انقلاب اسلامي و خليج فارس

اتفاق بزرگي رخ داده و اتفاقات بزرگ‌تري در راه است. انقلاب اسلامي معجزه قرن است و انفجار نوري كه هر روز بر شعاع پرتوافكني‌اش افزوده مي‌شود.

کد خبر : 488894
روزنامه جوان؛ ید الله جوان: اتفاق بزرگي رخ داده و اتفاقات بزرگ‌تري در راه است. انقلاب اسلامي معجزه قرن است و انفجار نوري كه هر روز بر شعاع پرتوافكني‌اش افزوده مي‌شود. خليج فارس به عنوان يك منطقه راهبردي،‌به بركت انقلاب اسلامي سيمايش دگرگون شده و آينده‌اي متفاوت از گذشته خود در 500 سال اخير خواهد داشت. با مثالي اين گذشته و آينده را مي‌توان تشريح كرد و درك و فهم آن را آسان نمود. ايران با آن گذشته تمدني و فرهنگي خود، روزي عرصه تاخت و تاز قدرت‌هاي بيگانه شد. نفوذ اجنبي در كشور ايران، از اواسط دوره صفويه شروع و به تدريج بر عمق و ابعاد اين نفوذ افزوده شد. كار به جايي رسيد كه در دوره قاجاريه، شمال كشور تحت نفوذ و كنترل روس‌ها و جنوب كشور تحت نفوذ و كنترل انگليسي‌ها بود. عصر امتيازات شكل گرفت و در اين دوران، از حاكميت ملي خبري نبود و شاه مملكت هم هيچ‌كاره بود. نفوذ بيگانه در اين مملكت، به حدي بود كه انگليسي‌ها به راحتي نهضت مشروطيت را به شكست رساندند و در نهايت با كودتا، رضاخان ميرپنج را به قدرت رسانده و در ايران‌زمين در راستاي منافع خود، سلسله‌اي را كنار زده و سلسله پهلوي را جايگزين كردند. طي 57 سال در دوران رضاخان و محمدرضا، غربي‌ها و خصوصاً امريكايي‌ها و انگليسي‌ها بر مقدرات اين كشور و مردمش سلطه داشتند و دربار براي بيگانه و اجنبي نوكري مي‌كرد. ايران با آن همه عظمت و گذشته‌اش، به راحتي طي دو جنگ اول و دوم به اشغال اجنبي درآمد و خسارت‌هاي سنگيني به كشور وارد شد. اما با انقلاب اسلامي، به اين دوران سيه‌روزي، وادادگي، سرخوردگي، بيگانه‌پرستي، و در يك كلام به اين دوران خفت‌ و خواري پايان داده شد و ملت ايران آزاد شد و به استقلال واقعي دست يافت و عزتمند شد. امروز ملت ايران عزيز است و قدرتمند؛ و هيچ بيگانه‌اي جرئت دست‌اندازي به كشور ايران را ندارد. امروز ايران با عنوان جمهوري اسلامي، قدرت منطقه شده و محور مقاومت در برابر صهيونيسم و استكبار جهاني مي‌باشد. اكنون جمهوري اسلامي، كانون الهام بخشي براي همه مسلمانان جهان و ملت‌هاي مظلوم و تحت ستم مي‌باشد.
با مروري كوتاه بر گذشته و حال ايران، بهتر مي‌توان گذشته و حال و آينده خليج فارس را ترسيم نمود. با نگاهي كوتاه و اجمالي بر سيماي خليج فارس در آئينه زمان، مي‌توان فهميد كه اين منطقه راهبردي، چه دوران پر فراز و فرودي داشته است. در گذشته‌هاي دور، حاكميت تاريخي ايرانيان بر خليج فارس به عنوان يك امر مسلم تاريخي به ثبت رسيده است. براي يك دوره طولاني، ايران نيروي حاكم بر خليج فارس و جزاير اصلي آن بوده و در اين منطقه خبري از قدرت‌هاي بيگانه و فرامنطقه‌اي در اين دوران نيست. تسلط ايرانيان در پيش از دوره اسلامي، در دوره بعد از پيوستن و گرويدن ايرانيان به اسلام هم تداوم يافت و دوره امويان و عباسيان، حرف اول در خليج فارس را ايراني‌ها مي‌زدند. در اين دوره كه صنعت كشتي‌سازي و دريانوردي رشد خوبي پيدا كرده بود، ايراني‌ها به دليل توانمندي در صنعت كشتي‌سازي و دريانوردي، اداره‌كنندگان اصلي امور دريانوردي بين خليج فارس و ديگر بنادر اصلي در جهان و از جمله بنادر چين بودند. در همين دوران پررونق دريايي ايرانيان بود كه اسلام از راه آبي و عمدتاً از سوي ايرانيان به چين راه يافت و در اين مسير طولاني، گروه‌هايي در كشورهاي هند، مالزي، اندونزي، تايلند و سرانجام بندر كانتون چين به اسلام گرويدند.
