ولایتی: قطع رابطه با ایران مظلوم‌نمایی است

رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، ایران را کشوری با موقعیت استراتژیک در منطقه می‌داند که برقراری روابط نزدیک با سایر کشورها به‌ویژه همسایگانش را در اولویت سیاست خارجه خود قرار داده است.

کد خبر : 482648
تابناک: او که در سال‌های ریاست جمهوری مقام معظم رهبری و آیت الله هاشمی رفسنجانی به عنوان وزیر خارجه فعالیت می‌کرده، جایگاه فعلی ایران در عرصه سیاست خارجی را مقتدرانه می‌داند و وقایع بوجود آمده در روابط تهران - ریاض را ناشی از سیاست غلط سعودی‌ها می‌داند که حد خود را ندانسته‌اند. از نظر ولایتی عربستان تلاش می‌کند با مظلوم‌نمایی ایران را منزوی کند و این درحالی است که ایران امروز از نظر تاثیرگذاری در منطقه تفاوت زیادی با گذشته دارد و هیچ کشوری نمی‌تواند شانس خود را با قطع رابطه با کشورمان از بین ببرد. دکتر علی اکبرولایتی در گفت‌وگو با ایسنا، به بررسی سیاست‌های عرصه دیپلماتیک کشورمان از گذشته تا امروز و مواضع ایران در قبال تحولات اخیر منطقه پرداخت. متن کامل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید: سیاست خارجی مستقل با شعار نه شرقی و نه غربی پرسش: دکترین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به ویژه پس از انقلاب و در دوران جنگ که شما 16 سال به عنوان وزیر امور خارجه فعالیت کرده بودید به چه صورتی بوده است؟ پاسخ: قبل از انقلاب، سیاست خارجی ایران تابع آمریکا بود و کاخ سفید سیاست‌های کشورمان را تعیین می‌کرد ولی پس از انقلاب تصمیم گرفتیم سیاست خارجی مستقلی را دنبال کنیم و برای دستیابی به این امر از صفر آغاز کردیم. دکتر مصدق تلاش زیادی کرد تا بتواند سیاست موازنه منفی را در عرصه سیاست خارجی کشور دنبال کند و پس از انقلاب هم وقتی قرار شد رویکرد سیاست خارجی خود را بازنگری کنیم رابطه با کشورها را بر اساس استقلالی که داشتیم و مشی غیرمتعهد بودن واقعی آغاز کردیم و در واقع شعار نه شرقی و نه غربی مورد توجه قرار گرفت. شاید مناسب باشد در مورد غیرمتعهد بودن‌مان هم خاطره‌ای عرض کنم. برای اجلاس غیرمتعهدها به هند رفته بودم پس از سفر خدمت امام خمینی (ره) رسیدیم که از بنده پرسیدند: واقعا کدامیک از این کشورها غیرمتعهد واقعی هستند؟ جواب سوال را می‌دانستند. غیر از ایران هیچ یک کاملا مستقل نبودند چرا که سیاست ایران نه شرقی و نه غربی بود. به این دلیل که نماد سلطه آن زمان شرق و غرب بودند و دلیل دیگر این که استقلال‌خواهی در کشور ما ریشه تاریخی دارد. به هر شکل دکتر مصدق سیاست موازنه منفی را پیش گرفت و دولت های بعدی هم همین راه را دنبال کردند. در واقع شعار نه شرقی و نه غربی، شکل به روز شده سیاست موازنه منفی محسوب می‌شود و دکترین سیاست خارجی امروز ما هم بر همین اساس است. پرسش: شعار نه شرقی و نه غربی به چه معنی است و چه تاثیری بر روابط ایران با کشورهای دیگر خواهد داشت؟ پاسخ: شعار نه شرقی نه غربی موجب انزوای ما نمی‌شود چون این شعار به معنای رابطه نداشتن با شرق و غرب نیست بلکه مخالفت با سلطه است نه تعامل. تعامل با حقوق برابر و احترام متقابل قابل پذیرش است. داشتن وابستگی به جناح یا قدرت خاصی در سیاست خارجی امکان گسترش روابط را می‌بندد؛ مانند کشورهای کوچکی که تازه به اتحادیه اروپا پیوسته‌اند و منافع ملی و سرزمینی آن‌ها در گروی نظرات اتحادیه اروپا است. هم‌چنین نداشتن وابستگی به قدرت‌های بزرگ باعث شده که ما در روابط خود با سایر کشورها آزادی عمل بیش‌تری داشته باشیم مانند روابطی که با روسیه داریم اما کشورهایی در منطقه‌ که به غرب وابستگی دارند و یا عضو ناتو هستند، در صورت تمایل نیز نمی‌توانند با روسیه ارتباط برقرار کنند چون مخالف خواسته غرب است. برقراری روابط نزدیک با کشورهای همسایه یک هنر است پرسش: به نظر شما چه مناطقی در جهان برای سیاست خارجی ایران در اولویت هستند؟ پاسخ: همسایگان در اولویت ما قرار دارند و ما نمی‌توانیم همسایگان خود را عوض کنیم لذا باید با هم تعامل داشته باشیم. این که مرز، فرهنگ و منافع مشترک داریم هم باعث می‌شود ارتباطاتی که با سایر کشورها نمی‌توانیم به خاطر مسافت داشته باشیم با همسایگان خود برقرار کنیم. ایران 15 همسایه در آب و خشکی دارد که در نوع خود موقعیتی کم نظیر است. البته تعداد زیاد همسایگان برای ما هم فرصت است و هم تهدید. فرصت از این نظر که می‌توانیم به عنوان قلب منطقه فعالیت کرده و به نوعی رابط و محور برای ارتباط با سایر کشورها باشیم. تهدید هم از این منظر که اگر این روابط به درستی تنظیم نشود با همسایگان‌مان دچار تنش خواهیم شد. هنر این است که بتوانیم با کشورهای همسایه مان روابط نزدیکی برقرار کنیم و ظرفیت‌های موجود را به سمتی سوق دهیم که تبدیل به فرصت شوند. روابط ما با کشورها برآیند خواسته‌های دو طرف است سوال: با توجه به این که شما سال‌ها در جایگاه وزیر خارجه کشورمان قرار داشتید چه سیاستی را در قبال کشورهای دیگر دنبال می کردید و امروز که جمهوری اسلامی ایران در اقتدار بین‌المللی و منطقه‌یی قرار دارد این رویکردها نسبت به سایر کشورها چگونه است؟ در واقع برقراری تعامل و رابطه ایران با سایر کشورها برچه اساسی شکل می‌گیرد و تحلیل شما از سیاست خارجه کشورمان از زمان وزارت خارجه خودتان تا امروز چیست؟ پاسخ:‌هیچ رابطه‌ای بدون خواست دو طرف برقرار نمی‌شود. در عرصه سیاست خارجی امکان ندارد تصمیمی بدون در نظر گرفتن خواست طرف مقابل گرفته شود در نتیجه برقراری رابطه با سایر کشورها به کشش و کوشش طرف مقابل نیز بستگی دارد. از سوی دیگر در عرصه سیاست خارجی باید اولویت‌های کشورها و دولت‌ها را نیز در نظر گرفت. به طورکلی روابط ما با هر یک از کشورها برآیند خواسته‌های دو طرف است. در شرایط جنگ و دورانی که کشور با مشکلات فراوانی مواجه و از سوی کشورهای مختلف تحت فشار بود و دولت‌های غربی و برخی کشورهای عربی برای حمایت از عراق و پشتیبانی هر چه بیش‌تر تلاش می‌کردند، باید برنامه‌ریزی می‌کردیم تا بتوانیم با کشورهای مختلف ضمن حفظ استقلال کشور و اصول سیاست خارجی که از سوی امام خمینی (ره) و بعد هم توسط مقام معظم رهبری تبیین می‌شد ارتباط برقرار کنیم و این زمینه‌ها فراهم شد بنابراین در عین تلاش