ونگر و فرگوسن الگوی استقلال و پرسپولیس
برخی مربیان و مدیران باشگاه ها در فوتبال ایران به دلیل سکوت ذاتی خود فراموش می کنند که این رشته برای پرمخاطبتر شدن به کریخوانی نیازمند است. اتفاقی که در بسیاری کشورها رخ می دهد.
سالهای سال فرگوسن و ونگر مربیگری میکردند و در تمام این سالها بین این دو و منچستریونایتد و آرسنال رجزخوانی شدیدی وجود داشت. ادبیات آنها بسته به فرهنگ خودشان تند بود، گاهی ونگر به فرگوسن میگفت آلزایمر گرفته و گاهی فرگوسن به رقیبش میگفت که او آنفولانزای مرغی گرفته است.
این ادبیات اما کاملا خود ساخته و علمی بود. در واقع فرگوسن و ونگر خود خواسته و از روی تحقیق این حرفها را میزدند تا به واسطه شکل گیری «برخورد» اسپانسرها، حق پخش تلویزیونی و بلیط فروشی گران تر و پرمخاطب تر شود.
در حقیقت فوتبال بدون کری خوانی اصلا جالب نیست. معنی ندارد، یک ورزش خیلی معمولی است اما طی روزهای اخیر ناخودآگاه و نه خودآگاهانه بین هواداران استقلال و پرسپولیس کری شکل گرفت در مورد تعداد هواداران رجزخانی های زیادی شکل گرفت و نهایتا فرهاد مجیدی هم دلیلی برای کری خانی های بیشتر بود.
به نظر میرسد خود باشگاه ها در تولید هیجان کمتر نقش بازی می کنند و به همین دلیل بعضا کری ها به دلیل کنترل نشدن و تولید صحیح از منبع درست از مسیر منحرف می شود. به هر حال باید تاکید کرد باشگاه ها باید مولد هیجان هم باشند تا تماشاگر بیشتر و اخلاق صحیح تری را به ورزشگاه ها بیاورند.