب شأن روحانیت نیست، و آن چیزی را که نسبت به روحانیت در دلشان بوده است از دست بدهند، از دست دادن آن همان و از بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی همان. ... آن چیزی که مردم به آن توجه دارند و موافق مذاق عامه است، اینکه زندگی شما ساده باشد، همان طوری که سران اسلام و پیغمبر اسلام و امیر المؤمنین و ائمه ما زندگی‌شان ساده و عادی بود بلکه پایین‌تر از عادی. ... (صحیفه امام، ج 19، ص: 318)
سوم: انقلابیون و مجاهدین
«مبارزه با رفاه طلبى سازگار نيست؛ و آنها كه تصور مى‏كنند مبارزه در راه استقلال و آزادى مستضعفين و محرومان جهان با سرمايه دارى و رفاه طلبى منافات ندارد با الفباى مبارزه بيگانه‏اند. و آنهايى هم كه تصور مى‏كنند سرمايه داران و مرفهان بى‏درد با نصيحت و پند و اندرز متنبه مى‏شوند و به مبارزان راه آزادى پيوسته و يا به آنان كمك مى‏كنند آب در هاون مى‏كوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمايه، بحث قيام و راحت طلبى، بحث دنياخواهى و آخرت‏جويى دو مقوله‏اى است كه هر گز با هم جمع نمى‏شوند. و تنها آنهايى تا آخر خط با ما هستند كه درد فقر و محروميت و استضعاف را چشيده باشند. » (صحيفه امام، ج‏21، ص: 86) البته اینها تنها مشت نمونه خروار از صحبتها و اندیشه های امام راحل است که در صحیفه امام درج شده است.
لذا از آنجا که آقای هاشمی هم عمامه به سر دارد و هم جز مسئولین کشور بوده است و از پیشگامان انقلاب است می‌بایست به دلیل مضاعف در زندگی خود زهد و ساده‌زیستی پیشه می‌نمود.
ضمن آنکه ضرورتی به ریا و تظاهر نیست گرچه در این امر تظاهر اشکالی ندارد اما آقای هاشمی می‌توانست با تمرین و خودسازی کاری نماید تا خالصانه و به دور از ریا یک زندگی ساده و معمولی با تفریحاتی شبیه مردم عادی داشته باشد.
شبیه همین فرمایشات حضرت امام خمینی در سالهای ابتدای انقلاب از آقای هاشمی هم شنیده شده است و وی خطر تجمل‌گرایی را به روحانیون هشدار داد ه بود:
«چيزى كه من براى آينده خطر مى‏بينم، اين است كه مبادا روحانيت به قشر مرفّه تبديل شود. قشر مرفّه مورد بغض مردم است؛ اگر مردم بعد از هفت، هشت سال ديدند كه ما جاه و جبروت حكومت را به خودمان گرفتيم و يك قشر ممتاز شديم، اين همان خطر عظيم است، يعنى همان فئودالى و آن سرمايه‏دارى، در ما صدق مى‏كند و ما تبديل به قشرى مى‏شود كه علما و تاريخ آينده ما را نفرين خواهد كرد، مخصوصاً ما بايد خيلى مواظب باشيم كه به خاطر احترام اسلام و انقلاب سعى كنيم، همان حدود مردمى زندگى را كه داشتيم [حفظ كنيم.] نمى‏گوييم رياضت بيش از حدّ، مردم توقّع رياضت را نداشتند، همان زندگى كه داشتيم، مسائل امنيتّى يك قيودى را ايجاد مى‏كند كه داريم و بايد داشته باشيم و مردم آنها را از ما مى‏خواهند. از اينكه بگذريم، سعى كنيم كه ما مثل مردم و مثل گذشته باشيم، حالت روحانيّت و ارتباط با مردم و حالت صميميت با مردم را داشته باشيم.
همان طورى كه مردم در گذشته مى‏توانستند درد دلشان را به شما بگويند، امروز كه نماز جمعه هستيد و اگر نماينده مردم هستيد، مردم بتوانند همان صميمّيت و صفا را داشته باشند. اگر اين حالت را حفظ كنيم، آن روحانيّت قبلى را به اين حكومت تبديل مى‏كنيم و حكومت به همان پايگاه معنوى واقعى تبديل مى‏شود.»
(24 فروردين 1361 در جمع ائمه جمعه آذربايجان شرقى و غربى‏)
ایشان در جایی دیگر به ضرورت نگهداری حالت طلبگی بین روحانیون اشاره کرده و تاکید می کند روحانیت باید اهل ریاضت باشد: «بايد آن رابطه را حفظ كرد. آن رابطه از طريق مطالعه، رياضت و از طريق اسلامى تهيه مى‏شود.» (24شهريور1362 سخنرانى در جمع مسؤولان استان سيستان و بلوچستان‏)
در مورد سفرها و تفریحات آقای هاشمی خوب است به روایتی که خود ایشان در خطبه‌های نماز جمعه اش به آن پرداخته است اشاره شود: «حضرت امام صادق (ع) دوستى داشتند كه روزى به خدمتشان آمد. حضرت ‏به او بى‏اعتنايى كردند، به گونه‏اى كه به آن شخص برخورد و گفت: «آقا! شما به‏من محبّت زيادى داشتيد. اكنون چه شده است»؟ امام صادق (ع) فرمودند: «براى اينكه شنيده‏ام در سفر امسال به مكّه، در هر منزلى يك گوسفند مى‏كشتى و بوى كباب در قافله به راه مى‏انداختى». آن مرد گفت: «امّا من كباب‏را به مردم مى‏دادم. خود من از يك گوسفند، مقدار كمى مى‏خوردم" امام‏فرمود: «آيا همه از كباب مى‏خوردند؟» گفت: «نه، امكان نداشت كه نصيب همه‏آنها شود. عدّه‏اى از آنها مى‏خوردند».
حضرت صادق(ع) فرمود: «همين كاربدى است. وقتى در مكانى كه هزار نفر هستند و از كبابى كه درست مى‏كنى پنج‏يا ده نفر استفاده مى‏كنند، بقيه را ناراحت مى‏كنى. اين كار بدى است كه نبايد تكرار كنى» ... بعضى كارها به اين شكل، اسراف است. ممكن است مصداق‏اسراف به اين معنا نباشد. امّا روح اسراف را دارد» (نماز جمعه 13-12-1361)
با این اوصاف به نظر می‌رسد رفتار آقای هاشمی حداقل این است که روح اسراف را دارد و همین امر برای یک روحانی عضو خبرگان رهبری که مسئولیت ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را نیز به عهده دارد شایسته نیست!
اینکه آقای هاشمی از کسانی که مردم را به ریاضت دعوت می‌کنند ولی خودشان طور دیگر زندگی میکند اظهار تنفر کرده است نیز نکته‌ای جالب است! خوب ایشان و یا مشاورانش قبل از هر سخنرانی، جستجویی در سخنان قبلی ایشان داشته باشند تا به گونه ای بر داشت نشود که هاشمی دهه 90 از هاشمی دهه 60 متنفر شده است!
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: