حامد بهداد :پیشنهاد «هاتف» را رو هوا زدم
حامد بهداد گفت: برخی میخواهند به آدم تلقین کنند که بازی آرام و لطیف بهتر است در صورتی که برخی می خواهند با این نوع نقد از افراد یک فردساکت بسازند.
_در اولین گفتگو هایت یادم می آید که گفتی من حق خود یا انتقام خود را از سینما می گیرم امروز این اتفاق به افتاده است؟
بهداد: اینها صدای جوانی است که فرد میخواهد دیده شود اما بعد از مدتی نباید فقط از توبره بخورد. وقتی جهان، مردم، خداوند و وقتی ناخودآگاه جمعی این فرصت را به تو می دهد تا دیده بشوید دیگر نباید به صورت دائم مصرف کنید باید خودت را نیز بسازی. این که گفته بودم من انتقامم را از سینما می گیرم قطعاً منظورم این بوده است که یک روزی دیده خواهم شد چون انسان به دنیا آمده است که متجلی بشود. البته من می دانستم که دارم چی کار می کنم.
_البته همیشه در ارتباط با این که بهداد در برخی از جلسات و گفتگو ها همیشه کاری انجام می دهد که بحث برانگیز می شود. همیشه صحبت بهداد در بین مردم و اهالی رسانه بوده اما من اعتقادم این است که از آنجایی که ما فرش قرمز و یا شرایط ویژه ای نداریم تا بازیگر خود را به قول معروف پرزنت کند و دیده شود بهداد با آگاهی و تیزهوشی با رفتار خود فرش قرمزی را پهن کرده تا دیده شود.
بهداد: می تواند این هم باشد به نظرم تفسیر هوشمندانه و مهربانی است البته درست، دقیق و لطیف است. در حقیقت یک نوع پوشش خبری درباره خودم توسط خودم است.
_هنوز هم این کار را انجام می دهید با این که نیازی به دیده شدن ندارید اما اعتقاد دارم به نحوه دیگری که مناسب شرایط فعلی است شانتاژ رسانه ای را برای خود به صورت درست انجام می دهید.
بهداد: اصلا کسی غیر از خودم بلد نیست این کار را انجام دهد این رفتار مخصوص خودم است.
_مدتی فیلم های پر سر و صدا بازی می کردی اما به نظرم می رسد که این طور فیلم ها در کارنامه کاری ات کمرنگ تر شده است.
بهداد: نه اتفاقا فیلم سینمایی «آرایش غلیظ» و «زندگی جای دیگری است» را در کارنامه دارم که برای یکی دو سال اخیر است. البته از سریال خانگی «دندون طلا» نیز می توانم یاد کنم.
_البته منظورم در سینما است صرفاً.
بهداد: نه اینطور نمی توان به این موضوع نگاه کرد. البته زبان این مینی سریال زبان دکوپاژ است این اثر یک زبان کلایسک دارد. به زور می خواهند به آدم تلقین کنند که بازی آرام و لطیف بهتر است به نظرم اینها درست نیست. برخی با این نوع نگاه و نقد می خواهند از افراد یک اخته خاموش و ساکت بسازند این رفتار مانند این است که می خواهند به فردی مواد مخدر بدهند تا او را ساکت کنند. در صورتی که این فریاد زدن در بازی ژنتیک جوان است مگر می شود آن را مهار کرد و هر کسی به نحوی آن را تخلیه می کند و به نظرم این هیاهو در جوان که به دنبال تخلیه ان است یک نوع فضیلت به حساب می آید.
_الان که بهداد در مرز چهل سالگی است هیاهویش کمتر شده؟
بهداد: نمی دانم. تصور کنید فردی همچون بهرام بیضایی که خاموش می رود و در یک گوشه دنیا تئاتر کار می کند آیا آن هیاهو را ندارد؟! او هم این هیاهو را دارد ولی این انرژی عمیق شده است در مغز و استخوان وی. من هم به دنبال فرصت های بعدی می گردم.
_ در مورد فیلم سینمایی «نیمه شب اتفاق می افتد» چه نظری دارید؟یک عاشقانه ساده بود که به نظرم باید آن را انجام می دادم و دوستش دارم.
_بهداد بعد از این همه مدت که از بازیگری اش در سینما می گذرد و فیلم نامه های مختلفی را خوانده این روز ها فیلم نامه مورد نظرش را بر چه اساس و پایه ای انتخاب می کند؟
بهداد: من بیشتر کار می کنم و این فیلم نامه ها هستند که خودشان به سمت من می آیند. آنها من را انتخاب می کنند و من نیز آن ها را کار می کنم. البته در انتخاب به عوامل دست مزد و قصه فیلم بسیار دقت می کنم. همه این ها باید تا اندازه ای تامین شود. البته کار ضعیف هم داشتم.
_مثل فیلم آدمکش که به نظرم تو کارنامه کاریت کار ضعیف است.
بهداد: موافق نیستم. این فیلم ضعیف نیست البته می توانید آن را دوست نداشته باشی و آن را کار متوسطی بدانی اما کار ضعیفی نیست. لحنش، دکوپاژ و فضاسازی فیلم و بسیاری از موارد دیگرش مقبول است.
_البته در این دوره از جشنواره در یک فیلم دیگری با نام «هفت ماهگی» نیز بازی کرده ای؟
بهداد: ابتدا فیلم سینمایی «کوچه بی نام» را دیدم و خیلی از فیلمش خوشم آمد و راستش را بخواهید وقتی پیشنهاد داد رو هوا زدم برم که ببینم با هاتف چه فضایی را در پشت دوربین می توان تجربه کرد.
_با برخی از کارگردانان و یا تهیه کنندگان که صحبت می کنیم و در مورد همکاری با تو از آنها می پرسیم می گویند بهداد انرژی زیادی دارد که باید آن را کنترل کرد.
بهداد: وقتی صحنه از کار می افتد و چیزی پیش نمی رود پیشنهاد می دهم گاهی اوقات هم کارگردان نمی پذیرد و صحنه تق و لق، عقیم و فلج می شود.
_صحبت پایانی.
بهداد: به نظرم هنرمند مصونیت اجتماعی سیاسی ندارد و شهرتش از افراد سیاسی بالاتر است اما از آن محافظت نمی شود. این که وقتی برای انسان عاقل و فهمیده ارزش قائل نیستیم به آن توهین کرده ایم. در جوامع پیشرفته برای هنرمندان خود جایگاه ویژه ای را در نظر می گیرند. اهانتی که به فاطمه معتمد آریا در کاشان شد باید قطعاً بدانیم که کار مردم کاشان نبوده است همه ما می دانیم که در تمام ایران ما مردم بی نظیری داریم. این چه کاری بود؟! بهتر است گفتگو شود و همواره گفتگو جواب داده است. خشونت یک راه کوتاه مدت است و احترام یک راه ابدی است.