فرار از قانون با حمله به شورای نگهبان

تخـريب شوراي نگهبان فصل مشترك تمام شخصيت‌ها و جريانات منسوب به طيف تجديدنظرطلب است كه در روزهاي اخير شكل گسترده‌تري به خود گرفته است و به بهانه اعلام نتايج نامـزدهـاي تأييـد صـلاحـيت شده خبرگان رهبـري فـاز جـديدي به خود گـرفته است.

کد خبر : 486400
روزنامه جوان: تخـريب شوراي نگهبان فصل مشترك تمام شخصيت‌ها و جريانات منسوب به طيف تجديدنظرطلب است كه در روزهاي اخير شكل گسترده‌تري به خود گرفته است و به بهانه اعلام نتايج نامـزدهـاي تأييـد صـلاحـيت شده خبرگان رهبـري فـاز جـديدي به خود گـرفته است.
روزنامه‌هاي زنجيره‌اي وابسته به طيف تجديدنظرطلب روز گذشته هم تيترهاي نخست خود را به اين مسئله اختصاص داده و با هماهنگي، اقدامات شوراي نگهبان و اختيارات آن را زير سؤال بردند؛ «اعتراض بيش از 5 هزار نفر كانديداي بهارستان»، «انصراف اصلاح‌طلبان هديه به تندروهاست»، «در انتظار تأييد خبرگان»، «ميانجي خبرگان كنار كشيد»، «اميدواريم در پايان بررسي‌ها حقي از كسي ضايع نشود»و«همه اصلاح‌طلبان بايد ردصلاحيت شوند.»
به عنوان نمونه آرمان روزنامه خانوادگي هاشمي رفسنجاني تيتر يك خود را به «اعتراض بيش از 5 هزار نفر كانديداي بهارستان» اختصاص داده و مي‌نويسد: «هنوز تصميمي دال بر رد يا تأييد صلاحيت سيدحسن خميني به وزارت كشور ابلاغ نشده است.»
ايسنا ديروز نوشت: يك منبع نزديك به آيت‌الله سيدحسن خميني گفت: «براساس اطلاعات دريافتي از وزارت كشور هنوز تصميمي دال بر رد يا تأييدصلاحیت سيدحسن خميني به اين وزارتخانه ابلاغ نشده است.
وي همچنين از رسانه‌ها خواست از شايعه‌پراكني و جوسازي‌هاي كاذب تا مشخص شدن تصميم شوراي محترم نگهبان پرهيز كنند.» علاوه بر اين پارسينه نوشت: «اجتهاد آيت‌الله سيدمحمد موسوي‌بجنوردي، عضو مجمع روحانيون مبارز احراز شده است. او فرزند آيت‌الله ميرزا حسن بجنوردي، از اساتيد بزرگ حوزه نجف و شاگرد امام خميني(ره) و پدر همسر سيدحسن خميني است كه در دهه60 با حكم امام، عضو شوراي عالي قضايي بود و در سال ۸۲ به درجه استادي در دانشكده الهيات دانشگاه تهران رسيد. آيت‌الله بجنوردي اكنون به تدريس خارج فقه و اصول مشغول است. همچنين در اخبار آمده بود كه حجت‌الاسلام محمد غروي از اعضاي جامعه مدرسين هم احراز صلاحيتش قطعي شده است كه البته وي در تماس روز گذشته آرمان گفت: هنوز تماس يا خبري در مورد وضعيت احراز صلاحيتم نداده‌اند و منتظر هستم.»
روند تخريبي جماعت تجديدنظرطلب در حالي با آمار ساختگي وارد مرحله حساسي شده است كه طبق آمار و ارقام بسياري از چهره‌هاي منسوب به اين جريان و دولت تأييدصلاحيت شده و بسياري از عناصر اين جريان در استان‌ها و شهرستان‌ها تبليغات زودهنگام خود را آغاز كرده و براي نشستن بر كرسي‌هاي سبز رنگ بهارستان خيز بلندي برداشته‌اند.
تخريب شوراي نگهبان مشابه سال 88
پروژه كنوني جماعت تجديدنظرطلب را مي‌توان مشابه تشكيل كميته صيانت از آرا دانست كه در سال 88 و ماه‌ها قبل از برگزاري انتخابات توسط وابستگان به اين جريان تشكيل شد كه آن هم هدفي جز تخريب شوراي نگهبان و القاي حزبي عمل كردن نهادهاي حاكميتي در رابطه با انتخابات را به ذهن متبادر مي‌كرد. در آن مقطع زماني با موج‎سواري تندرو‎هاي مشاركتي و سازمان مجاهدين، در راهبردي تحت عنوان «موج سوم حمايت از خاتمي و موسوي» كم‌كم به فاز عملياتي و ضد‎امنيتي نزديك شد.
بعد از شكست اين جريان در انتخابات 88، فاز جديد اين پروژه از چند ماه قبل با اسم رمز انتخابات آزاد به طور هماهنگ با دشمنان امريكايي و صهيونيستي در داخل كشور همراه شد. امروز هم رفتارهاي مشابهي از منسوبان به جريان مدعي اصلاح‌طلبي كليد خورده است كه با اظهارات هفته گذشته رئيس‌جمهور شدت بيشتري هم به خود گرفته است.
در ادامه مي‌توان به چند نمونه از مواضع عناصر وابسته به طيف تجديدنظرطلب اشاره كرد :
- رسول منتجب‌نيا: حتي مادر فرزندمرده نيز به دلايل ردصلاحيت من مي‌خندد!
- احمد خرم: اين ردصلاحيت‌ها، با شناختي كه ما روي افراد ردصلاحيت‌شده داريم، عكس فرمايشات رهبر معظم انقلاب است. ما متوجه نمي‌شويم كه چرا شوراي نگهبان در جهت مخالف صحبت‌هاي رهبري حركت مي‌كند!
- سيدحسين موسوي‌تبريزي: تحقيقات محلي شوراي نگهبان براي انتخابات خلاف شرع و قانون است.
- شهربانو اماني: هيئت نظارت نه تنها زمينه شركت گسترده مردم و مشاركت حداكثري آنان را فراهم نمي‌كند، بلكه بدون در نظر گرفتن تأكيد مقام معظم رهبري در خصوص حق‌الناس بودن انتخابات، موجب يأس و نا اميدي سياسيون و مردم ايران مي‌شوند.
- سيدحسين مرعشي: غير از نصحيت رقيب كار ديگري نمي‌توانيم انجام دهيم، چون ما ابزاري مثل شوراي نگهبان در اختيار نداريم. اگر هم چنين ابزاري را داشتيم براي حذف رقيب خود از آن استفاده نمي‌كرديم!
- جواد اطاعت: نفس كلمه صلاحيت و ردصلاحيت آبروي كشور و نظام ما را برده است.
- سيدحسين مرعشي: تكليف ما با آقاي جنتي روشن است. ايشان بسياري از اصلاح‌طلبان را ردصلاحيت كرد اما همه ملت ايران را كه نمي‌تواند ردصلاحيت كند... اگر قرار بر اين باشد كه آقاي جنتي به جاي 75 ميليون مردم ايران تصميم بگيرد مردم اين موضوع را انحراف مي‌دانند و در مقابل انحراف هم مي‌ايستند.
هدف از تخريب مستمر
هدف نخست از تخريب شوراي نگهبان را مي‌توان «فشار به اين مجموعه انقلابي» جهت تأييد صلاحيت نامزدهاي وابسته به جريان تجديدنظرطلب دانست، به صورتي كه با تبليغات گسترده رواني - رسانه‌اي عليه فعاليت‌هاي اين شورا در انتخابات ماسبق، ابتدا «مشروعيت» اين نهاد زير سؤال برده شود و در كنار آن تصميم‌گيري‌هاي مختلف اعضاي آن «سياسي -جناحي» عنوان شود تا بلكه اين شورا در تصميمات آينده خود به خصوص در حوزه ردصلاحيت افراد وابسته به جناح هنجارشكن در انتخابات مجلس دهم و خبرگان پنجم دچار خطا در محاسبات و اشتباه در تصميمات شود. پدرخوانده‌هاي طيف هواخواه ليبراليسم در داخل بسيار اميدوارند تا به واسطه همين تبليغات بتوانند زمينه مناسبي براي تصاحب كرسي‌هاي دو مجلس مذكور داشته باشند و بر رقيب ديرينه خود در اين دو آوردگاه غلبه كنند.
مدعيان اصلاح‌طلب اعتقاد دارند استحاله و فروپاشي حاكميت ديني، مستلزم ايجاد انفعال و سلب اعتماد ملي از نهادهاي انقلابی است به همين دليل برخي مطبوعات هواخواه ليبراليسم و تجديدنظرطلب درصدد برآمدند با متهم كردن سپاه به خشونت، كودتا و ترور، آن را به عنوان يك نيروي سركوبگر به افكار عمومي معرفي كرده يا شوراي نگهبان را متهم به سليقه‌گري و تبعيض‌محوري در مورد نامزدهاي انتخاباتي نموده یا رسانه ملی را آلوده به نگاه‌هاي حزبي و جناحي كنند.
حال با توجه به آنچه اشاره شد مي‌توان اهداف جريان تجديدنظرطلب از تخريب و تخطئه مستمر شوراي نگهبان را اينگونه تشريح كرد:
- خدشه به عدالت نظام و سلامت و كارآمدي حاكميت
- ايجاد ترديد در سلامت انتخابات با هدف ايجاد فضاي بي‌اعتمادي
- عقب‌نشيني نظام و نهادهاي انقلابي در قبال فشارهاي تجديدنظرطلبان
- نفي جايگاه ولي فقيه و نظارت استصوابي شوراي نگهبان به عنوان ناقضان آزادي انتخابات
- طرح نظارت سازمان‌هاي بين‌المللي بر انتخابات كشور به عنوان يك مطالبه جدي
- تخطئه مردمي بودن نظام، مخدوش كردن حضور يا دلسرد كردن مردم از مشاركت گسترده
- ايجاد اميدواري در بدنه جريان متبوع نسبت به تحركات هنجارشكنانه در آينده‌اي نزديك
- ايجاد يأس و نااميدي در مردم نسبت به نظام و مسئولان
- ايجاد همگرايي بين اپوزيسيون داخل و خارج كشور
- توسعه و ايجاد فشار اجتماعي به نظام.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: