داستانهای پیامبران اَبَرروایتهایی برای همه هستند
محقق معتقد است داستانهای پیامبران باید مورد توجه قرار گیرند اما متاسفانه در دسترس نبودن منابع تحقیقی و تحلیلی، تولید آثار دینی را تهدید میکند.
کد خبر :
503379
خبرگزاری مهر: به نقل از ستاد خبری جشنواره خاتم، جواد محقق از نویسندگان کودک و نوجوان، اظهار کرد: پرداختن به زندگی پیامبران برای گروههای سنی کودک و نوجوان در ایرانی، پیشینهای به قدمت تاریخ ادبیات کودک و نوجوان در ایران دارد. قدیمیترین نمونه آن هم مجموعه کتابهای مصوری است که مرحوم مصطفی زمانی در دهه چهل نوشته و از حضرت آدم و همسرش حوا شروع و بسیاری از پیامبران بزرگ خداوند را شامل میشود. بعضیهایشان اسمهای قشنگی هم داشتند و مثل باباآدم و ننه حوا! در دهه پنجاه هم نمونههای گوناگونی از این کتابها در ایران داریم که عمدتاً توسط فضلای اهل قلم حوزه علمیه در قم نوشته و نشر میشد. هنرمندی تصویرگرایی چون آقای صندوقی بر روی جلد و داخل این آثار هم از نکات جذاب آنها بود که هنوز یاد و خاطره بعضی از آنها در ذهن من و همنسلیهای من هست.
این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: بعد از انقلاب تولید این آثار گسترش بیشتری پیدا کرد و ناشران گوناگونی با نیتهای مختلف سراغ زندگینامههای پیامبران رفتند. از بهترین نمونههای این آثار در سالهای بعد از انقلاب میتوان به مجموعه دوجلدی داستان پیامبران تألیف سیدعلی موسوی گرمارودی اشاره کرد که انتشارات قدیانی چاپ کرد و با استقبال خوب مخاطبان جوان و نوجوان و حتی خانوادهها مواجه شد و به چاپهای مکرر رسید. در حوزه نوجوان هم دو مجموعه خوب در این سالها منتشر شده است که اولین آن نوشته رضا رهگذر است و دومی آن با یک دهه تأخیر، کاری است از آقای نقی سلیمانی که هر دو مجموعه متکی بر تحقیق و مطالعه منابع اولیه است و هر دو مجموعه کارهایی خوب و خواندنی هستند و اختصاص به پیامبر اسلام هم دارند. به نظر من این سه مجموعه از بقیه آثار پراکندهای که توسط دیگر عزیزان نوشته شده است، هم به لحاظ منابع و هم نثر و زبان و هم نزدیکی به داستان و روایت داستانی قابل اعتناترند.
به گفته این نویسنده ادبیات دینی داستانهای مربوط به پیامبران، ابر روایتهایی هستند که از قدیمیترین دورههای تاریخی تا به امروز در میان همه ملتها خواننده و شنونده داشته و دارند زن و مرد و کوچک و بزرگ هم ندارد. به عنوان مثال استقبال از سریال حضرت یوسف مرحوم سلحشور، با همه ضعفهایش نشان از همین علاقه دارد. هیچ سریال ایرانی در خارج از کشور، این همه بیننده نداشته است. در عراق کتابهای زیادی دیدم که تصویر یوسف این سریال روی جلدشان بود. در لبنان هم دیدن تصاویر این یوسف تماشایی بود. در تاجیکستان در چند جلسه عمومی با یک کارگردان معروف ایرانی حضور داشتم. وقتی معرفی میشد، به ندرت کسی فیلمها و سریالهایش را دیده بود و میشناخت اما همین که میگفتند مشاور سریال حضرت یوسف هم بوده، همهمهای در میان جمعیت ایجاد میشد و برای دیدنش از سروکول هم بالا میرفتند.
وی ادامه داد: در سالهایی که سردبیری مجلات دانشآموزی رشد را برعهده داشتم، وقتی برای دیدار با بچههای مدارس استانهای مختلف میرفتیم، یکی از گلایههای بچهها این بود که چرا از زندگی پیامبران و امامها کم مینویسید؟ درحالیکه دوستان ما در مجلات گاهی همان مقدار موجود را هم زیاد میدیدند بازنویسی و مخصوصاً بازآفرینی این داستانها، البته با پرهیز از اسرائیلیات آنها، همواره با استقبال مخاطبان گروههای گوناگون سنی همراه بوده و هست و همین باعث بعضی سوءاستفاده هم شده است.
محقق در ادامه سخنانش به چالشها و خطراتی که حوزه ادبیات دینی را تهدید میکند، اشاره کرد و گفت: یکی از چالشهای موجود در دسترس نبودن منابع تحقیقی و تحلیلی اطلاعات جزئی آن هم به زبان فارسی است چون اکثر نویسندگان حوزه ادبیات داستانی که برای گروههای سنی دانشآموزی مینویسند، به دلیل اینکه کارشناس تاریخ اسلام نیستند، و غالباً هم با زبان عربی آشنایی ندارند. در نتیجه مستقیماً نمیتوانند به منابع اصیل اسلامی رجوع کنند. با توجه به تعدد منابع و اختلاف روایات تاریخی، شخصا هم که قادر به حل یا طبقهبندی آنها نباشند، استفاده از منابع و مآخذ و اولویتبندی آنها از زاویه صحت و سقم مطالب برایشان دشوار است. بهخصوص که وقت و فرصت مطالعه و بررسی طولانی مصادر و منابع را هم ندارند و به فرض داشتن هم این چنین وقتی صرف نمیکند. البته اینکه کسی برای نوشتن یک داستان کوتاه تاریخی، ماهها و سالها تحقیق کند، مقرون به صرفه نیست. به همین دلایل وجود منابع منقح تحلیلی از ضرورتهای تولید ادبیات دینی داستانیست و نبودن آن منابع پژوهشی، احتمال ورود رگههایی از آنچه در متون، به «اسرائیلیات» معروف است را در نوشتههای معاصران دامن
میزند.
این پژوهشگر ادبیات دینی بیان کرد: خطر دیگر عدم شناخت نسبت به دایره واژگانی کودکان در سنین مختلف است که میزان بهرهبرداری مخاطبان را از آثار منتشرشده کم میکند. نداشتن نثر و لحن مناسب مخاطب هم مساله دیگریست که لذت مطالعه این آثار را کاهش میدهد. البته نوع انتخاب محتوا و جنس آن و نیز کتابسازی متناسب با مخاطب هم مسائل دیگر این چالش هستند که گاهی همه با هم در یک کتاب جمع میشوند و فاجعه اتفاق میافتد. متاسفانه کم نیستند کتابهای دینی که همه با بسیاری از اسباب و لوازم یک نوشته مناسب را ندارند. در این حوزه، اتکا به خلوص نیت یا دغدغه دینی یا احساس تکلیف کافی نیست. هم چنانکه در پزشکی کودک این چیزها رفت مسؤولیت نمیکند. توجه به تخصصهای لازم در این نوع از آثار، ضرورتی اجتنابناپذیر است.