میدان مبارزه رسانه ای خالی نیست
مردم را باید دید و باید باور کرد و مانند جبهه های هشت سال دفاع مقدس برای استفاده از بسیج مردمی آغوش باز کرد، البته با برنامه.
کد خبر :
489868
تهران پرس: علی مهاجر| عظمت انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام در سالهای اول پیروزی انقلاب شاید برای عموم مردم قابل درک نبود. یک انسان آیندهنگر میتوانست درک کند بنایی که حضرت امام بنیان آن را پیریزی کرده است فراتر از مرزهای جغرافیایی ایران، تحولاتی شگرف را به جا خواهد گذاشت. اما امروز برای یک بیننده ی عادی نیز اثرات و حضور فکر حضرت امام در کشورهای مختلف منطقه قابل درک است. افق حضرت امام در مبارزه هیچ وقت محدود به سرنگونی رژیم پهلوی نشد بلکه آن را مرحله ی اول مبارزه با شرق و غرب می دانست و انقلاب اسلامی را با افق نه شرقی نه غربی هدایت می کرد. در افق امام، انقلاب اسلامی با شرق و غرب عالم و مظاهر استکبار پنجه در پنجه انداخت که تقابل اسلام ناب با اسلام آمریکایی از جمله سخت ترین این نبردها بود. ماهیت انقلاب اسلامی، در تعارض و تقابل با استکبار جهانی و نظم حاصل از قدرت زورگویی آنها بر جهان بود، لذا از همان روزهای اول انقلاب تلاش غرب و شرق بر مدار شکست انقلاب قرار گرفت که پس از مدتی به تضعیف و تحریف و شکست تدریجی انقلاب اسلامی تغییر ماهیت داد. حقیقت آن است که در این میدان مبارزه، دشمنان انقلاب اسلامی بصورت
سازمان یافته، برنامه ریزی شده، با منابع مالی قدرت مند در تلاشاند و هم حوزه جنگ سخت و نیمه سخت و هم نرم را بر برهههای زمانی مختلف مورد آزمون قرار داده اند. در واقع حوزه ی رسانه و جنگ نرم از آغازین روزهای انقلاب اسلامی تا کنون یکی از عرصه های اصلی سرمایه گذاری دشمنان انقلاب اسلامی بوده است. در این نبرد رسانه ای، شکل حضور، تنوع و تعدد میدان های مبارزه، هزینه های پشتیبانی از این نبرد، خروجی محتوای رسانه ای همه و همه نشان از یک حرکت سازمان یافته دارد. فیلمی که در یک شبکه ی ماهوارهایِ سرگرمی برای مخاطب ایرانی پخش می شود در کنار بازی ضد ایرانی و یا ضد اسلامی ساخته شده توسط فلان کمپانی غربی، در کنار سیل اطلاعات مخدوش و جهت دار پنهان و آشکار در شبکه های اجتماعی در کنار گزارش خبری فلان شبکه ی خبری لندن نشین همه تکه های یک پازل بزرگ را نشان می دهند که وقتی کنار هم قرار می گیرند نشان می دهد که چه گستره ای از میدان نبرد پیش روی فعالان رسانه ای انقلاب اسلامی است. دشمن از سر تفنن و یا بی برنامه برای کودکان و نوجوانان محتوای رسانه ای تولید نمی کند. او برای هر مخاطب و قشری، محتوای متناسب با آن تولید می کند، یکی را
غافل می کند، یکی را منحرف و یکی را مستخدم . دشمنان انقلاب اسلامی گسترهای از شبکه های صهیونیستی، آمریکایی، انگلیسی، عربی، بهایی، سلطنت طلب را در خارج از کشور تشکیل میدهند که مستقیم و غیر مستقیم از رسانهها و فعالان داخل کشور نیز نیروگیری کردهاند. این حجم نیرو و امکانات دشمنان انقلاب اسلامی به وضوح در موضوعات مختلف نشان می دهد که اگر چه مبانی فکری متفاوت و منافع و مطامع مختلفی دارند ولی در مقابله با جمهوری اسلامی بصورت هدفمند و سازمان یافته تشکیل جبهه می دهند. حوادث سال 88 و بمباران رسانه ای کشور در آن ایام موید این جبهه ی رسانهای است. تیترهای هماهنگ و گاها کاملا یکسان روزنامه های زنجیره ای سالهای پایانی دهه هفتاد تا پویش های به ظاهر اجتماعی با عقبه ی سیاسی و هجمه به مبانی دینی در شبکه های اجتماعی در سالهای ابتدایی دهه 90، برنامه ریزی جبهه معارض را نشان می هد. آنچه رهبر انقلاب تحت عنوان ناتوی فرهنگی عنوان کردند دقیقا تاکید بر این حرکت سازمان یافته و برنامهریزی شدهی دشمن است که:« مجموعه ی زنجیره ی به هم پیوسته ی رسانه های گوناگون - که حالا اینترنت هم داخلش شده است و ماهواره ها و تلویزیونها و رادیوها
- در جهت مشخصی حرکت می کنند تا سررشته ی تحولات جوامع را به عهده بگیرند»(بیانات رهبر انقلاب در دیدار با دانشگاهیان سمنان؛ ۱۳۸۵/۰۸/۱۸) فعالان رسانه ای انقلاب اسلامی باید دشمن را خوب بشناسند، هم قدرتش را و هم ابزارش را، هم اهدافش را و هم عقبه ی فکری اش را، هم منافذ نفوذش را و هم نفوذی های ستون پنجمش را. اگر درست شناختند می توانند به مقابله بربیایند. حال باید به این پرسش پاسخ داد که برای مقابله با یک نبرد گستردهی سازمان دهی شده می توان بصورت فردی به گوشه ای از این خاکریز هجوم برد آنهم با یک نوع سلاح و با یک حجم محدود از مهمات؟ فرضا که در آن گوشه ی خاکریز در نبرد موفقیتی نسبی حاصل شد، آیا از چپ و راست خاکریز مطمئن هستیم که دشمن نفوذ نکرده است؟ نه اینکه یکباره ببینیم که حاج قاسم (سلیمانی) قهرمان نوجوانان عراقی و سوری شده است، ولی نوجوان ایرانی به مرد عنکبوتی و بتمن می نازد؟ جبهه ی رسانهای معارض انقلاب اسلامی کاملا هماهنگ با سیاست های آمریکایی - صهیونیستی بدون داشتن محدودیت دینی، قانونی و اخلاقی به تقابل برخاسته است؛ لذاست که نمی توان اینچنین دشمنی را نادیده گرفت و یا بی برنامه، بدون سازمان و هماهنگی با دیگر
فعالان این عرصه وارد میدان نبرد مبارزه شد. فی المثل در ماجرای پروندهی هسته ای جمهوری اسلامی، آنچه قرار است سیاست مدار آمریکایی در تریبون رسمی بگوید قبلا توسط چند مستند و چند گزارش خبری، صدها تیتر روزنامه و خبرگزاری، چند فیلم سینمایی و بازی رایانه ای در ذهن مخاطب غربی آماده سازی شده است. نکته ی قابل تامل آنکه گاها رسانهها و افرادی در داخل کشور هم با آنها همآهنگ می شوند. با وجود چنین جبههی معارضی ، فعالان فرهنگی رسانه ای انقلاب اسلامی باید با نگاه جبهه ای و قرارگاهی وارد این میدان بشوند تا ضمن پوشش ضعف های احتمالی در حوزه ی اقدام، با هم افزایی ایجاد شده اثربخشی دوچندان داشته باشند. حقیقت آن است که اگر بخواهیم در مقابل این جبهه کار کنیم، هم باید تنوع داشته باشیم، هم باید برنامه داشته باشیم و کارمان هدایت شده باشد؛ «این نمی شود مگر با تشکیل جبهه. این طرف هم بایستی جبهه تشکیل داد. از افراد و حتی مجموعه ها، به تنهایی کاری بر نمی آید. باید یک کار وسیع جبهه ای انجام داد.»(بیانات رهبر انقلاب با موضوع پشتیبانی و حمایت از تشکل های فرهنگی 2/2/1392) نباید فراموش کرد که ماموریت جبههی رسانه ای انقلاب اسلامی هر روز
سنگین تر و خطیرتر می شود. هر روز تکنولوژی های ارتباطی رشد و پیشرفت بیشتری پیدا می کند و سطح دسترسی و وابستگی مخاطبان به آنها بیشتر می شود. در این میدان، همان طور که جمهوری اسلامی پرچمدار انقلاب اسلامی در جهان است در این عرصه نباید از اثربخشی بر مخاطب مسلمان جهانی غفلت کند. خالی کردن عرصهی بین المللی یعنی میدان دادن به رسانه های اسلام آمریکایی، از اسلام تحجر داعشی گرفته تا رسانه های اسلام سکولار ترکی و عربی. جبههی رسانه ای انقلاب اسلامی باید حرف حق را به زبانهای مختلف و برای قشرها و سنهای مختلف با بهره وری ازابزار هنر در قالبی جذاب و سالم در گستره ی جهانی نشر دهد. نباید انتظار داشت که سخن رهبر انقلاب به جوانان اروپایی و آمریکایی را رسانه های جبههی معارض نشر دهند که اگر چنین هم کنند حتما با تحریف و خدعه و نیرنگ همراه خواهد بود. مگر غیر از این است که این مهم بر عهده ی سربازان رسانه ای انقلاب اسلامی است. رشد رسانه های تعاملی در سالهای اخیر نیز باید یکی از دغدغه های اصلی جبهه رسانهای انقلاب باشد. میدان مبارزهی رسانهای خالی نیست ولی باید برای نقش آفرینی مردم در این میدان برنامه داشت که در غیر این صورت
خواسته یا ناخواسته در زمینی بازی می کنند که دشمنان زودتر از ما برایش برنامه ریخته اند. مردم را باید دید و باید باور کرد و مانند جبهه های هشت سال دفاع مقدس برای استفاده از بسیج مردمی آغوش باز کرد، البته با برنامه.