اما با گذر زمان و به دلايل گوناگون، پاي قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي به خليج فارس باز شد و كم‌كم، اين بيگانگان بودند كه بر اين آبراه راهبردي سلطه پيدا كردند.
چيني‌ها اولين كشوري بودند كه با اهداف تجاري در دوران امپراطوري سلسله تانگ (618 تا 907 م) به خليج فارس رفت‌و‌آمد دريايي داشتند.
اما اولين حضور با اهداف استعماري و غارت، كه با ظلم و ستم بيگانه در حق ملت‌هاي منطقه‌ همراه بود،‌در پرونده پرتغالي‌ها ثبت شده است. پرتغالي‌ها در سال 1506 ميلادي با فرماندهي شخصي به نام «آلفونس دالبوكرك» همراه با دسته‌اي از كشتي‌هاي جنگي پرتغال از دماغه اميدنيك عبور كرده و در نهايت با ورود به خليج فارس،‌اولين تعرض خودشان را به جزيره هرمز با يورش آغاز كرده و با ورود به ديگر جزاير،‌آتش‌افروزي كردند.
پرتغالي‌ها سپس وارد سواحل مسقط شده و شهر را گلوله‌باران كردند و به كشتار مردم دست زدند. بنابراين اولين حضور اروپايي‌ها در خليج فارس، با آتش‌افروزي، كشتار مردم، غارت اموال مردم و سركوب اعتراضات مردم، ‌از سوي پرتغالي‌ها رقم خورد.
نكته جالب اينكه «دالبوكرك» پرتغالي با اين جنايات در حق ساكنان بومي خليج فارس، به عنوان نايب‌السلطه هندوستان برگزيده شد و شورش‌هاي محلي ضد اجنبي را، با قساوت قلبي كه داشت سركوب نمود. پرتغالي‌ها پس از استقرار كامل در مناطق استراتژيك خليج فارس و اقيانوس هند، حدود 150سال بر اين مناطق تسلط داشتند. از آن تاريخ تا به امروز، اين قدرت‌هاي غربي بودند كه به جاي قدرت‌هاي محلي و منطقه‌اي، بر خليج فارس حكمراني نموده و بر ملت‌هاي منطقه مسلط بودند. بعد از پرتغالي‌ها، حضور هلندي‌ها (1759 ـ‌1607 م)، سپس حضور فرانسوي‌ها (1894 ـ 1623)، حضور آلماني‌ها و حضور انگليسي‌ها، باعث شد كه كشورها و ملت‌هاي منطقه به طور كامل تحت سلطه بيگانه قرار گيرند.
بيشترين حضور همراه با ظلم و ستم در حق مردم منطقه، ‌در پرونده انگليسي‌ها از سال 1619 تا 1971 ميلادي به ثبت رسيده است. انگليسي‌ها پس از حضور در خليج فارس، با از صحنه خارج كردن رقباي خود، به قدرت برتر و حاكم بر خليج فارس و كشورهاي حاشيه اين آبراه راهبردي تبديل شدند. «پالمرسون»، وزير امور خارجه انگليس در سال 1838 مي‌گويد: «ما وظيفه داريم خليج فارس را زير سلطه نيروي دريايي خود در آوريم به طوري كه هيچ قدرتي نتواند با ما به رقابت برخيزد.»
انگليسي‌ها براساس چنين سياستي، براي يك دوره طولاني،‌قدرت مسلط در خليج فارس و كشورهاي حاشيه آن بودند. بعد از جنگ جهاني دوم و با ضعفي كه بر دولت استعمارگر انگليس حاكم شد، امريكايي‌ها به عنوان قدرت برتر در خليج فارس، جايگزين انگليس شدند. در اين دوران بود كه ايران به عنوان بزرگ‌ترين كشور منطقه و با در اختيار داشتن تمامي سواحل شمالي اين خليج و بخشي از سواحل درياي عمان، در راستاي حفظ منافع غرب و خصوصاً منافع امريكا، به ژاندارم خليج فارس تبديل شد. اما در حالي كه امريكايي‌ها تصور مي‌كردند صدها سال قدرت برتر اين منطقه خواهند بود، انقلاب اسلامي با رويكردي كاملاً ضدامريكايي در ايران به پيروزي رسيد. انقلاب اسلامي ايران را از درون متحول ساخت و بر منطقه تأثيرات عجيبي بر جاي گذاشت، يكي از آثار و پيامدهاي ژئوپلتيكي انقلاب اسلامي، جابه‌جايي قدرت در خليج فارس است. سيماي خليج فارس در پرتو اين جابه‌جايي قدرت به طور كلي در حال دگرگون شدن است. بعد از 500 سال، يك قدرت بومي و منطقه‌اي در خليج فارس، جايگزين قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي مي‌شود. بازداشت 10 تفنگدار امريكايي در خليج فارس از سوي دريادلان نيروي دريايي سپاه، يك نشانه از تحولي بزرگ با آثار و پيامدهاي ژئوپلتيكي و ژئواستراتژيكي است. بازداشت تفنگداران قدرت برتر طي چند دهه در خليج فارس، نشان از يك سقوط و يك ظهور است. اين رخداد تاريخي، نشان داد قدرت امريكا در منطقه سقوط كرده و به غروب خود در خليج فارس نزديك است. اين افول قدرت، با ظهور قدرت جمهوري اسلامي و تسلط نيروي دريايي سپاه بر خليج فارس رنگ واقعيت به خود گرفته است. امريكايي‌ها هرگز تصور نمي‌كردند روزي تفنگداران دريايي آنان در خليج فارس،‌اينگونه با بالا بردن دست‌ها و زانو زدن بر زمين، در حالي كه رعب و وحشت سراسر وجود آنان را فرا گرفته، تسليم قدرت دريايي ايران شوند.
اما اين اتفاق رخ داد، همانطور كه پيش از اين، تفنگداران دريايي بريتانياي كبير به محض ورود غيرمجاز به آب‌هاي سرزمين ايران، از سوي دريادلان پاسدار بازداشت شدند.
آنچه امريكايي‌ها را به دنبال اين حادثه به هم ريخت، همين جابه‌جايي قدرت است. بازتاب اين رخداد تاريخي در رسانه‌هاي جهان و واكنش مقامات امريكايي به اين موضوع، نشان مي‌دهد كه اتفاق بزرگي در خليج فارس رخ داده است. اكثر جمهوري ‌خواهان امريكا اعلام كردند، ايران با اين اقدام واشنگتن را تحقير كرد. سناتور «تد كروز» از كاندايداهاي جمهوريخواهان براي رياست جمهوري گفت «از ديدن اينكه 10 ملوان امريكايي دستشان را پشت سرشان گرفته‌اند و زانو زده‌اند، وحشت زده شده است.» آقاي «جب بوش» برادر بوش با اشاره به موضوع مي‌گويد: «ديگر دشمنان از ما نمي‌ترسند.» اما در ميان اين بازتاب‌ها و واكنش‌ها، جمله‌اي از گزارش يك روزنامه صهيونيستي قابل‌توجه است. روزنامه صهيونيستي «يديعوت آحارانوت»، در طي گزارش اين رخداد تاريخي مي‌نويسد: «سپاه حرف آخر را در ماجراي تفنگداران امريكايي زد.» واقعيت هم همين است كه از اين پس قدرت دريايي مسلط در خليج فارس قدرت دريايي جمهوري اسلامي اعم از سپاه در خليج فارس و نيروي راهبردي دريايي ارتش در درياي عمان و آب‌هاي دوردست به عنوان قدرت مكمل خواهد بود.
آنچه اكنون براي ملت ايران به عنوان يك افتخار حاصل شده، نتيجه سياست‌هاي راهبردي و كلان نظام جمهوري اسلامي در دوران پس از انقلاب اسلامي است. يكي از اين سياست‌ها را در اين كلام رهبر فرزانه انقلاب اسلامي و فرماندهي معظم كل قوا مي‌توان جست‌وجو كرد كه فرمودند: «اين منطقه از جهان يكي از حساس‌ترين مناطق دنيا و جزئي از عالم اسلام است كه ذخاير خدادادي آن بايد به مهم‌ترين وجهي مورد استفاده امت اسلام قرار گيرد و براي نيل به اين مقصود، بايد به دخالت نيروهاي خارجي در اين منطقه خاتمه داده شود و امنيت اين منطقه با همياري و همكاري ملت‌هاي منطقه بر پايه اخوت اسلامي برقرار شود. ما بارها اعلام كرده‌ايم كه دست دوستي همسايگان خود را به گرمي خواهيم فشرد و همواره خواهان همبستگي براساس اخوت اسلامي بوده و هستيم.»
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: