شکست تجاری سه فیلم از یک کارگردان در یک سال/ چرخه همچنان معیوب تولید و اکران در سینما
اکران سه فیلم در یکسال از یک کارگردان و شکست هرسه فیلم و ادامه پرکاری کارگردان، نشاندهندهی چرخهی معیوبی است که تنها در سینمای ایران میتوان آن را ردگیری و مشاهده کرد. تولید فلهای اثاری که بیهیچ نگاهی به مخاطب ساخته میشوند و در صورت عدم برخورداری از حداقل کیفیت فنی هم، باعث کمکار شدن سازندهشان نمیشوند. مهم «ساخته شدن» فیلم است نه «دیده شدن»ش!
سوره سینما: چرخه اکران فیلم در سینمای ایران آن قدر مشکل دارد که دیگر شنیدن هرگونه خبری در ارتباط با وقوع اتفاقاتی عجیب و غریب در این چرخه باعث تعجب نمیشود. حتی وقتی میبینیم که دو فیلم به طور همزمان از یک کارگردان اکران میشوند، آن هم در شرایطی که بسیاری از آثار سینمایی حاضر در جشنواره فجر سال گذشته همچنان در صف طولانی و تمام نشدنی اکران متوقف شدهاند.
این روزها جدول فیلمهای در حال اکران سینماهای کشور، با دو فیلم سینمایی «بیداری» و «سایه روشن» که هر دو از ساختههای فرزاد موتمن هستند، پُر شده است. آثاری که یکی در سال ۱۳۸۸ ساخته شد و حالا بعد از هفت سال راهی سینماها شده است و مورد دوم هم در سال ۱۳۹۲ ساخته شد ولی این روزها بعد از وقفهای دو ساله در سینماهای گروه هنر و تجربه به نمایش درآمده است.
با این وجود یعنی در سال ۹۴ در رکوردی بیسابقه سه فیلم از یک کارگردان در سینماها به نمایش درآمده است(«خداحافظی طولانی» را هم به دو فیلم فوق اضافه کنید) و این طبعا نشاندهندهی وضعیتی در چرخهی تولید و نمایش فیلم است که تنها در سینمای ایران قابل مشاهده و بررسی است.
سوالی که در ابتدای امر پس از اکران فیلم «بیداری» آنهم پس از هفت سال ایجاد میشود این است؛ چرا این فیلم به مدت هفت سال به بایگانی رفت و سازندگانش هیچ رغبتی برای اکران آن نداشتند و حالا در بدترین شرایط و بیسروصدا روی پرده رفته است؟
برای آنها که تجربهی تماشای بیداری را در همان سال در جشنواره فیلم فجر دارند پاسخ واضح است؛ فیلم انقدر از مشکلات عدیده ساختاری رنج میبرد و با چنان واکنشی از سوی منتقدان روبهرو گشت که طبعا هیچ رغبتی برای اکران آن در سازندگانش- که بودجه ساخت را هم از نهادی دولتی گرفته بودند و دغدغه فروش نداشتند- باقی نماند و «بیداری» به بایگانی رفت.
اما با وجود این تجربهی شکستخورده و بنا به مناسبات غلط ساخت فیلم در ایران، موتمن سراغ ساخت فیلم بعدیش «سایه روشن» رفت و عجیب آنکه همین فیلم هم دوسال فرصت اکران نیافت تا این روزها در گروه «هنر و تجربه» فرصت نمایش بیابد.
نکته مهم و تاملبرانگیز اما این است که با وجود دو فیلم اکران نشده و شکستخورده، کارگردان آن فیلمها فیلم بعدی خود «خداحافظی طولانی» را ساخت و با وجود اقبال نسبی در جشنواره فجر سال گذشته، بازهم در اکران شکست خورد و به فروشی حداقلی دست یافت.
پس از این شکست بازهم اما کارگردان محترم پروژهی بعدی خود را کلید زد و امسال با فیلم «آخرین بار کی سحر رو دیدی؟» در جشنواره فجر حضور دارد.
این مسئله البته مسئلهی موتمن یا هر شخص دیگری نیست. اکران سه فیلم در یکسال از یک کارگردان و شکست هرسه فیلم و ادامه پرکاری کارگردان، نشاندهندهی چرخهی معیوبی است که تنها در سینمای ایران میتوان آن را ردگیری و مشاهده کرد. تولید فلهای اثاری که بیهیچ نگاهی به مخاطب ساخته میشوند و در صورت عدم برخورداری از حداقل کیفیت فنی هم، باعث کمکار شدن سازندهشان نمیشوند. مهم «ساخته شدن» فیلم است نه «دیده شدن»ش!