با کودک استثنایی چطور برخورد کنیم؟
هر پدرومادری بعد از تولد فرزندش اولین سوالی که میپرسد درباره سلامتی نوزاد است؛ همه بعد از شنیدن خبر سلامتی بچه لبخند میزنند و یک نفس عمیق از سر آرامش خیال میکشند. حالا شما فرض کنید حال پدرومادری را که بعد از این سوال با نگاههای به زیر انداخته دکتر و پرستار و اطرافیان مواجه میشود. حال این پدرومادرها را تنها خودشان میدانند!
کد خبر :
487570
نینی سایت: قبل از این در مورد بعضی کودکان با استثنایی که نیاز به توانبخشی دارند، صحبت کردیم و بعضی از گروههای آنها را برشمردیم. حالا میخواهیم به برخورد پدرومادرها با این کودکان و وضعیت آنها از زبان یک کاردرمان و روانشناس که سالها تجربه کار با این دسته از کودکان را دارد، بپردازیم: لیلا هوشیارمحبوب درباره واکنش پدرومادرهایی که کودکان با نیازهای ویژه دارند، میگوید: «آنچه مهم است روش برخورد با این کودکان است؛ به عبارت دقیقتر روش برخورد با مشکلات این کودکان. دستهای از این کودکان وجود دارند که با گذراندن مراحل و دورههایی میتوانند به زندگی معمولی برگردند اما گروهی که مشکلاتی نظیر عقبماندگی ذهنی یا فلج مغزی دارند باید با یک رویکرد طولانیمدت و در نتیجه با صرف زمان و به خرج دادن حوصله بیشتر با آنها برخورد شود.» او اعتقاد دارد که آنچه نباید از طرف والدین فراموش شود و یادآوری آن به خودشان بسیار اهمیت دارد، این است که فرزند آنها در هر صورت «کودک» است: «کودکی با همان نیازها، لطایف و زیباییهایی که یک موجود نابالغ دارد. اگر پدرومادر این موضوع را مرتبا در رفتار و گفتارشان و در برخورد با فرزند خود در نظر
داشته باشند هم برای مادر و هم کودک، هر دو آرام بخش است. در واقع میتوان گفت که لذت والد بودن برای والدینی که حتی نقش درمانگر را بر عهده دارند، حس نمیشود مگر اینکه دست از انکار وجود مشکل بردارند.» این روانشناس و کاردرمان تاکید میکند که نخستین قدم برای کسانی که دارای فرزندان با شرایط خاص هستند «پذیرفتن» است: «پذیرفتن مساله بسیار مهمی برای داشتن یک برنامه درمانی درست، برای داشتن یک رابطه مادر و فرزندی یا پدر و فرزندی و حتی خواهر و برادری است. پذیرفتن مساله، کلید درمان و زندگی این کودکان است.» هوشیارمحبوب عقیده دارد که وقتی اطرافیان مشکل و متفاوت بودن کودک را میپذیرند مغز فعالیت خود را برای درک درست مساله و کشف راهحلهای جدید برای زندگی راحتتر شروع میکند: «تجربه کار با این کودکان به من نشان داده است که اولیای شاد و قابل اتکا در درمان، آنهایی هستند که منتظر معجزه نیستند و از دوران کودکی کودک خود لذت میبرند. آنها عاقلانه به دنبال توانبخشی و کار با کودک در منزل هستند و کودک خود را با محیط اجتماعی اطراف خود از قبیل دوست، همسایه و فامیل پیوند میزنند. داشتن یک دختر یا پسربچه در محیط خانه با هر شرایطی هم
باشد، در هر صورت باید برای پدرومادرشان شادیبخش باشد و اگر کسی با وجود داشتن یک کودک خاص این شادی را ندارد باید به دنبال ایرادی از جانب خود باشد.» کودک اوتیسم یک کودک است که به محبت شما، نگاه پرمهر شما، آغوش گرم شما و خانواده منسجم شما نیاز دارد. یک کودک سندرم داون همیشه به یک الگوی محکم و مهربان نیاز دارد و یک کودک فلج مغزی همیشه در اضطراب، تشنج خانواده است پس محیط شان را آرام و سالم نگه میدارند. اگر تفاوتی بین کودکان با نیاز خاص و کودکان کاملا نرمال وجود دارد آن تفاوت نیاز بیشتر گروه اول به داشتن محیط سالم است. لیلا هوشیارمحبوب، کاردرمان و کارشناسارشد روانشناسی درباره تاثیر بازخوردهای محیط زندگی برای کودک با نیاز خاص میگوید: «این بازخوردها برای کودک اکو میشود؛ یعنی به صورت تصاعدی روی رفتار خود شما و کودک شما تاثیر دارد. شما وقتی کودکی با نیاز خاص دارید خود نیز برای شارژ شدن، برای انرژی داشتن به «خود مراقبتی» بیشتری نیاز دارید. خودتان را بیشتر تحویل بگیرید؛ از نظر روانی خیلی مفید است که با خودتان مهربانتر باشید. مادر یا پدری که خود را یا شریک زندگی خود را مقصر میداند نمیتواند یک کمککننده خوب
باشد. با خودتان، با گذشته و چگونگی مشکلدار شدن کودک عزیزتان کنار بیایید تا بتوانید زیباییهای موجود در او را ببینید. و این در صورتی فراهم میشود که شما حل مساله کنید. هیجانی به مسائل نگاه نکنید یعنی به جای اینکه از وضعیت موجود ناراحت باشید، به راه حل بیندیشید. راه حل شما لزوما یک قرص یا دارو نیست که بتواند ظرف مدت کوتاهی کودک شما را کاملا خوب کند. راه حل شما میتواند زدن یک دستگیره در داخل سرویس بهداشتی باشد که کودک بتواند خودش بدون نیاز به کمک شما رفع حاجت کند!»