ریشه نژادپرستی در اروپا به دوران تجارت برده باز می‌گردد

در طول بخش عمده ای از دوره ای که از قرن پانزدهم تا اکنون را شامل می شود، اروپا مردمان آفریقا را از پشت حجاب منحرف کننده نژادپرستی و تئوری های نژادی مشاهده کرده است.

کد خبر : 503256
خبرگزاری مهر: مقاله پیش رو نوشته دیوید اولوسوگا است که توسط محمود سبزواری ترجمه شده است. مقاله فوق را در ادامه بخوانید:
دیدگاهی وجود دارد که معتقد است بحث های مطرح شده پیرامون آفریقای مدرن، علاوه بر دورنگرانه بودن، باید دربردارنده مسائلی چون تجارت، کارآفرینی، بازارهای رو به گسترش، سرمایه گذاری چینی ها و پویایی تجاری و فرهنگی باشد که بی شک از مشخصات بسیاری از ۵۵ کشور این قاره محسوب می شوند. این فلسفه نگاه به آینده تلاشی قابل تحسین برای آزاد کردن روح و تخیل این قاره از سنگینی بار تاریخ و میراث استعماری خود است.
هرچند که تمجید کردن از این عمل گرایی آشکار شاید در لاگوس و کینشازا بیشتر از لندن یا پاریس امکان پذیر باشد. تصویر اروپا از آفریقا- اگرچه به سرعت در حال تغییر است- چنان ریشه های ژرفی در تاریخ دارد که بازسازی آن به سادگی یا سرعت امکان پذیر نیست. از نظر مورخانی که به ناگزیر دیدگاهی ریشه دار در تاریخ را در پیش می گیرند، رابطه امروزی بین اروپا و آفریقا، صرفا فصلی متاخر از کتابی بسیار قطور به شمار می آید.
در طول بخش عمده ای از دوره ای که از قرن پانزدهم تا اکنون را شامل می شود، دوره ای که اروپاییان و آفریقاییان از طریق تجارت، امپراتوری و مهاجرت، به اجبار یا داوطلبانه، به یکدیگر مرتبط می شدند، اروپا مردمان آفریقا را از پشت حجاب منحرف کننده نژادپرستی و تئوری های نژادی مشاهده کرده است. در مورد بریتانیا بخش بزرگی از توده درهم و برهم کلیشه ها، مطالب شبه علمی و گمانه زنی های نابخردانه ای که از در هم آمیختن آنها شکلی از نژادپرستی خلق شده بود، منبعث از نزاع های سیاسی بود که بر سر تجارت برده و برده داری در طول واپسین دهه های قرن هجدهم و اولین دهه های قرن نوزدهم جریان داشت. مردانی که با تمام قوا مدافع برده داری بودند، زرادخانه ای کامل از ادعاهای جدید و فرضیه های کهنه را درباره مردمان سیاه گرد آوردند که در دوره های بعد از طریق کتاب ها، جزوات، کاریکاتورها و سخنرانی ها، پالایش و منتشر می شد.
این کارزار تبلیغاتی به همراه خود نهاد برده داری بریتانیایی، در نهایت زیر فشار انرژی اخلاقی کارزار طرفداران لغو برده داری و با عزم بردگان حوزه کارائیب برای مقاومت در برابر به بردگی کشیده شدن خودشان، به هزیمت کشانده شد. با این حال ایده های مربوط به طبیعت مردمان و فرهنگ های آفریقایی که لابی طرفداران بردگی به آن نظم و سامان می بخشید، به حیات خود ادامه دادند. برخی از این ایده ها در اشکالی ظریف تر تا امروز نیز همچنان با ما مانده اند.
بحث های اخیر درباره بردگی در بریتانیا و ایالات متحده، به شکلی قابل فهم بر میراث زهرآگین آن سیستم هایی تمرکز داشته اند که از سیاه پوستان حوزه کارائیب و ایالات متحده و اسلاف بردگان، به دوره های بعد منتقل شده است. چیزی که گاهی اوقات از قلم انداخته می شود این است که اندیشه های نژادی لابی طرفداران بردگی، آفریقاییان را در قاره زادگاه خود نیز هدف می گرفتند. اثر بردگی آتلانتیک بر آفریقا را فقط از لحاظ توسعه نیافتگی و کاهش جمعیت نمی توان سنجید، بلکه نحوه نگرش اروپا به این قاره در دوران پسا برده داری را نیز باید در نظر گرفت؛ دورانی که در طول آن همه کشورهای آفریقایی جز دو کشور، مستعمره قدرت های اروپایی رقیب شدند.
کتابی که اگر چه جای بحث دارد اما بیشتر ایده های نژادی درباره آفریقاییان را انتشار داد، توسط مردی نوشته شده بود که هیچگاه قدم بر خاک قاره آفریقا نیز نگذاشته بود. ادوارد لانگ برده دار و پسر یک برده دار بود که خانواده اش از اواسط قرن هفدهم در جامائیکا اقامت داشتند. نظرات او درباره آفریقا و مردمان سیاه پوست، به طور جامعی به عنوان نظراتی استوار و علمی مورد پذیرش قرار گرفت، هرچند که لانگ به هیچ روی آموزش های علمی را نگذرانده بود. این کتاب که باعث معروفیت او شد، یعنی کتاب «تاریخ جامائیکا»، نه یک کتاب تاریخی بلکه دورگه ای عجیب بود: بخشی از آن کتاب راهنمای سفر بود، بخشی از آن درباره حاکمیت استعماری بریتانیا و اقتصاد آن درحوزه کارائیب و بخشی از آن درباره سیاست های انگلیس. ولی این کتاب متنی کلاسیک در حوزه نژادپرستی شبه علمی اروپایی قرن هجدهم نیز به حساب می آید.
بخش های اصلی کتاب حاوی مستندات گزنده خود لانگ در این باره است که آفریقاییان انسان هایی هستند که به طرز علاج ناپذیری پست ترند و شاید حتی انسان نیستند. با وجود منافع غیرقابل انکار وی، این واقعیت که او ۱۲ سال از عمرش را در حوزه کارائیب سپری کرده بود، دیدگاه های یک مقام صاحب قدرت فرضی را در او به وجود آورده بود که به شکلی توضیح می دهد که چرا نظرات او چنین عمر دیرپایی داشته اند.
او اگرچه فاقد هر گونه تجربه دست اولی است، ولی این قاره را مظهر عقب افتادگی می داند و چنین نتیجه می گیرد که آفریقا منبع «تمام چیزهای نفرت انگیز و مخوفی است که در طبیعت وجود دارد.» نژادپرستی لانگ به قدر کافی انعطاف پذیر بود که تغییر شکل دهد و از نظراتی صرفا مدافع برده داری، به توجیهی برای استعمارگرایی در آید: او جایگاهی حیاتی در رشته رابطی داشت که تاریخ برده داری را به تاریخ استعمار مرتبط می کند. پژواک های پیام های به شدت زهرآگین لانگ را می توان از لابه لای اوراق کتاب هایی شنید که به دست مردانی از نسل هایی بعدی نوشته شده اند که در آفریقا دست به ماجراجویی زده اند و دیدگاه هایشان را درباره جوامع آفریقایی که با آنها روبه رو شده اند حتی پیش از آنکه کشتی هایشان به سواحل آفریقا برسند، به فرضیه لانگ و دیگر فرضیه های نژادپرستانه آلوده اند.
از انبوه نظرات و فرضیه هایی که درباره مباحث پیرامون برده داری به بیرون تراوش کرده، یکی که هنوز بر تصویر آفریقا سایه انداز است، این انگاره است که استبداد، جنگ و هرج و مرج آنچنان سبعانه بوده که همان بهتر که آفریقاییان به بردگی کشیده شده اند، چرا که طبق ادعای لانگ، بردگی آنها را از سرنوشت هایی بدتر از بردگی نجات می داد و در غیر این صورت باعث تلف شدن آنها در زادگاه های خودشان می شد.
این ایده زاییده افکار مردانی بود که می کوشیدند تجارت انسان ها توسط خودشان را توجیه کنند، با این حال امروزه هنوز انسان هایی با نیت خیر و اذهان مترقی، هم در اروپا و هم در آفریقا وجود دارند که در کند و کاوهایشان این پرسش را مطرح می کنند که آیا دمکراسی، حاکمیت قانون و حقوق بشر می تواند به شکل مناسب در آفریقا ریشه بدواند یا خیر! وجود چنین دیدگاه هایی شاهدی است بر قدرت تاریخ و قوت ایده های تقسیم بندی انسان ها بر اساس نژاد آنها.
منبع:
http://www.theguardian.com/commentisfree/۲۰۱۵/sep/۰۸/european-racism-africa-slavery
[۱] . David Olusogaمورخ و فعال رسانه ای بریتانیایی که تباری نیجریه ای دارد.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: