محافظهکاری «مدیری» را به دام تکرار انداخت/ وقتی پشت صحنهها بیشتر میخنداند
محافظه کاری و شاید ته کشیدن ایده و سوژه نویسنده ها موجب شده در حاشیه 2 آنچنان که باید مورد توجه قرار نگیرد. مهران مدیری که پخش آثارش در آنتن سیما همیشه مخاطب بسیاری را به خود جلب می کرد پس از یک بازگشت موفق به تلویزیون با سریال طنز در حاشیه، این بار با سری دوم آن در حال طی کردن یک شیب نزولی است اما این اتفاق چه دلایلی دارد؟
سرویس فرهنگی فردا؛ محمد مهدی شیخ صراف : محافظه کاری و شاید ته کشیدن ایده و خلاقیت نویسنده ها موجب شده در حاشیه 2 آنچنان که باید مورد توجه قرار نگیرد. مهران مدیری که پخش آثارش در آنتن سیما همیشه مخاطب بسیاری را به خود جلب می کرد پس از یک بازگشت موفق به تلویزیون با سریال طنز در حاشیه، این بار با سری دوم آن در حال طی کردن یک شیب نزولی است اما این اتفاق چه دلایلی دارد؟
واقعیت این است که در حاشیه دو هیچ چیز جدیدی برای جلب مخاطب ندارد. اول دلیل آن شاید موضوع است. بر خلاف دیگر آثار مدیری که فضاهای ملموس زندگی روزمره مردم را برای آنها در حالت طنز تصویر می کرد یا عادات و ویژگی های منفی رایج جامعه را مورد طنازی قرار می داد این سریال در یک فضای فانتزی و دور تمام فضاهایی است که مردم تجربه یا تصویری از آن دارند. در یک کلام مدیری و نویسندگانش که زمانی حتی گاهی کنایه هایی به مسائل سیاسی روز هم داشتند حالا از زندگی مردم دور افتاده اند.
از این حیث اثر فعلی او در نقطه ای کاملا مقابل سری اول سریال قرار گرفته که به نظام سلامت و مشکلات سیستم های درمانی و پزشکان به عنوان مسئله ای می پرداخت که بخش زیادی از مردم درگیریآن بودند و اتفاقا از پرداختن به آن استقبال زیادی کردند. هرچند کم ظرفیتی جامعه سوژه شده، اعتراض سازمان یافته صنفی پزشکان و فشارهای وزارت بهداشت اجازه نداد این سریال به درستی تولید و پخش شود. در نهایت هم موجب شد محدودیت های زیادی برای آن اتفاق بیفتد و سر و ته قضیه زود جمع شود.
گویا همین اتفاق موجب شده جسارت تحسین برانگیز سازندگان در حاشیه برای سری دوم برای طنز پردازی به سراغ جماعتی بروند که دیواری کوتاه تر از دیوار آنها پیدا نمی شود یعنی زندانی ها! جالب تر آنجاست که مدیر تولید این سریال اعلام کرد در سری جدید جلساتی با حضور نویسندگان سریال و نمایندگانی از قوه قضاییه و سازمان زندانها داشتهاند. این اتفاق در حالی رخ می دهد که فضای زندان ترسیم شده در این سریال آنقدر فانتزی و دور از واقع است که هیچ فضای واقعی را به مخاطب منتقل نمی کند. همین مسئله به تنهایی نشان می دهد چقدر دشواری برای طنز پردازی وجود دارد و چطور جسارت جای خود را به محافظه کاری می دهد و البته به همان میزان هم ریزش مخاطب را در پی دارد.
صرف نظر از این موضوع گویا کفگیر نویسنده های سریال نیز از لحاظ سوژه و خلق شخصیت به ته دیگ خورده است. دیگر از تکیه کلام های جدید که در دهان مردم بچرخد خبری نیست. تنها نقطه اتکا همان کاراکترهای اصلی سری قبل هستند و تلاش نافرجامی که با تکیه کلام «واس ماس!» ، خنده ها و لهجه قمی جواد رضویان ، چشم لوچ کردن مهران غفوریان، لب ورچیدن های نصرالله رادش برای خنداندن مخاطب شکل می گیرد. و البته جای خالی بازی خود مهران مدیری که بیشتر از همه به چشم آمده نشان می دهد سازندگان چندان برای این مجموعه اصطلاحا آنچنان مایه نگذاشته اند.
خلق موقعیت های طنزهم بر پایه کلیشه های تکراری است که کمتر خلاقیتی در آن دیده می شود. وجود اژدر خان به عنوان کسی که همه از او می ترسند، قلدری کردن مهران غفوریان و تو سری خوردن، اشتباه گرفتن سیامک انصاری کسی به جای تیمور بینابینی، عاشق وکیل شدن جواد رضویان با یک نگاه و... همه صرفا بر پایه اداهای بازیگرهای مطرح طنز شکل گرفته است که بودنش برای موفقیت لازم است اما قاعدتا نباید همه داشته های یک سریال طنز باشد.
تجربه ناموفق اخیر سریال طنز مهران مدیری به نام «عطسه» که همزمان با درحاشیه دو در حال پخش در شبکه نمایش خانگی است هم نشان می دهد تیم فکری او به یک بازنگری نیاز دارند. مانند در حاشیه 2 ، «عطسه» نیز در مقایسه با دیگر آثار مهران مدیری نیز در مرتبه پایین تری قرار دارد و موید همین مطلب است.
با تمام این احوال در روزگاری که به خاطر مشلات فراوان اجتماعی و اقتصادی خنداندن مردم روز به روز دشوار تر می شود و عرصه برای طنز پردازان، به خصوص طنز انتقادی تنگ تر؛ باید همین تلاشها را نیز غنیمت بدانیم و هرشب پای سریال در حاشیه2 منتظر لحظه ای برای خندیدن بمانیم. حتی اگر در آخر هر قسمت و موقع نمایش پشت صحنه های سریال باشد.