سهم دستگاه دیپلماسی در 2 بازوی عزتطلبی
انقلاب اسلامی همچنانکه انقلابی برای مقابله با استبداد «محمدرضا پهلوی» بود، تقابلی بود با سیاست خارجی آخرین شاه ایران که تعاملات خود با ایالات متحده را مبتنی بر روابط «حامی- پیرو» طرحریزی کرده بود.
کد خبر :
492968
روزنامه وطن امروز؛ سعید ملکی: انقلاب اسلامی همچنانکه انقلابی برای مقابله با استبداد «محمدرضا پهلوی» بود، تقابلی بود با سیاست خارجی آخرین شاه ایران که تعاملات خود با ایالات متحده را مبتنی بر روابط «حامی- پیرو» طرحریزی کرده بود. این نوع از رابطه، به جای عزت، تحقیر و ذلت ملی ایران و ایرانی را با خود به همراه آورده بود. از این رو باید انقلاب اسلامی را راهحل مردم ایران برای دستیابی به «عزت ملی» دانست.
عزتطلبی ایجاب میکند کشور از توان نظامی قابل قبولی برخوردار باشد و دستگاه دیپلماسی در همه حوزههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... مکمل آن رفتار کند. همچنان که در سالهای پس از انقلاب اسلامی شاهد لحظاتی بودهایم که دستگاه دیپلماسی و قدرت نظامی پا به پای هم حرکت کرده و عزت و سربلندی کشور را به ارمغان آوردهاند.
1- از جمله مواردی که در تعامل این دو، ایران و ایرانی احساس غرور کردند، زمانی بود که صدام مقبور و ملعون در میانه جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی درصدد برآمد اجلاس کشورهای غیرمتعهد را در عراق برپا کند.*
آن زمان همچنانکه دستگاه دیپلماسی ایران در پی منصرف کردن کشورهای عضو غیرمتعهد برای اعطای میزبانی اجلاس سران به عراق بود، نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران با اجرای یک عملیات سخت و دشوار تلاش کرد شهر بغداد را برای برگزاری این اجلاس ناامن کند. در این عملیات که با نام شهید والامقام «عباس دوران» گره خورده است، خلبانان ایرانی با بمباران بغداد و انهدام هتل محل برگزاری اجلاس، دستگاه دیپلماسی را در تغییر محل برگزاری اجلاس سران یاری دادند. دستگاه دیپلماسی نیز دوشادوش نظامیان ایران با رایزنیهای پیاپی توانست دولتهای غیرمتعهد را ملزم به تغییر محل برگزاری اجلاس کند.
این رویداد نشان میدهد عزت یک کشور ناشی از تعاملات همهجانبه میان دستگاه نظامی و دستگاه دیپلماسی است و ناکارآمدی یکی از این دو میتواند پرستیژ یک کشور را دچار خدشه کند یا کشور را در نیل به امنیت و دستاوردهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی متوقف کند.
2- آنچه طی هفتههای اخیر تحت عنوان خبر دستگیری ملوانان آمریکایی به گوشمان رسید، گوشهای دیگر از رشادت دلیرمردان نظامی کشور در مقابله با دشمنان خارجی این ملت بود. سخنان امیر فرزاد اسماعیلی، فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیا نشان میدهد نیروهای سپاه و مرزداران ایرانی در زمان بازداشت این ملوانان در آبهای سرزمینی کشورمان، همزمان در یک تقابل هوایی، استوار در مقابل ورود هواپیماهای نیروی هوایی ایالات متحده برای تهدید و ارعاب ایرانیان و رها کردن این ملوانان ایستاده و با ملوانان آمریکایی نیز براساس قواعد و قوانین بینالمللی-و نه خودکمبینی، تحقیر و ذلت در مقابل متجاوز- برخورد کردند.
حال سوال مهم این است: این رویه نظامی در تقابل دریایی و هوایی با تهدیدهای نظام سلطه تا چه حد در عرصه دیپلماسی پیگیری و دنبال میشود؟
واقعیت این است که اگرچه دولت یازدهم در سیاستهای اعلانی خود، سخن از پیگیری و حفظ عزت ملی را به میان میآورد اما در عمل رویهای را در پیش گرفته که نهتنها بیانگر عزت ملی ایرانیان نیست بلکه شکاف موجود در کشور را- در مواجهه با زیادهخواهی خارجی- به دشمنان این مرز و بوم نشان میدهد. بیان 2 مثال در این زمینه میتواند ما را در تبیین این ادعا یاری کند. چندی پیش اعلام شد از این پس در درس تاریخ دبیرستان مبحثی به نام «برجام» تدریس خواهد شد. 21 بهمن نیز رئیسجمهور در کلاسی که در آن تدریس این مبحث جریان داشت، حاضر شد. آیا اختصاص جلسهای در زمینه برجام و از آن مهمتر حضور رئیسجمهور بهعنوان دومین مقام عالیرتبه نظام، نشان از بزرگنمایی برجام و نیاز مبرم ما به انعقاد این توافق ندارد؟ آیا مخابره چنین خبری در دنیا، رویکرد دشمنان را نسبت به ما، بیش از پیش تهاجمی نمیکند؟ آیا این رویه و آنچه دلاورمردان نیروی دریایی و پدافند هوایی انجام دادند، در راستای یک هدف است؟
مثال دیگر در این زمینه را میتوان در سفر رئیسجمهور به فرانسه یافت. با سفر اروپایی حسن روحانی شرکت خودروسازی پژو یک بار دیگر توانست بازار ایران را به دست آورد. در حالی که این شرکت طی سالهای اخیر در میانه تحریمهای ظالمانه علیه ایران، صنعت خودروسازی ایران را رها کرد. آن هم در شرایطی که با شرکت خودروسازی ایرانخودرو قرارداد داشت و تامین قطعات و خدمات را مبتنی بر یک قرارداد دوطرفه برعهده گرفته بود. حال این شرکت، دور از رویههای دیپلماسی اقتصادی بار دیگر به بازار خودروی ایران بازگشته است. آیندهنگری ایجاب میکرد حتی در صورت نیاز به توافق با یک طرف خارجی برای حمایت از خودروسازی ایران، دولت با یک کمپانی دیگر وارد مذاکره میشد تا دولتها و شرکتهای خارجی متوجه رویه عزتطلبانه ایران شوند.
در این صورت در تقابلهای بعدی شرکتهای خارجی با تامل بیشتری به انتخاب تحریم یا ادامه همکاری با ایران میپردازند. این دو مثال بیانگر آن است که رویه دولت در مقابله با تهدیدهای سیاسی- اقتصادی علیه کشور با رویهای که نظامیان ما در پیش گرفتهاند، همخوانی ندارد. متاسفانه آنگونه که از رصد عملکردها برمیآید، سیاستمداران دولتی بیشتر در حد شعار و برای کاهش انتقادات سخن از عزت ملی و دفاع از حریم سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران به میان میآورند.
پی نوشت
* اگر این خواسته عراقیها تحقق مییافت، از یک طرف رژیم بعث را بهعنوان دولتی صلحطلب جلوه میداد و از سوی دیگر به کشوری که جنگی تحمیلی را علیه ما آغاز کرده بود، مشروعیت بینالمللی میبخشید