طنز: بابا من بهت افتخار می‌کنم
یکی از مسئولان اعلام کرد: رانندگی اتوبوس و تاکسی از سخت‌ترین مشاغل شهری است، کودکانی که پدرشان راننده است باید به شغل پدر خود افتخار کنند.
سرویس طنز پس‌پریروز؛ رضا احسان پور
یکی از مسئولان اعلام کرد: رانندگی اتوبوس و تاکسی از سخت‌ترین مشاغل شهری است / کودکانی که پدرشان راننده است باید به شغل پدر خود افتخار کنند.
اپیزود اول:
روز-داخلی-خانه اول
پسر: بابا! من به تو افتخار می‌كنم.
بابا: برای چی؟
پسر: چون راننده اتوبوسی.
بابا: مگه راننده اتوبوس بودن افتخار داره؟
پسر: نمی‌دونم والا! یه آقایی می‌گفت هر كسی باباش راننده اتوبوسه، باید به باباش افتخار كنه!
بابا: بی‌خود كرد! لازم نكرده به من افتخار كنی. هر كی هر چی بگه تو قبول می‌كنی؟ من خودم به خودم افتخار نمی‌كنم با این كار اعصاب خرد كن، اونوقت تو یه الف بچه می‌خواهی به من افتخار كنی؟ من به چه كسانی افتخار می‌كردم، این شد وضع و روزم، تو كه به من افتخار می‌كنی چی قراره بشی؟! پاشو! پاشو برو دوتا دونه نون بخر، پاشو!
اپیزود دوم:
روز-داخلی-خانه دوم
بابا: چرا این طوری نگاه می‌كنی پسرم؟
پسر: دارم فكر می‌كنم كه من به چه چیز شما باید افتخار كنم؟
بابا: اینم فكر كردن داره؟ این همه چیز! لازمه اسم بیارم؟
پسر: مثلاً؟
بابا: این كه یه حسابدار نمونه‌ام، مو لای درز حساب و كتابم نمی‌ره، همه از كارم راضی هستند و صدتا چیز دیگه!
پسر: نه! اینا كه قابل افتخار كردن نیست.
بابا: پس باید چطوری باشم كه بشه بهم افتخار كرد؟
پسر: امممم، مثلاً راننده اتوبوسی، تاكسی ای چیزی!
بابا: وا! یعنی چی؟
پسر: یه آقایی می‌گفت اونایی كه باباشون راننده اتوبوس یا تاكسیه، باید به باباشون افتخار كنن! حالا من هر چی نگاه می‌كنم می‌بینم بابای من از دار دنیا یه موتور هم نداره كه سوارش بشه، چه برسه به اینكه راننده اتوبوس و تاكسی باشه. بیخیال اصلاً. یه كاری بگم می‌كنی كه بهت افتخار كنم بابا؟
بابا: چی؟
پسر: جون من برو دوتا دونه نون بخر؛ من اصلاً حالش را ندارم!