گامهای سهگانه پروژه نفوذ
«نفوذ»... اين واژه چند ماهي است كه در ادبيات سياسي كشور پررنگ شده است.
کد خبر :
486828
روزنامه جوان: «نفوذ»... اين واژه چند ماهي است كه در ادبيات سياسي كشور پررنگ شده است. درست حين مذاكرات فشرده هيئت ديپلماتيك جمهوري اسلامي ايران با گروه 5+1 بر سر پرونده فعاليتهاي صلحآميز هستهاي كشورمان بود كه رهبر معظم انقلاب هشدارهايي در خصوص اين پديده ارائه كردند تا نظر جامعه را به سمت خطري كه ممكن است از نشست و برخاستهاي خارج از عرف ديپلماتيك متوجه كشور شود، جلب كنند.
هنوز يك هفته از بيانيه لوزان نگذشته بود كه رهبر معظم انقلاب در ديدار سالانه خود با مداحان اهلبيت(ع)، فرمودند: «نكته بعدي كه به مسئولان محترم تذكر داديم و به شما هم عرض ميكنيم، اين است كه به هيچوجه اجازه داده نشود كه آنها به بهانه نظارت، به حريم امنيتي و دفاعي كشور نفوذ كنند، مطلقاً. مسئولان نظامي كشور به هيچوجه مأذون نيستند كه به بهانه نظارت يا بازرسي و مانند اينها، بيگانگان را به حريم و حصار امنيتي و دفاعي كشور راه بدهند يا توسعه دفاعي كشور را متوقف كنند. توسعه دفاعي و توانايي دفاعي كشور، مشت محكم ملت در عرصه نظامي است و بايستي همچنان محكم بماند و محكمتر شود.»
اما پس از توافق هستهاي (23 تير)، ابعاد مسئله «نفوذ» در كلام رهبري افزايش يافت، بهطوريكه حدود يك ماه بعد، رهبر معظم انقلاب اسلامي در سخنان خود، با لحني كه قاطعيت در آن موج ميزد، باز هم در خصوص «مسئله نفوذ» تحذير دادند: «نيت آنها [امريكاييها] اين بود كه از اين مذاكرات و از اين توافق، وسيلهاي پيدا كنند براي نفوذ در داخل كشور. ما اين راه را بستيم و اين راه را بهطور قاطع خواهيم بست، نه نفوذ اقتصادي امريكاييها را در كشورمان اجازه خواهيم داد، نه نفوذ سياسي آنها را، نه حضور سياسي آنها را، نه نفوذ فرهنگي آنها را.»
تلاش براي استحاله
اما اين تذكرات درخصوص پروژه نفوذ در حالي است كه مرور تاريخ سياسي كشور بيانگر اين حقيقت است كه پروژه نفوذ، مربوط به سالهاي اخير نيست بلكه ريشه در روزهاي نخستين پيروزي انقلاب اسلامي دارد؛ روزهايي كه امريكاييها ميكوشيدند با بهرهگيري از نيروهاي داخلي خود بتوانند همچنان جاي پاي خود را در ايران محكم نگه دارند. اين موضوعي بود كه پس از تسخير لانه جاسوسي ايالات متحده در تهران توسط دانشجويان پيرو خط امام نيز به اثبات رسيد و اسناد مكشوفه از اين محل نشان داد آنها روي چهرههاي مختلفي براي تحقق اهداف خود سرمايهگذاري كرده بودند.
اين پروژه در سالهاي پس از پيروزي انقلاب در قالب راهبردي جديد با موضوعات فرهنگي نمود پيدا كرد و از مسير بهرهگيري از مدلهاي فرهنگي به دنبال استحاله فكري نظام برآمدند؛ موضوعي كه رهبر معظم انقلاب در آن سالها نام تهاجم فرهنگي و سپس ناتوي فرهنگي روي آن گذاشتند.
كاركردهاي سهگانه نفوذ
اما مدل جديد پروژه نفوذ كه در اين دوره به موضوعات سياسي و بينالمللي منتقل شده است، اين بار در پس گفتوگوهاي ديپلماتيك همان هدف اوليه در خصوص سرنگوني جمهوري اسلامي را دنبال ميكند. اين يك واقعيت است كه به رغم تمام نشست و برخاستهاي ديپلماتيك ميان ايران و دنياي غرب هنوز ماهيت تقابلي جمهوري اسلامي ايران و امريكا تغيير نكرده است. اگرچه در پروژه جديد به نظر ميرسد امريكاييها به دنبال پروژهاي بلندمدتتر پيرامون جمهوري اسلامي ايران ميگردند و تصميم ندارند در كوتاهمدت به هدف غايي خود برسند.
در اين ميان موضوع اصلي آنجاست كه پروژه نفوذ امريكايي در سه گام مهم به دنبال زمينگير كردن جمهوري اسلامي ايران است.
گام نخست، عاديسازي گفتوگو با امريكا
نشست و برخاستهاي مكرر ميان ايران و امريكا بر سر مذاكرات هستهاي حالا به ديگر عرصهها نيز سوق پيدا كرده و ديگر كسي از گفتوگوهاي ايراني- امريكايي متعجب نميشود، اين در حالي است كه قبل از سال 92 درز خبر ملاقات يك مقام دست چندم وزارت خارجه ايران با يك مقام امريكايي، شايد انقلابي بزرگ در رسانههاي جهان ايجاد ميكرد. نمونه بارز اين مدعا گفتوگوهاي سفراي ايران و امريكا در عراق بر سر امنيت اين كشور بود كه آن زمان هياهوي زيادي به پا كرد.
در همين حال به نظر ميرسد عادي شدن گفتوگوهاي ايراني- امريكايي اين خطر را براي كشور ايجاد ميكند كه در برخي موارد براي حفظ خط ارتباطي مقامات دو كشور، ايران مجبور به عقبنشيني از خطوط قرمز خود شود و ايالات متحده در اين مسير همواره ميكوشد از راه گفتوگو خواستههاي خود را به ايران ديكته كند؛ موضوعي كه ميتواند نتايجي همچون گذر از خطوط قرمز بزرگ جمهوري اسلامي و زير پا گذاشتن آرمانها را به همراه داشته باشد.
گام دوم، ساختن ايران غيرالهامبخش
ايران پس از انقلاب شكوهمند اسلامي توانسته به رغم تمامي تحريمها و فشارهايي كه در قالب جنگ تحميلي و تحريم به آن وارد شده بود، نهتنها تماميت ارضي خود را حفظ كند بلكه پلههاي ترقي را يكي پس از ديگري طي كند و به الگويي منطقهاي و الهامبخش براي كشورهاي مسلمان تبديل شود؛ الگويي كه امروز مدل خود را به كشورهاي مختلف صادر ميكند و انقلابهاي بيشماري به تأسي از انقلاب اسلامي ايران شكل گرفته است. امروز به خوبي بر همه واضح است كه موج بيداري اسلامي كه بسياري از كشورهاي منطقه را فرا گرفته است، متأثر از انقلاب اسلامي ايران است.
حال چنانچه ايران به يكباره از تمامي اصول خود عقبنشيني كند و مجبور به پذيرش سلطه امريكايي شود، قطعاً تمامي وجهه جمهوري اسلامي ايران نزد مسلمانان منطقه مخدوش ميشود.
كما اينكه دنياي غرب نيز با درك موقعيت جمهوري اسلامي در ميان مسلمانان جهان، همواره كوشيده است، اين چهره را مخدوش و ايران را از محوريت الهامبخشي مسلمانان جهان خارج كند.
گام سوم، ايران مصرفزده
حوزه سومي كه پروژه نفوذ ميتواند براي كشورمان خطرآفريني كند، حوزه اقتصادي است. اقتصاد ايران پس از 13 سال تحريم و انباشت ميلياردها دلار سرمايه كشور در داخل و خارج كشور به يكباره با درهاي بازي مواجه ميشود كه به دنبال بازار مصرف ايران و تغيير سبك زندگي ايرانيان هستند.
اين در حالي است كه در طول 13 سال گذشته، مردم توانستهاند با شرايط تحريمي خود را وفق دهند و حتي اقدام به توليد نيازهاي خود در داخل كشور كنند. حال اين درهاي گشوده باعث ميشود شركتهاي چندمليتي به يكباره به بازار هيجانزده ايران يورش بياورند و نه تنها صنايع كوچك و بزرگ كشور را تعطيل كنند بلكه مردم ايران را به محصولات خود وابسته نمايند؛ وابستگياي كه در ادامه ميتواند جرياني دنبالهرو غرب در كشور خلق كند و باعث كاهش قدرت جهاني جمهوري اسلامي ايران شود.