ساختار دولت نیجریه نظامی است
سفیر پیشین ایران با اشاره جمعیت قابل توجه مسلمانان نیجریه میگوید که عربستان با استفاده از فقر گسترده در بین مردم این کشور در حال گسترش افکار افراطی خود در این منطقه است.
کد خبر :
485561
خبرگزاری تسنیم: پس از حادثه حمله ارتش نیجریه به حسنیه بقیهالله در شهر زاریا و کشتن صدها تن از اعضای «جنبش اسلامی» این کشور و ضرب و شتم و بازداشت شیخ زکزاکی، برای کندوکاو در مورد وضعیت این کشور به سراغ دکتر «نصرتالله شادنوش» سفیر پیشین ایران در نیجریه که در بین سالهای 1368 تا 1372 عهدهدار این سمت بود رفتیم.
دکتر شادنوش در ابتدا با اشاره به اینکه در سال 1367 قرار بود به عنوان سفیر ایران عازم لهستان شود، گفت که بنا به وضعیت خاص مسلمانان نیجریه و صلاحدید مقامات به کشور نیجریه اعزام شد. وی در مورد این ماجرا میگوید: «در سال 1367، قرار بود به عنوان سفیر ایران در لهستان به ورشو اعزام بشوم. در دوران ریاست جمهوری آیتالله خامنهای؛ اما پس از مدتی آقای ولایتی به من گفتند که هرچند قرار است که عازم کشور لهستان در شرق اروپا شوید که تقریبا کشوری راحت است، اما من احساس وظیفه میکنم که شما بروی نیجریه چون مسلمانان این کشور خیلی پویا هستند و حیفم میآید که شخص دیگری عازم آنجا شود. من هم با این وضعیت پذیرفتم».
سفیر پیشین ایران در توصیف وضعیت کشور محل مأموریت خود در زمان آغاز به کارش عنوان میکند: «در آن زمان کشور حدود 110 میلیون جمعیت داشت که 70 میلیون آن مسلمان بودند. مسلمانان نیز بیشتر در مناطق کادونا، کانو و سودکو حضور داشتند. مسلمانان نیجریه هم به خاطر سابقه وجود دولتهای اسلامی و هم به خاطر گرایش به مرحوم تیجانی از جمله افرادی هستند که محب خاندان طهارت هستند».
وی با اشاره به قدمت تأسیس حکومتهای اسلامی در نیجریه میگوید: «حدود 180 سال پیش، یک عالم بزرگ به نام "عثمان دانفودیو" که از علمای بزرگ اسلام بود، از منطقه مالی به نیجریه مهاجرت کرد و در این ناحیه حکومتی اسلامی برقرار کرد. ایشان یکی از باسابقهترین علمایی است که اولین حکومت اسلامی را در آن منطقه تأسیس کرده است. مزار این عالم بزرگ همچنان در نیجریه قرار دارد و یک کتابخانه بسیاری بزرگی در آنجا وجود دارد که مملو از احکامی است که در دوران حکومت اسلامی وی در دادگاههای شریعت صادر شده است. لذا یک ذخیره و میراث بسیار ارزشمند اسلامی در آنجا وجود دارد».
شادنوش در ادامه گفت: «در نیجریه اکثریت با برادران اهل سنت است، اما پس از شیخ دانفودیو که به عنوان امیرالمومنین حکومتی تأسیس کرد، همواره و در هر دوران از بین اعضای خاندان ایشان، به صورت جانشینی، خلیفه مسلمین وجود داشته است که تا کنون نیز ادامه دارد. هماکنون در "سوکوتو" که مرکز خلافت اسلامی است، در کنار رئیس جمهوری که در ابوجا مستقر است، کاخی به نام کاخ امیرالمؤمنین وجود دارد. که در زمان سفارت ما آقای داسوکی به عنوان خلیفه مسلمانان نیجریه و امیرالمؤمنین حضور داشتند» .
وی در توصیف اهمیت و تأثیرگذاری کشور نیجریه میگوید: «از هر چهار مسلمانی که در آفریقا حضور دارد، یکی از آنها در نیجریه هست و مسلمانان این کشور جایگاه ویژهای در این قاره دارند. یک گروه از مسلمانان نیجریه پیرو طریق قادریه هستند و بخش دیگری پیرو مکتب شافعی هستند که اغلب پیرو طریقت تیجانیه هستند».
سفیر پیشین ایران در نیجریه، در ادامه با اشاره به تأثیرگذاری نظامیان نیجریه بر دولت این کشور به این نکته اشاره میکند که «تاریخ نیجریه پس از استقلال از استعمارِ انگلیس سرشار از کودتاهایی بود که یکی پس از دیگری رخ میداد. اخیرا تنها دو دوره است که انتخاباتی برگزار میشود و دموکراسی در آن حاکم شده است که آقای اوباسانجو از مسیحیان به ریاست جمهوری انتخاب شد و پس از آن آقای بوهاری رئیس جمهوری شدند که ایشان مسلمان است. البته پیش از دوران اوباسانجو، آقای بوهاری برای مدتی رئیس جمهوری بود که آقای بابانگیدا کودتا کرد. البته کودتا بدون خونریزی بود. ساختار دولت نیجریه نیز متأثر از ارتش و نهادهای نظامی است و حتی آقای بوهاری نیز در اصل خودش یک ژنرال ارتش است. ارتش نیجریه هم شامل عناصرمسلمان و هم افراد مسیحی است».
وی درباره تقسیم قدرت بین مسلمانان و مسیحیان در نیجریه به این نکته اشاره میکند که «از نظر سیاسی قدرت بیشتر در دست مسلمانان است. اما از نظر اقتصادی و مالی مسیحیان توان بالاتری دارند. نیجریه به غیر از نفت سنگین، دارای معادن زمرد و دیگر منابع ارزشمند طبیعی و زیرزمینی است. اما با این حال اکثریت مردم از نظر اقتصادی وضعیت ضعیفی دارند».
شادنوش با اشاره به وجود منصبی تحت عنوان امیرالمؤمنین در نیجریه که رهبر معنوی مسلمانان این کشور است میگوید: «علمای نیجریه، شخص امیرالمؤمنین را آن طور که باید قبول ندارند، سمت امیرالمؤمنین بیشتر حالتی حکومتی دارد. البته نه علمای اهل سنت و نه شیخ زکزاکی با وی مقابلهجویی نمیکردند و مخالفتی با آن نداشتند، تنها بیشتر حالت بیاعتنایی بود. اما در این دوران جریانی وجود داشت که علیه شیخ زکزاکی عمل میکرد، وی و پیروانش را در مضیقه قرار میدادند و یا مسیحیان را علیه وی تحریک میکردند».
وی در توصیف شیخ زکزاکی، رهبر جنبش اسلامی نیجریه گفت: «در آن دوران که سفیر بودم، جناب زکزاکی یک طلبه علوم دینی بودند. طلبهای بودند که در قم درس خوانده بودند لذا ما وجود ایشان را غنیمت شمردیم. در آن زمان البته با عموم علمای اهل سنت همچون شیخ تورتا و شیخ جبرئیل که از ائمه جمعه بسیار شجاع و برجسته نیجریه بودند رابطه و تعامل خوبی داشتیم. در آن زمان با همکاری علمای اسلامی کشور نیجریه و به همت تعدادی از جوانان مرکزی به نام "مکتب یاسر" برای گسترش بیش از پیش فعالیتهای اسلامی در نیجریه تأسیس شد. شیخ زکزاکی از جمله جوانان برجسته و تأثیرگذار در راهاندازی و ادامه فعالیت این مرکز بود».
به گفته شادنوش، «شیخ زکزاکی یک عالم بسیار موجه و سالم است که تمام انگیزه و مرامش در این است که دوستان اهلبیت را گسترش داده، واقعیتها و حقایق اسلام را به مردم ارائه کند».
وی در ادامه صحبتهای خود با اشاره به افزایش جمعیت هواداران شیخ زکزاکی میگوید: «شاهد جریاناتی هستیم که در نتیجه آن گروه بوکوحرام در مقابل چنین حرکتی رشد کرده است. آن هم در شرایطی که شیخ زکزاکی به هیچ وجه رویکرد نظامی و یا ستیزهجویانهای نداشت».
به گفته سفیر پیشین ایران در نیجریه، «شیخ زکزاکی اخیرا به شدت مظلوم واقع شده بود، همانطور که میدانیم فرزندانش به شهادت رسیدند، محدودیتهایی علیه وی ایجاد شده و به کرات محبوس شده است و در آخرین مورد نیز شاهدیم که به شدت مضروب شده و به خانه و حسینیه وی حمله کرده و او را بازداشت کردند».
وی در ادامه با اشاره به ظهور پدیده بوکوحرام در نیجریه، خاصه با توجه به بافت مسالمتجوی مردم این کشور، میگوید: «اصولا عربستان سعودی از فقر مادی موجود در این کشور سوءاستفاده میکند. درصد بیسوادی در نیجریه بالا است، خاصه در بین مسلمانان، و در این شرایط بهترین مراکز سواد آموزی - حداقل تا زمانی که سفیر بودم - مکتبخانههای قدیمی بود».
شادنوش در ادامه با اشاره به بازداشت و زندانی شدن شیخ زکزاکی از سوی ارتش این کشور، وضعیتهای زندانهای نیجریه را بسیار وخیم توصیف میکند: «زندانهای نیجریه هم خیلی زندانهای وحشتناکی هستند. آنموقع که سفیر بودم غالب زندانها به صورت یک گودالی بود که سقفی بر روی آن وجود داشت و در وسط سقف که حالتی شبیه به گنبد داشت، شکاف و منفذی وجود دارد که زندانی را از همان طریق وارد این گودال میکردند و غذای زندانیان را هم از همان طریق پایین میفرستند. در این محوطه مسائل بهداشتی که تقریبا صفر است و فضولات انسانی همانجا زیر دست و پای زندانیان باقی میماند. تا جایی که میتوان گفت حتی از سیاه چال نیز بدتر است».