برخی کشورها برای انزوای ایران در عرصه بین المللی باید همه برنامه‌ریزی‌ها معطوف به خروج از این وضعیت و حضور در عرصه بین‌المللی با برقراری ارتباط با کشورهای مختلف می‌شد و خوشبختانه در این زمینه رویدادها و تحولات بسیار خوبی شکل گرفت و نتایج مطلوبی هم به دست آمد. به هر شکل امروز و با اقتدار ایران در عرصه‌های بین‌المللی و منطقه‌یی در شرایطی قرار داریم که کشورهای قدرتمند به دنبال برقراری ارتباط و تعامل با ایران با حفظ احترام متقابل هستند و برقراری ارتباط با حفظ اصول و خطوط مربوطه با دیگرکشور ها وجود خواهد داشت بنابراین در آن دوران ارتباط و تعامل با کشورها با توجه به شرایط و وضعیت پیش آمده ضرورتی انکارناپذیر بوده تا بتوان در عرصه بین‌الملل و مجامع جهانی و منطقه‌یی از حقوق و منافع کشور دفاع کرد و متحدانی در این زمینه به وجود بیاید تا فشارها کم‌تر و کم اثرتر شود و این تلاش بود که با جدیت در کنار فعالیت در عرصه میدانی و جنگ دنبال می‌شود و بسیاری از امکانات و نیازها در داخل و یا برای مقابله با دشمن نیز از طریق همین ارتباطات تامین می‌شد ضمن آن که این روابط کماکان ادامه داشته و می‌تواند گسترش یابد. ایران هم‌چنان در کنار محور مقاومت ایستاده است پرسش: تحلیل شما از نقش ایران در سوریه و عراق چیست؟ پاسخ: برخلاف قدرت‌های غربی یا برخی کشورهای منطقه که به پیروی از غرب در موضوع سوریه دخالت کردند، ایران تنها به خواست سوریه و عراق در کنارشان مانده و تا امروز هم توانسته به آن‌ها کمک کند تا مقاومت نمایند و باید گفت اگر ایران و کمک‌هایش نبود دمشق و به احتمال زیاد بغداد امروز در دست داعش بودند. البته مخالفان هم بی‌کار ننشستند و تلاش‌های بسیاری برای مقابله با حکومت‌های عضو مقاومت انجام دادند تا آن‌ها را هم به زمره متحدین غرب در منطقه ملحق کنند که این تلاش‌ها نتیجه بخش هم نبود و ایران هم‌چنان در کنار محور مقاومت ایستاده و همین ایستادگی باعث شد کشورمان در حفظ قدرت سوریه و عراق نقش بسزایی داشته باشد. ایران در مذاکرات سوریه با قدرت حضور می‌یابد پرسش: مذاکرات صلح در سوریه و یمن هم‌چنین حضور ایران در مذاکرات سوریه را چطور می‌بینید؟ پاسخ: در دور اول مذاکرات با محور سوریه، از ایران دعوت نشد که حضور یابد و مذاکرات ژنو 1 و 2 به همین صورت دنبال شد؛ ولی وقتی دیدند دولت سوریه در میدان کارزار ایستاده و در کنار آن ایران، عراق و مقاومت لبنان کمک می‌کنند تا دولت سوریه سرپا بایستد تلاش‌های بسیاری شد تا دولت این کشور کنار گذاشته شود ولی با ورود روسیه شرایط به گونه دیگری رقم خورد و سرانجام وقتی غرب و متحدین منطقه متوجه شدند پیروز میدان نخواهند بود از ایران نیز برای حضور در گفت‌وگوها دعوت کردند. نماینده دبیرکل سازمان ملل در امور سوریه، وزیر خارجه آمریکا و برخی از وزیران خارجه غربی تاکید کردند که بدون حضور ایران امکان موفقیت در موضوع سوریه وجود ندارد. در همین راستا ایران در مذاکرات سیاسی با محور سوریه شرکت می‌کند تا در این عرصه بین‌المللی با قدرت حضور داشته باشد و هم این که بر مواضع خود در قدرت پافشاری کند علاوه بر این ما و متحدان‌مان بتوانیم هم‌چنان دست بالا را داشته باشیم. با طرح آتش‌بس مرحله‌یی دی‌میستورا موافقت نشد پرسش: دستاوردهای سفر دی‌میستورا به ایران را چطور ارزیابی می‌کنید و این سفرها تا امروز چه دستاوردهایی داشته است؟ دیدارهای وی در این دوره با دفعات قبلی چه تفاوتی داشت؟ پاسخ: بعید می‌دانم گفت‌وگوها با دی‌میستورا به مرحله خاصی رسیده باشد. او طرحی که ارائه کرد به دنبال این بود که بخشی از سوریه را آتش‌بس اعلام کنند و در آن منطقه نیروهای بی‌طرف مثل UN مستقر شوند و آوارگان هم در همین منطقه اسکان داده شوند و به تدریج تمام مناطق سوریه به محل‌هایی تبدیل شوند که در آن‌ها صلح برقرار شود. یعنی ایجاد آتش‌بس مرحله‌یی و جغرافیایی که هر چند ظاهر خوب و معقولی دارد ولی در باطن پیشنهاد خوبی نیست؛ چرا که آن‌ها برای مثال حلب را عنوان می‌کردند در حالی که حلب پس از دمشق دومین شهر مهم سوریه محسوب می‌شود و اولین شهر تجاری این کشور است که از اهمیت زیادی برخوردار است. آزادی حلب کمر معارضین را شکسته است. بنابراین اگر حلب برای برقراری صلح و گفت‌وگو انتخاب می‌شد و در اختیار UN قرار می‌گرفت مشخص نبود معارضینی که در گروه‌های متعدد مثل داعش،‌ جیش العدل، جیش الاسلام و ... قرار دارند هم از این آتش بس تبعیت کنند یا خیر. در نتیجه اختیار حلب یا بخش دیگری که انتخاب می‌شد از دست دولت خارج و به دست معارضان می‌افتاد. علاوه براین در طرح مشخص نبود که اگر مناطقی به دست سازمان ملل داده می‌شد این مناطق امن باقی می‌ماند یا خیر. زیرا مدیریت فعلی سازمان ملل بیش از سایر مدیریت‌ها منتظر چراغ سبز غربی‌ها و مشخص کردن مسیر توسط آمریکایی‌هاست. برای همین موافقت با آتش‌بس مرحله‌ای در سوریه می‌توانست زمینه یا حیله‌ای برای مداخله نیروهای بین‌المللی در سوریه باشد. در این صورت اگر دولت سوریه سرزمین‌های آزاد شده را در خطر می‌دید از آن‌جایی که نیروهای بین‌المللی در آن جا حضور داشتند نمی‌توانست آن مناطق را از تروریست‌ها باز پس گیرد یا مانع ورود آن‌ها شود. برخی، حرکات تند سعودی‌ها را واکنش به کشته شدن علوش می‌دانند پرسش: آیا در رابطه با فهرست معارضین سوری که قرار است با دولت این کشور وارد مذاکره شوند اطلاعاتی در دست است؟ پاسخ: هنوز اسامی گروه‌های معارض و نمایندگان آن‌ها ارائه نشده است. در مورد گفت‌وگو با معارضین سوری نیز سوریه، ایران و طرفداران دولت سوریه تاکید دارند که افرادی که تفنگ در دست داشته و حاکمیت و تمامیت ارضی این کشور را مورد حمله قرار می‌دهند نمی‌توانند طرف گفت‌وگوی دولت سوریه باشند. زهران علوش، فرمانده جیش الاسلام بود. سعودی‌ها او را برای جانشینی بشار اسد مدنظر داشتند و زمانی که در درگیری کشته شد دیدیم که سعودی‌ها در قول و فعل با عصبانیت رفتار کردند و در واقع برخی، حرکات تند سعودی‌ها را واکنش به کشته شدن علوش می‌دانند که سعودی‌ها امید زیادی به آن بسته بودند. علوش از افسران سوریه بود که به آن‌ها خیانت کرد. عربستان تلاش کرد با قطع رابطه توپ را در زمین ما بیاندازد پرسش: وضعیت فعلی روابط عربستان سعودی و ایران چیست؟ پاسخ: به نظر می‌رسد پس از ناامیدی سعودی‌ها نسبت به این که از طریق نظامی در سوریه و یمن و یا عراق پیروز شوند و در واقع برای تجزیه عراق تلاش می‌کنند خواستند با اتفاقات اخیر که مورد رضایت جمهوری اسلامی ایران نبوده و ابعاد مختلف و قابل تاملی دارد، با قطع رابطه به نوعی توپ را در زمین حریف بیندازند لذا مظلوم‌نمایی کرده و سعی کردند کشورهای عرب و جهان اسلام را به سمت خود بکشانند و البته با تصور این که نماینده جهان عرب و حتی فراتر از آن یعنی نماینده جهان اسلام هستند؛ ولی تجربیات جنگ و تلاش‌های سیاسی نشان داد که این طور نیست. شاید زمانی در گذشته سعودی‌ها نفوذ بیش‌تری در منطقه داشتند ولی امروز که آن‌ها سفارت خود در تهران را بستند به سایر کشورها پیغام دادند که سفارت خود را تعطیل کنند، اما به جز چند کشور عربی هیچ کشور دیگری از آن‌ها تبعیت نکرد و خواسته آن‌ها عملی نشد. در حقیقت برخی کشورهای عربی سطح روابط خود با ایران را کاهش داده و یا موقتا سفیر خودرا احضار کردند. سیاست‌های غلط و شکست در یمن عملکرد عربستان در قبال ایران را رقم زد پرسش: علت این برخورد ها و عملکردهای عربستان در قبال ایران را چه می‌دانید؟ پاسخ: به نظر من این نتیجه سیاست غلط سعودی‌ها بود که حد خود را ندانستند. به همین دلیل تلاش کردند که با مظلوم‌نمایی ایران را منزوی کنند؛ ولی ایران امروز با گذشته از نظر اقتدار ملی، منطقه‌یی و تاثیرگذاری در منطقه تفاوت زیادی داشته و هیچ کشوری نمی‌تواند شانس خود را با قطع رابطه با ایران از بین ببرد. امروزه بسیاری از کشورها بر سر حضور در ایران با یکدیگر رقابت می‌کنند و حضور و سفر زیاد کشورها در سطوح مختلف به ایران نیز حاکی از این امر است. از سوی دیگر عربستان شکست‌های متعددی را تجربه کرد که سخت‌ترین آن در یمن بود و اگر به خودشان نیایند قطعا در یمن شکست خواهند خورد. با وجود این که حدود 10 ماه است که با کمک‌های اطلاعاتی آمریکا و اسراییل به طور دائم یمن را بمباران می‌کنند ولی مردم یمن همچنان ایستاده‌اند و به نظر می‌رسد عبدالمالک حوثی و حامیان او بسیار مدبرانه‌تر عمل می‌کنند تا آن‌هایی که سرنوشت حکومت سعودی در دست‌شان است. حوثی‌ها اگر بخواهند می‌توانند وارد خاک سعودی شوند و تا بخش‌های مهمی از این کشور به پیش بروند؛ ولی می‌دانند این کار می‌تواند برخی تبعات سیاسی داشته باشد و به همین دلیل بسیار حساب شده‌تر عمل می‌کنند و در همین جنگ یمن آن قدر به امارات خسارات وارد شده که کم کم خرج خود را جدا خواهند کرد. با توجه به مطالب گفته شده مشخص است که اگر سعودی‌ها دچار بحران مدیریت نبودند این طور منفعلانه عمل نمی‌کردند. از نظر آن‌ها تهدید موثرتر از عمل کردن است. مقامات عربستان گاهی در اظهارات، بزرگ‌نمایی کرده و می‌گفتند چرا ایران در مسائل کشورهای عربی دخالت می‌کند. من به برخی از وزیران خارجه گفتم که آن‌ها دچار بزرگ بینی شده‌اند و الا چه وکالتی از جانب عراق،‌ سوریه، لبنان، یمن، مصر، تونس و الجزایر دارند. اظهارات آن‌ها در حالی صورت می‌گیرد که مصر از عربستان سعودی به دلیل حمایت‌ها از افراطی‌های اخوان ناراضی است و این حمایت‌ها در حالی صورت می‌گیرد که دولت مصر رودر روی اخوان ایستاده است. البته ایران رو در رویی با اخوان را تایید نمی‌کند ولی به هر حال عربستان مقابل مصر ایستاده است و آن‌ها به هیچ وجه سخنگوی کشورهای اسلامی نیستند. مظلوم‌نمایی‌های عربستان تاریخ مصرف دارد پرسش: به عقیده شما پس از ماجرای سفارت عربستان باید چطور موضع گیری می‌کرد؟ پاسخ: عربستان پس از ماجرای سفارت نباید مظلوم‌نمایی کرده و دست به آزمون محبوبیت در بین کشورهای اسلامی می‌زد. آن‌ها کاری را که می‌شد با عقل و درایت حل کرد به شیوه‌های نادرستی پیش بردند. عربستان سعودی یک عالم شیعه که تنها جرم او انتقاد از حکومت بود را به بدترین نحو شکنجه کرده و به شهادت رساند. این اقدامات نه تنها در جهان با حمایت روبه‌رو نشد بلکه باعث انزجار عمومی شد. در حقیقت عربستان از موضوع حمله به سفارت سوء استفاده کرد تا رابطه خود با ایران را قطع کند. این مظلوم‌نمایی یک تاریخ مصرف دارد. وقتی از زمانش بگذرد برای مردم عادی می‌شود. با این اوصاف ظنی به وجود می‌آید که نکند طراحی‌هایی در این زمینه بوده است. پرسش: به عقیده شما روابط ایران وعربستان نیاز به میانجی‌گری دارد و آیا میانجی‌ انتخاب شده است یا خیر؟ پاسخ: ما که موافق قطع رابطه نبودیم؛ آن‌ها رابطه را قطع کردند. پذیرفتن میانجی باید دو طرفه باشد. در گذشته هم همین طور بود و پس از سال 66 که کشتار حجاج به وقوع پیوست عربستان سفارت خود را در تهران تعطیل کرد و پس از چند سال با میانجی‌گری عمان این سفارت باز شد. حال اگر عربستان سعودی تا حدی مدبرانه‌تر در امور حکومت اقدام می‌کرد این طور پله پله به عقب بازنمی‌گشت و مصالح ملی این کشور اقتضا می‌کند با تدبیر بیش‌تری گام بردارد. ایران یک قدرت بزرگ در منطقه است و سعودی‌ها چه بخواهند و چه نخواهند ایران حرف اول را در منطقه می‌زند. البته ایران نمی‌خواهد نسبت به حقوق سایر کشورها بی‌تفاوت باشد. ما همواره خواهان گسترش تعامل خود با سایر کشورها بوده‌ایم. ایران در صورت نقض تعهدات در روند برجام، سیاست‌هایی را در جهت منافع ملی‌اش دنبال خواهد کرد پرسش: در رابطه با برخی رفتارهای متناقض آمریکا در شرایط اجرایی شدن برجام چه نظری دارید؟ پاسخ: موضوعاتی در داخل آمریکا علیه ایران در تمام این سال‌ها رخ داده که در تاریخ بین‌الملل کم‌سابقه و یا حتی بی‌سابقه است. برخی در آمریکا تلاش می‌کنند کاری انجام دهند که اگر از ایران بر اساس توافق با 1+5 رفع تحریم شد از روش‌های دیگر تحریم‌هایی را اعمال کنند که عملا ایران نتواند از تحریم‌ها به طور کامل رهایی یابد. به هرشکل با پایمردی و استقامت ملت شریف ایران، هدایت‌های مقام معظم رهبری و تلاش دکتر ظریف و تیم ایشان و هم‌چنین تلاش تیم‌های مذاکره کننده قبلی این مذاکرات انجام شد و در ادامه هم با برنامه ریزی دقیق اجرای درست نتایج به دست آمده پیگیری خواهد شد و البته جمهوری اسلامی ایران در صورت نقض تعهدات، سیاست‌های درست و مورد نظرش را در جهت اهداف و منافع ملی دنبال خواهد کرد.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: