ملک سلمان و تغییر سیاست خاورمیانه عربستان

در پی فوت ملک عبدالله و تکیه زدن ملک سلمان بر تخت پادشاهی سیاست های سعودی در سطح داخلی و خارجی با تغییراتی همراه شد و بر این اساس تلاش شد در هم پیمانی‌های قبلی تجدید نظر شود.

کد خبر : 490030
خبرگزاری تسنیم: پس از فوت ملک عبدالله و تکیه زدن ملک سلمان بر تخت پادشاهی سیاست های سعودی در سطح داخلی و خارجی با تغییراتی همراه شد و بر این اساس تلاش شد در هم پیمانی های قبلی تجدید نظر شده و در داخل کشور نیز فضای باز ایجاد شود.
سفر همزمان السیسی و اردوغان به عربستان
هنگامی که عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر همزمان با سفر رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه عازم عربستان شد، این دو یکدیگر را در آنجا ملاقات نکردند و به طور همزمان در ریاض حضور نداشتند زیرا هنگام حضور السیسی در ریاض اردوغان به حج عمره رفته بود.
تغییر سیاست خاورمیانه عربستان در دوران ملک سلمان
اما ترتیب دادن سفر این دو به طور همزمان بیانگر تمایل فراوان به ارسال این پیام بود که حمایت ریاض از مصر به معنی دشمنی با ترکیه نیست، زیرا سیاست عربستان در دوره جدید و به عبارت بهتر در زمان ملک سلمان در قبال آینده خاورمیانه محاسبات و دیدگاههای متفاوتی پیدا کرده است.
به عبارت دیگرسیاست‌های عربستان در دور جدید اولا با دسته بندی مخالفت کرده و دوما مبتنی بر این اصل است که به منظور مقابله با چالش های غیرمنتظره در منطقه که همه کشورهای آن را به درجات مختلف در معرض تهدید قرار داده است باید در راستای حفظ منافع خود و منطقه در ترسیم و تشکیل ائتلاف‌ها تجدید نظر شود.
تغییر تدریجی سیاستمداران سعودی
بنابر اعلام یک منبع بسیار نزدیک به مرجع تصمیم گیری در ریاض، این موضوع به دقت مورد بررسی قرار دارد تا نتایج آن به زودی اعلام شود و موضوعی که تاکنون در این خصوص روشن شده است اینکه رویکرد جدید شامل تغییر آرام در سیاست ها و شخصیت ها خواهد بود.
در آن زمان گفته شد این تغییرات جدید سعود الفیصل وزیر خارجه 75 ساله سعودی را که 40 سال در این پست قرار دارد، نیز شامل خواهد شد به ویژه اینکه وی بارها به دلیل شرایط جسمی درخواست استعفا را مطرح کرده بود.
این در حالی است که سعود الفیصل ژانویه سال گذشته از ناحیه ستون فقرات در بیمارستانی در آمریکا تحت عمل جراحی قرار گرفت.
در این میان گفته می شد که «عبدالعزیز القطان» سفیر عربستان در قاهره نیز از دیگر افرادی است که تغییرات جدید او را نیز شامل خواهد شد اما اعلام تصمیم نهایی در این خصوص تا روشن شدن دیدگاههای دوران جدید سعودی به تاخیر می افتد.
تغییرات داخلی در عربستان
اما نشانه های تغییر پیش از سیاست خارجه در سطح سیاست داخلی عربستان نمود یافت به این معنی که در طول یک هفته پس از اعلام خبر فوت ملک عبدالله بن عبدالعزیز، ملک سلمان 34 دستور پادشاهی در مورد ساماندهی اوضاع داخلی کشور صادر کرد که برخی از آنان به مناصب عالی کشور مربوط شده و برخی دیگر نیز مربوط به بازنگری در ساختار نهادهای داخلی بود و بر اساس آن 12 نهاد عمومی تنها در دو نهاد ادغام شدند.
بخش دیگری از دستور پادشاهی نیز در مورد افزایش حقوق کارکنان دولت بود.
پرواضح است که این تصمیم ها قبلا و در زمانی که ملک عبدالله در بیهوشی به سر می برد، اتخاذ شده بود.
کوچک کردن نهادهای دولتی
در دوره پادشاه جدید سعودی علاوه بر ایجاد تغییرات در نهادهای دولتی و استفاده از برخی چهره های جوان تلاش شد در فضای عمومی نیز با استفاده از گشایش نسبی در موضوع آزادی ها تغییری ایجاد شود از جمله اینکه گذرنامه برخی مبلغان که توقیف شده بود، به آنان بازگردانده شد که مهم ترین این افراد شیخ سلمان العوده بود.
نمونه دیگر اینکه شیخ سعود الشریم از خطبای سعودی که به دلیل متهم شدن به رویکردهای اخوانی از خطبه خواندن منع شده بود، در چارچوب همین تغییرات جدید ممنوعیت فعالیت او برداشته شد.
علاوه بر این اجرای حکم شلاق برای رائف البدوی وبلاگ نویس سعودی متوقف شد و داوود الشریان نویسنده و روزنامه نگار سعودی که حق نویسندگی نداشت، بار دیگر اجازه یافت همان ستون قبلی روزانه خود را در روزنامه الحیات داشته باشد.
الشریان در اولین روز بازگشت به کار خود در ستون مخصوص خود از فشارها و محدودیت ها علیه اندیشمندان مستقل انتقاد کرده و گفت ما در جهان عرب نماینده صحبت مشهور جرج بوش هستیم مبنی بر اینکه « هر کس با من نیست، علیه من است» و شک و ترس بر ما مستولی شده است تا جایی که تحمل شنیدن دیدگاه مستقل را نداریم.
تکاپوی سعودی برای نزدیک شدن به جنبش های فتح و حماس
پس از فوت ملک عبدالله معماهای زیادی در مورد رویکردهای سیاست خارجی پادشاه جدید مطرح شد. در این ارتباط «دیوید هرست» کارشناس سرشناس انگلیسی در مقاله ای تحت عنوان «کودتا در قصر»، گزارشی را منتشر کرده و به نزدیک شدن احتمالی روابط عربستان با ترکیه و قطر و تلاش برای بازیافتن نقش دیرینه خود بین جنبش های فتح و حماس اشاره کرد.
وی یادآور شد که احتمال دارد در کمک های ریاض به نظام حاکم مصر تغییراتی ایجاد شود گرچه طرح این موضوع اکنون تا حدودی زود است زیرا تنها یک هفته پس از فوت ملک عبدالله این خبر اعلام شد اما جمال قاشقچی اندکی پس از فوت پادشاه در روزنامه الحیات مقاله ای را با این عنوان منتشر کرد: هر دوره، دولت و مردان و سیاست خارجی خاص خود را دارد.
اوضاع نابسامان جهان عرب
وی در مقاله خود به شکست سیاست های قبلی عربستان و آمریکا در متوقف کردن فروپاشی دولت ها در خاورمیانه اشاره کرد و دلیل آن را نبود هماهنگی و همکاری بین سه کشور عربستان، آمریکا و ترکیه دانست.
این نویسنده همچنین با اشاره به نابسامانی اوضاع در جهان عرب، در مورد مصر لحن مثبتی به کار نبرد و گفت، مصر اوضاع خوبی ندارد و در نهایت نیز برای حل این وضعیت پیشنهاد کرد که یک اتاق عملیات مشترک سعودی- آمریکایی- ترکی تشکیل شود تا زبانه های آتشی را که در منطقه شعله ور شده است، خاموش کرده و ثبات و آشتی را بین طرفهای درگیر برقرار کند.
اما اظهارات مفصل تر در ارتباط با مصر را می توان در مقاله خالد الدخیل نویسنده سرشناس و معروف سعودی مشاهده کرد به این معنی که وی در اوایل سال 2015 در روزنامه الحیات مقاله ای را با این عنوان منتشر کرد: تحولات سعودی و نگرانی مصر.
وی در مقاله خود با اشاره به اظهارات ملک سلمان بن عبدالعزیز مبنی بر تغییر ناپذیر بودن حمایت عربستان از مصر گفت: اما مشکل این موضوع شکل حمایت و چارچوب آن است زیرا «برخی در مصر» به دنبال این هستند که این کمک ها بخشش بلاعوض باشد و خواستار این هستند که به دلیل ارتباط و حمایت ترکیه از اخوانی ها عربستان نباید به آنکارا نزدیک شود که این به معنی نادیده گرفتن این نکته بدیهی است که روابط کشورها مبتنی بر این دیدگاه عاطفی نیست.
به عقیده او دیدگاه سیاسی منطقی تر ایجاب می کند که نباید روابط دو کشور را بر اساس موضع گیری در مقابل اخوانی ها و یا بر اساس موضوع ترکیه بنا کرد زیرا اگر ثبات مصر منافع راهبردی برای عربستان به شمار می آید که همین طور هم هست پس عربستان باید با اخوانی ها به عنوان یک موضوع داخلی مصر تعامل داشته باشد.
علاوه بر این عربستان باید در درجه نخست با در نظر گرفتن تاثیر خود بر ثبات مصر به این کشور نزدیک شود و پس از آن بازتاب های منطقه ای و نیز داخلی آن را نیز در نظر داشته باشد از همین زاویه ادامه دور شدن از ترکیه طبق خواست برخی طرفهای مصری، در شرایط کنونی به نفع توازن منطقه ای نیست زیرا توازن منطقه اصل اول ثبات منطقه و نیز مصر است.
این نویسنده می افزاید: موضوع اخوان المسلمین در مصر به یک گره فکری و سیاسی تبدیل شده است.
نکته قابل ملاحظه اینکه اوضاع جاری یمن اکنون مهم ترین چالش خارجی پادشاه سعودی به شمار می آید زیرا به قدرت رسیدن انصار الله تحت حمایت ایران به مثابه تهدید مستقیم برای امنیت عربستان است به اضافه اینکه یمن به بستر مناسبی برای استقرار القاعده تبدیل شده است و برخی پایگاههای آن در جنوب این کشور مستقر شده در حالی که داعش نیز در شمال کشور حضور دارد که این نیز به نوبه خود ابهام و پیچیدگی اوضاع یمن را دوچندان کرده است.
از سوی دیگر جالب اینکه اوضاع جاری یمن و تغییرات و تهدیدات آن برای امنیت عربستان، از برخی جهات شبیه اوضاع لیبی است که مصر آن را به مثابه تهدیدی برای امنیت خود می داند به این معنی که گروههای تروریستی در لیبی حضور دارند و لیبی دو دولت دارد یکی در طبرق و دیگری در طرابلس مانند یمن است زیرا در آنجا نیز انصار الله در صنعاء حکومت کرده و یک دولت دیگر در عدن مستقر شده است و در هر دو کشور نیز شبح جنگ داخلی سایه انداخته است و احتمال دودستگی و از هم پاشیدگی نیز وجود دارد.
در این شرایط نکته دیگر اینکه با توجه به آب شدن یخ روابط عربستان با جنبش حماس این سوال مطرح است که این تغییرات بر اوضاع عربهای خلیج فارس چه تاثیری خواهد داشت؟ سوال دیگر اینکه مصر با این متغیرات چه تعاملی خواهد داشت؟باید اجازه داد گذشت زمان به این سوال ها پاسخ دهد.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: