بازسازی منطقه‌ای کلید حل مشکلات خاورمیانه

ثباتی و تزلزل در خاورمیانه را باید در بستر دیدگاهی منطقه‌ای و نه در قالب طرح‌های ملی چاره‌جویی کرد. سرمایه‌گذاری بلندمدت بر روی بازسازی منطقه، بدون مصالحه جدی ممکن نخواهد بود.

کد خبر : 500017
دیپلماسی ایرانی: بانک جهانی در این هفته نشست سالانه خود در خصوص اهداف توسعه پایدار پس از 2015 را برگزار خواهد کرد. آتش بس موقت در سوریه برقرار شده است. انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان در ایران برگزار شد و نتایج قابل توجهی را رقم زد و نیروهای امنیتی اردن و نیروهای داعش نیز برخوردی جدی با یکدیگر داشتند. این تحولات لزوم ارزیابی مجدد از موضع تعارضات در خاورمیانه و وضعیت شکننده آن را ایجاب می کند.
در وهله اول باید از هر روندی که مننتهی به تقویت راه حل های غربی برای منطقه می شود فاصله گرفت. رویکردهای غربی به منطقه یادگار سایکس پیکو و یا استراتژی خاورمیانه بزرگ نومحافظه کاران هستند و تغییرات بنیادی منطقه پس از بهار عربی را لحاظ نمی کنند.
هم اکنون زمان آن فرا رسیده که به کمک همگان استراتژی بازسازی منطقه شکل بگیرد. هم اکنون منطقه به یک استراتژی جامع و حل المسائلی نیاز دارد که در طول زمان تکامل پیدا کند و از همه ابزارهای ممکن نیز بهره ببرد. رویکردهای جدید مبتنی بر رهبری منطقه ای، مشارکت گسترده، حضور جوانان و استفاده بهینه از تکنولوژی می تواند در این راستا بسیار مفید باشد. ستون های این استراتژی باید دیدگاه منطقه ای جمعی، مشارکت محلی موثر، امنیت هوشمند، مصالحه و عدالت، برابری و توانمندسازی باشند.
دیدگاه جمعی: با تحقق نیافتن آرمان های بهار عربی و گسترش فرقه گرایی در بسیاری از کشورهای منطقه، شکل گیری نگاهی جمعی و فراملی در منطقه ضروری می نماید. رسیدن به این نگاه مستلزم بسیج منابع منطقه شامل نیروی انسانی توانمند و کارآمد و سرمایه است. در این صورت می توان امیدوار بود که توسعه فراگیر در سطح منطقه ای تبدیل به دغدغه همه کشورهای خاورمیانه شود.
کلید رسیدن به نگاهی جامع و غیرخصمانه، پذیرش اسلام به عنوان دین اکثریت و تلاش همزمان برای افزایش امنیت انسانی به عنوان دو زمینه مشترک میان ملل مختلف منطقه است. برای رسیدن به این سطح، تحولات گسترده ای باید صورت بگیرد.
مشارکت وسیع: رسیدن به این دیدگاه جمعی مستلزم وجود جامعه مدنی فعال و رسانه آزاد است. روند شرکت در جلسات گسترده در سطح منطقه ای که اعضای آن متعلق به جوامع مدنی مختلف هستند می تواند به منطقه کمک کند تا مسیر خود در 50 سال آینده را ترسیم کند.
امنیت هوشمند: در حال حاضر به جای دیدگاه جمعی برای توسعه، دیدگاهی جمعی تدافعی در مقابل داعش وجود دارد. همگان بر این نکته اشتراک نظر دارند که حداقل سطح امنیتی برای بازسازی ضروری است. اما تجربه نشان داده است که به تعویق انداختن بازسازی، مردم را بیشتر در دایره خشونت ها درگیر کرده و آنها را محتاج کمک های بشردوستانه می کند. منطقه نیازمند درک صحیح تری از امنیت در سطح محلی و منطقه ای است تا بدین طریق توسعه به شکلی پیگیری شود که بی ثباتی منطقه ای بدان ضربه نزده و آن را از میان نبرد.
مصالحه و عدالت: سرمایه گذاری بلندمدت بر روی بازسازی منطقه، بدون مصالحه جدی در منطقه ممکن نخواهد بود. 50 سال پیش مهم ترین گسل تعارضات در منطقه اختلاف اسرائیل و فلسطین بود اما هم اکنون تعارضات زیادی میان گروه های مختلف در جریان است.
برابری: یکی از مهم ترین اشتباهاتی که در بازسازی صورت می گیرد، عدم توجه کافی به قوانین و مقررات و رصد توزیع عادلانه عواید آن است. منطقه بارها شاهد بوده است که چگونه بازسازی توانسته جیب عده ای را پر کند و در مقابل منافع عمومی را پایمال گرداند و بحران کشور را لاینحل باقی بگذارد. به طور مثال، اصرار بانک جهانی به پیشتازی بخش خصوصی در امر توسعه افغانستان نیز تنها منجر به تقویت این مدل شده است.
توانمندسازی: برای رسیدن به این هدف باید تلاش های گسترده ای برای تقویت ظرفیت های پایدار در سطوح ملی، محلی و منطقه ای صورت بگیرد. در همین راستا باید سرمایه گذاری های جدی روی مقوله آموزش در همه سطوح صورت بگیرد. برای رسیدن به هدف توسعه سریع، کشورهای خاورمیانه تمرکز خود را معطوف به علوم مهندسی، تجارت و علوم کامپیوتر کرده اند و زبان، تاریخ و فرهنگ خود را فراموش کرده اند. توزان از میان رفته باید احیا گردد.
به طور کلی می توان گفت که بی ثباتی و تزلزل را باید در بستر دیدگاهی منطقه ای و نه در قالب طرح های ملی چاره جویی کرد.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: