موج سواری آل سعود بر کشمکش‌های طایفه‌ای

نگاهی به تاریخ عربستان سعودی نشان می دهد که تفکرات سران این کشور برگرفته از تفکرات «ابن عبدالوهاب» است و بر این اساس سایت های جنون آمیز را در پیش گرفته و آتش جنگ و کشتار را در فاصله های زمانی مختلف در منطقه شعله ور ساختند.

کد خبر : 500719
خبرگزاری تسنیم: نگاهی به تاریخ عربستان سعودی نشان می دهد که تفکرات سران این کشور برگرفته از تفکرات «ابن عبدالوهاب» است به این معنی که هر کس وهابی نباشد کافر بوده و باید از دم تیغ گذرانده شود و حاصل این تفکر سیاست های جنون آمیزی است که بر اساس آن سران سعودی آتش جنگ و کشتار را در فاصله های زمانی مختلف در منطقه شعله ور ساختند.
مسدود شدن باب گفت وگو در منطقه به دست سران سعودی
عربستان نه تنها راه را به روی امکان آغاز هر گونه گفت‌وگو به منظور نجات منطقه از آتش جنگ مسدود کرد، بلکه در کشورهای مختلف از یمن گرفته تا لیبی و سوریه و عراق به هرچه شعله ور تر کردن این آتش متوسل شد و حتی در خاک خود با اعدام شیخ نمر النمر آتش این جنگ را داغ تر کرد.
نکته قابل ملاحظه اینکه ریاض به قطع تمام پل های ارتباطی که ایران در تلاش برای برقراری آن بود، اکتفا نکرد بلکه درِ هر گونه ارتباط را به گونه ای بسته و مسدود کرد که دیگر راهی برای باز کردن آن باقی نماند.
آیا اقدامات سعودی تصادفی است؟
طبیعی است که سران آل سعود پیش از اعدام شیخ نمر واکنش ها به این اقدام را بررسی کردند به ویژه اینکه طرف های متعددی به آنان توصیه کرده بودند که چنین جنایتی را مرتکب نشوند از همین رو باید پرسید این همه پافشاری بر اعدام شیخ نمر آن هم در آن شرایط زمانی چه دلیلی داشت؟
تلاش عربستان برای منحرف کردن نگاهها از جنایت اعدام شیخ نمر
در پاسخ به این سوال باید در نظر داشت که بین ائتلاف هایی که عربستان اخیر از تشکیل آن خبر داد و تصمیم اعدام شیخ نمر به نوعی ارتباط هست به این معنی که عربستان با اعدام شیخ نمر مرتکب جنایت شده و بلافاصله پس از آن از قطع روابط دیپلماتیک با تهران خبر داده و نگاهها را به سمت دیگری سوق داد، گویی که جنایت اصلی همان حمله به سفارت سعودی در تهران بود.
واقعیت این است که سران سعودی به دنبال این هستند که هر کس را که بخواهند به قتل رسانده و یا مجرم اعلام کنند بدون اینکه کسی این اقدامات آنان رامحکوم کند.
سران سعودی در توجیه این اقدامات خود به «حاکمیت مستقل» سعودی اشاره دارند اما باید پرسید چرا ریاض همین حاکمیت را در کشورهایی مانند سوریه و عراق و سایر کشورها رعایت نمی کند؟
تهران در فاجعه منا از اقدام تحریک آمیز پرهیز کرد
اگر اندکی به عقب بازگردیم به یاد می آوریم که ایران در حادثه فاجعه بار منا 500 تن از حجاج خود را از دست داد و با وجود خودداری عربستان از همکاری با جمهوری اسلامی ایران، این کشور هیچ گونه گام تحریک آمیز برنداشته و فقط روشن شدن سرنوشت اتباع خود را خواستار شد بدون اینکه به روابط دیپلماتیک با عربستان خدشه ای وارد کند.
سیاست های جنون آمیز رهبران سعودی
اما عربستان بدون توجه به این جنایت که احساسات بسیاری از مسلمانان را خدشه دار کرده بود، به سرعت روابط خود را با ایران قطع کرد و پس از آن برخی کشورهای عربی نیز در تبعیت از ریاض جا پای آن گذاشتند.
این گام ها نشان می دهد که سیاست های سعودی جنون آمیز بوده و سران این کشور با توسل به این سیاست ها راه به جایی نمی برند.
موج سواری بر کشمکش‌های طایفه ای، آخرین برگ برنده سعودی
برخی اعلام کرده اند که عربستان که بسیاری از برگ های برنده خود را از دست داده است، اکنون فقط یک برگ برنده دارد که می تواند شانس خود را روی آن امتحان کند که همان تبدیل کشمکش سیاسی به کشمکش طایفه ای است.
رهبران سعودی با این استدلال در نظر دارند روی این کشمکش موج سواری کنند.
وهابیت و جنایت های آن در حق مسلمان اهل تسنن
نگاهی به تاریخ کمک می کند که درک بهتری از منطق عربستان داشته باشیم، هر چند این منطق به هیچ وجه برای عربستان که در صدد پرچمداری اهل تسنن و معرفی شیعه به عنوان دشمن است، سودی ندارد.
عربستان به زور شمشیر از ابتدای تشکیل «دولت نخست سعودی» 314 جنگ به راه انداخت که بیشتر قربانیان آن اهل تسنن بودند تا شیعیان.
جنایت‌های سعودی بر اساس تفکرات محمد بن عبدالوهاب
نکته قابل ملاحظه اینکه افشاگری های مورخان وهابی از تاریخ جنایتکاری سران سعودی حکایت دارد به این معنی که این جنایت ها با دعوت محمد بن سعود و بر اساس تفکرات «محمد بن عبدالوهاب» به ضرب شمشیر به وقوع پیوست.
در همین ارتباط «محمد المسعری» مخالف و اندیشمند مسلمان سعودی که قبلا از وهابیون بود، در یک نوار صوتی در یوتیوب به کتاب هایی که در عربستان چاپ می شود، اشاره کرده و به چگونگی کلید خوردن دعوت به وهابیت سخن گفته است.
وی در این خصوص به کتاب «ابن غنام» مورخ سعودی اشاره کرده و می گوید وی معاصر دولت نخست سعودی بود که پس از معامله بین ابن سعود و ابن عبدالوهاب تشکیل شد.
المسعری می گوید: وقتی ما از کتاب ابن غنام با خبر شدیم در واقع تصویری از یک قتل عام فراگیر را دیدیم که در جریان آن شهر«سیهات» هدف حمله وهابی ها قرار گرفته و یک هزار و 500 مرد و زن و کودک قتل عام شدند.
وی توضیح می دهد:سیهات محل سکونت شیعیان نیست بلکه یک شهرک است که در آن هم شیعه و هم سنی ساکن بودند و در زمان حکومت نخست سعودی به ضرب شمشیر وهابی ها به قتل رسیدند.
معیار مسلمانی در تفکرات عبدالوهاب
خواننده کتاب ابن غنام و سایر مورخان سعودی که بارها از سوی انتشارت «ملک عبدالعزیز» و در فواصل زمانی مختلف تجدید چاپ می شود، ملاحظه می کند که منظور از واژه «مشرکین» تمام ساکنان جزیره العرب هستند که به دعوت محمدبن عبدالوهاب پاسخ ندادند و در مقابل منظور از «مسلمانان» نیز فقط حامیان عبدالوهاب هستند.
ابن غنام در کتاب خود می نویسد: مسلمانان (وهابی ها) برای دومین بار به جنگ «ثرمدا» واقع در شمال ریاض رفتند، اما جنگی رخ نداد زیرا هیچ یک از اهالی این منطقه برای جنگ بیرون نیامدند در نتیجه مسلمانان مزارع را ویران کرده و بازگشتند.
عدم وقوع جنگ بین جنگجویان وهابی و اهالی مسلمان و مومن این شهرک مانع تخریب آن نشد، در نتیجه باید پرسید دلیل جنگ با مسلمانان و تخریب منازل و مزارع آنان چیست؟
برای پاسخ به این سوال باید در نظر داشت که بر اساس تفکرات ابن عبدالوهاب تمام اهالی نجد بدون استثناء کافر بوده و خون آنان مباح است و مومن فقط کسی است که به اصولی که او در نظر دارد ایمان داشته باشد.
این مورخ سعودی به نامه های محمد بن عبدالوهاب اشاره کرده و می نویسد: «عثمان بن معمر» حاکم شهر «العیینة»، مشرک و کافر است و هنگامی که مسلمانان از این موضوع باخبر شدند در صدد برآمدند پس از نماز جمعه او را به قتل برسانند، در نتیجه در سال 1163 در مسجد این شهر و هنگام نماز جان او را گرفتند.
به عبارت بهتر شیخ بزرگ وهابی حکم کافر بودن این حاکم مسلمان را صادر کرد در نتیجه در مسجد به نام دعوت به دین به قتل رسید و اینگونه وهابیت راه تکفیر را باز گذاشته و کشتن مسلمانان در خانه خدا را مشرع اعلام می کرد.
غیر وهابی‌ها کافر و خون آنان مباح است
در زمان دوره اول حکومت سعودی، وهابیت هیچ تفاوتی بین یک مسلمان و مسلمان دیگر قائل نمی شد به این معنی که هر کس که از دایره وهابیت خارج بود کافر دانسته و جان او را می گرفت.
این تفکرات که شیخ بزرگ وهابی سنگ بنای آن را گذاشت با گذشت زمان به کارهای روزمره گروههای تکفیری تبدیل شد.
اما «عثمان ابن بشر» یک مورخ دیگر سعودی درباره جنگ لشکر وهابی های مسلمان سنی مذهب می گوید: نیروهای این لشکر به اهالی «القصیم» حمله کردند تا جایی که گرد و غبار حاصل از این هجوم چنان این شهر را در برگرفت که گویی خورشید غروب کرده است.لشکر وهابی به جان اهالی این شهر افتادند و آنان را از دم تیغ گذراندند.
به این ترتیب سعودی ها به اسم وهابیت و توحیدی که ابن عبدالوهاب مفاهیم آن را رواج داده بود، تمام مسلمانان را کافر می دانستند.
نکته قابل ملاحظه اینکه در مراجعه به تاریخ معاصر سعودی نیز متوجه می‌شویم که این تکفیر به نوعی دیگر تکرار شد به این معنی که عربستان در یک دوره دیگر از تاریخ خود به اسم اسلام به مقابله با ملی گرایی عربی برخاست.
توسل عربستان به مبلغان سعودی برای مقابله با ملی‌گرایی عربی
«استیون لاکروا» نویسنده فرانسوی کتاب «زمان بیداری ها، جنبش های اسلامی معاصر در سعودی » یادآور می شود که چگونه عربستان از مبلغان اسلامی برای مقابله با نفوذ رو به افزایش «جمال عبدالناصر» رئیس جمهور وقت مصر بهره برداری کرد.
به عبارت بهتر عربستان در واکنش به افزایش نفوذ عبدالناصر و رواج مفاهیم و رویکردهای ناسیونالیسم عربی رادیو «صوت الاسلام» را به راه انداخت و علاوه بر این در مقابل اصلاحاتی که رئیس جمهور مصر در آن زمان توسط الازهر انجام می داد، «دانشگاه اسلامی» را به منظور صدور تکفیر تاسیس کرد.
شیوه های تکراری سران سعودی در طول تاریخ
بنابراین با ارزیابی این اقدامات سعودی می توان متوجه شد که آل سعود در طول تاریخ از همان شیوه قدیمی برای حمایت از تاج و تخت خود و به زانو در آوردن مسلمانان استفاده کرده اند.
مانور دادن رهبران ریاض بر دسته بندی‌های مذهبی
همین تاریخ سعودی این بار در قبال جمهوری اسلامی ایران تکرار می شود، زیرا آل سعود پس از ناکام ماندن تمام تلاش های قبلی در محاصره و تحریم ایران و اجرای دیکته های آمریکایی دیگر راهی جز متوسل شدن به دسته بندی‌های مذهبی و مانور دادن بر این موضوع ندارد.
اما اگر به موضوع اصلی یا همان اعدام شیخ نمر بازگردیم باید گفت که این اقدام سعودی غرق شدن در فتنه ای است که عربستان بر طبل آن می کوبد و به تنهایی برای به آتش کشیدن منطقه کافی است.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: