۶ راه‌حل برای پایان دادن به جنگ سوریه

اعراب، ترک‌ها و ایرانیان میلیون‌ها سال است که با یکدیگر در منطقه زندگی کرده‌اند. بنابراین آنها و نه هیچ نیروی خارجی باید هدایت کننده نظم پایدار در خاورمیانه باشند.

کد خبر : 499200
دیپلماسی ایرانی: سوریه در حال حاضر درگیر بزرگترین فاجعه حقوق بشری است و تبدیل به خطرناکترین کانون ژئوپلتیکی جهان شده است. نزدیک به 400 هزار نفر تاکنون در سوریه کشته و میلیون ها نفر نیز آواره شده اند.
نیروهای تروریستی و حامیان خارجی آنها کشور را به خاک و خون کشیده اند و همه طرف های درگیر در جنگ مرتکب جنایات جنگی بیشماری شده اند.
هم اکنون زمان آن فرا رسیده است که راه حلی جدی برای پایان دادن به این فاجعه اندیشیده شود. اما هر راهکاری در وهله اول مستلزم درک چرایی بروز این جنگ است.
گاهشمار تحولات سوریه را می توان بدین صورت خلاصه کرد: در فوریه 2011 و در ادامه موج بهار عربی، اعتراضات مدنی در سوریه نیز شکل گرفت. پاسخ دولت به این اعتراضات خشونت آمیز بود. به زودی خشونت ها اشاعه یافت. معترضین دولت را به سرکوب و کشتار غیرنظامی ها محکوم می کردند و دولت نیز کشته شدن نیروهای پلیس را دال بر حضور نیروهای مسلح در میان معترضین بیان می کرد.
به نظر می رسد که از مارس و آوریل 2011 جنگجویان سنی مخالف دولت بشار اسد از کشورهای همسایه وارد روسیه شدند. بسیاری از شاهدان عینی خبر از حمله این افراد به نیروهای پلیس می دادند.
آمریکا و متحدان آن در بهار 2011 تلاش کردند که بشار اسد را از قدرت برکنار کنند و تصور می کردند که وی نیز به راحتی حسنی مبارک در مصر و بن علی در تونس از قدرت کناره خواهد گرفت. بسیاری از شاهدان اعلام کردند که قطر وجوه بسیاری را به حمایت از نیروهای ضد اسد برای ساقط کردن دولت وی اختصاص داده بود.
آمریکا تحریم های مالی و تجاری علیه دولت سوریه وضع کرد و رسانه های آمریکایی نیز تبلیغات برای برکناری اسد را آغاز کردند. پیش از این، اگرچه آمریکا اسد را حاکمی اقتدارگرا می دانست، اما وی را شخصی معتدل قلمداد می کرد.
آغاز جنگ را می توان آگوست 2011 دانست، یعنی زمانی که باراک اوباما و هیلاری کلینتون رسما از لزوم خروج اسد از قدرت سخن به میان آوردند. پیش از آن خشونت ها هنوز قابل کنترل بود. بعد از آگوست، تعداد جان باختگان به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کرد. گفته می شود که در این برهه آمریکا نتوانست اقدامات مناسبی از خود نشان بدهد. بسیاری اوباما را به خاطر انفعال مورد سرزنش قرار می دادند، اما آمریکا تلاش های خود برای سرنگونی اسد را مخفیانه و به واسطه متحدین دنبال می کرد.
انگیزه بازیگران اصلی جنگ نیز از مهم ترین فاکتورهایی است که می تواند چرایی آغاز جنگ را تشریح کند. در وهله اول باید اعتراف کرد که جنگ در سوریه یک جنگ نیابتی است و شامل بسیاری از بازیگران بین المللی از جمله آمریکا، روسیه، ترکیه، عربستان و ایران می شود. آمریکا و متحدان آن جنگ را در 2011 برای برکناری اسد آغاز کردند. اتحاد آمریکا با عربستان و ترکیه از سوی روسیه و ایران موازنه شد.
علت تمایل آمریکا به برکناری اسد به حمایت ایران و روسیه از دولت وی باز می گشت. مقامات امنیتی آمریکایی بر این باور بودند که شکست اسد می تواند ایران و حزب الله را تضعیف کرده و موفقیت های ژئوپلتیکی روسیه را از چنگ آن بیرون بیاورد.
متحدان منطقه ای آمریکا خواهان برکناری اسد و جایگزینی دولت سنی در سوریه بودند. این مهم هم می توانست ایران، رقیب منطقه ای آن ها را ضعیف و هم نفوذ تشیع در منطقه را تضعیف کند.
اتکا به تبلیغات رسانه ای عاملی بود که آمریکا را به این باور رساند که سرنگونی اسد به راحتی امکان پذیر است. اگرچه مخالفت ها با دولت بشار اسد عمیق بود، اما حمایت داخلی از این دولت نیز قابل توجه بود. مهم تر از آن متحدان قوی سوریه در خارج از منطقه یعنی ایران و روسیه بودند.
آمریکا و متحدان آن نیروهای جهادی سنی مذهب را وارد سوریه کردند. همین استراتژی در دهه 1980 در افغانستان نیز پیاده شد که نهایتا منجر به شکل گیری القاعده گردید. عربستان، ترکیه، قطر و آمریکا با یک محاسبه غلط از خشن ترین نیروها برای رسیدن به اهداف خود حمایت کردند.
رسانه های غربی مداخله روسیه در این جنگ را متجاوزانه می خوانند. اما واقعیت چیز دیگری است. طبق منشور سازمان ملل، آمریکا اجازه انتقال تسلیحات و تامین مالی برای سرنگونی دولت یک کشور دیگر را نداشت. اقدام روسیه تنها واکنش به اقدام آمریکا است. روسیه در حال واکنش نشان دادن به اقدام آمریکا علیه متحد خود است.
پایان دادن به جنگ مستلزم تبعیت از 6 اصل است: اول، آمریکا باید دست از عملیات های پنهان و آشکار خود برای برکناری دولت اسد بردارد. دوم، شورای امنیت سازمان ملل باید آتش بس را اجرا کند. سوم، همه فعالیت های شبه نظامی از جمله فعالیت های گروه های موسوم به معارضان میانه رو باید متوقف شود. چهارم، روسیه، آمریکا و شورای امنیت باید دولت اسد را مجبور کنند که دست از اقدامات تنبیهی علیه مخالفان رژیم بردارد. پنجم، انتقال سیاسی باید با اعتمادسازی و رضایت همه طرف ها و به صورت تدریجی و نه با تعجیل در برگزای انتخابات صورت بگیرد و ششم، کشورهای حاشیه خلیج فارس، اردن، ترکیه و ایران باید به طور متقابل با یکدیگر مذاکره کنند تا بتوانند به چارچوبی منطقه ای برای تضمین تداوم صلح دست یابند.
اعراب، ترک ها و ایرانیان میلیون ها سال است که با یکدیگر در منطقه زندگی کرده اند. بنابراین آنها و نه هیچ نیروی خارجی باید هدایت کننده نظم پایدار در خاورمیانه باشند.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: