نظر دستیار کیروش درباره ایران
دستیار سرمربی تیم ملی میگوید ایران آن کشوری نیست که BBC و CNN روایت میکنند.
او در این مورد به CNN گفت: هر زمانی که در دنیا چنین اتفاقها و درگیریهایی به وجود میآید، در مورد آنها قضاوت میکنم. زمانی که در آپارتمانم در تهران هستم و پس از تماشای اخبار CNN و BBC به بالکن آپارتمانم میروم، با خودم میگویم چیزهایی که از رسانههای خارجی میشنوم با چیزی که در این کشور تجربه میکنم متفاوت است.
گاسپار در ایران به موفقیتهایی دست پیدا کرده است. او در آخرین تجربه دوران مربیگری 20 سالهاش به ایران رفته و زیر نظر کارلوس کیروش به عنوان سرمربی تیم ملی ایران مشغول فعالیت است تا بتواند برای دومین بار پیاپی به جام جهانی راه پیدا کند. ایران در گروه D مرحله انتخابی جام جهانی در رتبه نخست قرار دارد و در رنکینگ فیفا نیز رتبه 43 را در اختیار گرفته که بهترین تیم آسیایی است.
گاسپار در این زمینه گفت: ما به جام ملتهای آسیای 2019 راه پیدا کردیم. ما با تیمهایی مانند گوام و عمان همگروه بودیم و به مرحله بعد راه پیدا کردیم. اگر همه چیز طبق خواسته ما پیش برود، میتوانیم به اهدافمان دست پیدا کنیم اما فوتبال ورزشی غیر قابل پیشبینی است. در بیشتر رشتههای ورزشی تیم برتر میتواند به پیروزی برسد اما همان طور که گفتم در فوتبال شما بهترین نمایش را اجرا میکنید اما هر اتفاقی ممکن است در آن رخ دهد.
همکاری گاسپار با کیروش از دوران مربیگری این دو در تیم ملی پرتغال در جام 1992 آمریکا شروع شد؛ تورنمنتی که برای آمادگی هرچه بیشتر این تیم برای جام جهانی 94 طراحی شده بود. پس از آن گاسپار با تیمهایی در جام باشگاههای اروپا نیز همکاری کرد و بعد از آن با تیم ژاپنی ناگویا گرامپوس موفق به فتح جی لیگ شد. او همچنین در دو جام جهانی اخیر در تیمهای ملی فوتبال پرتغال و ایران به عنوان دستیار فعالیت کرده است. پس از دوران مربیگری در ایران گاسپار امیدوار است بتواند به آمریکا برگردد و جزئی از برنامه این تیم باشد.
گاسپار در این زمینه گفت: ادعا نمیکنم بهتر از دیگران هستم اما باور دارم از نظر حسی خاص هستم. من یک مربی متولد آمریکا به شمار میروم که دورههای مربیگری بسیار زیادی را در بالاترین سطوح خارج از کشور گذراندهام. اینکه در مورد کریستیانو رونالدو چیزی بخواهیم یک مسئله است و اینکه بتوانید در لیگ قهرمانان اروپا و یا جام جهانی نیز حضور داشته باشید، مسئله دیگری است اما هیچ چیز نمیتواند جایگزین چنین حسهایی شود. اینکه بتوانید در کنار بازیکنانی مانند رونالدو، لوئیس فیگو یا دکو تمرین کنید، عالیست. اینکه بدانید چنین بازیکنانی چه رفتارهایی دارند، چطور بازی میکنند و چطور تصمیمهایشان را میگیرند، چه آیینی دارند و به چه کارهایی علاقهمند هستند، مسائلی است که میتوانم در مورد آنها صحبت کنم.
گاسپار فوتبال را از پدرش یاد گرفت که برای تیمی نیمه حرفهای فوتبال بازی میکرد. او مربی کالج هارتفورد بود و در تیمهای زیر 17 سال نیویورک و نیوجرسی و مترو استارز مربی دروازهبانان این تیم به شمار میرفت. گاسپار بود که زک ترونتون را به باشگاه بنفیکا در پرتغال برد و او را باور کرد و تاکید کرد که او میتواند دروازهبان شماره یک این تیم باشد.
در اواخر دهه 90 میلادی گاسپار و کارلوس کیروش در پروژهای حضور پیدا کردند که توسط فدراسیون فوتبال آمریکا برای پرورش بازیکنان مطرح و خوب بود. گاسپار در واکنش به سوالی در این زمینه گفت: به نظر من آمریکا از نظر تجارت در فوتبال، رتبه نخست را در دنیا در اختیار دارد. البته باید متوجه تفاوتی باشید که بین بودن در تجارت فوتبال و برنده بودن در آن وجود دارد. در خارج از مرزهای آمریکا همیشه تمرکز بر روی برنده بودن در این تجارت وجود دارد. بیشتر مربیانی که شغلی ندارند، نگرانیای هم بابت میزان درآمدشان ندارند. آنها همچنین نگرانی بابت عقب افتادن اجارهها و یا تحصیلات فرزندانشان نیز ندارند. این شرایط برای آنها حکم مرگ و زندگی ندارد. بیشتر آنها برنامههایی برای خودشان دارند و همسرانشان نیز معلم هستند. این در حالی است که تمام مربیان باید به این فکر بکنند که در 90 دقیقه بعدی باید به پیروزی برسند زیرا در غیر این صورت ممکن است شغلشان را از دست بدهند.
وقتی او در باشگاه مترو استارز در MLS دستیار کیروش بود در گفتوگویی اعلام کرده بود، فوتبال آمریکا از سال 1996 تاکنون توانسته تغییرات خوبی داشته باشد و حرکتهای رو به جلوی خوبی نیز انجام داده است.
گاسپار در این خصوص اظهار کرد: در ساختار کنونی لیگ حرفهای فوتبال آمریکا دستمزد پرداختی به بازیکنان را در کنترلش دارد که این مسئله میتواند به توازن مالی باشگاه بینجامد. هر تیمی یا هر کسی این شانس را دارد که بتواند به پیروزی برسد. چه در پلیآف و چه در لیگ. هیچ تیمی در این لیگ سقوط نمیکند و تقویم ما نیز با فیفا یکسان نیست. به نظر میرسد ما تا حدودی ایزوله هستیم و از فرهنگ فوتبالی دنیا فاصله داریم. ما یک کشور نیستیم و بیشتر شبیه یک اقلیم هستیم و بزرگ بودن یک کشور، کنترل کردن همه چیز را بسیار سخت میکند. ما مثل کشورهایی مانند هلند یا پرتغال نیستیم. برای آنها راحتتر است تا بتوانند بازیکنانشان را تحت کنترل داشته باشند، یا سیستم توسعهشان را هدایت کنند. در چنین کشورهایی تمام اشخاص فوتبال را دوست دارند.
شرایط سیاسی کشور ایران در چند هفته اخیر کمی تغییر کرده است. تحریمهای بینالمللی برداشته شده است اما روابط دیپلماتیک بین ایران و عربستان دچار مشکلاتی شده است. گاسپار که پیشتر با رییس جمهور قبلی ایران یعنی محمود احمدی نژاد و همچنین محمدجواد ظریف وزیرخارجه ایران نیز دیدارهایی داشته است ابراز امیدواری کرده که با افزایش روابط بینالملل ایران روی فوتبال این کشور نیز تاثیرات مثبتی گذاشته شود.
گاسپار گفت: ورزش بهترین پلی است که میتواند فاصله بین دولتها را کاهش دهد. ورزش و در این مورد خاص فوتبال، میتواند بین کشورها ارتباط برقرار کند. اگر این اتفاق از مسیر درست انجام شود، چرا سیاستمداران از آن استفاده نکنند. اگر همه 22 بازیکن میتوانند در یک زمین فوتبال بازی کنند، بجنگند و قبل و بعد از بازی با هم دست بدهند چرا سیاستمداران و سران کشورهایشان این کار را انجام ندادند؟ این همیشه ایرادی بوده که من به سیاستمداران میگرفتم.
گاسپار پس از آنکه در جلسه اتحادیه مربیان در بالتیمور شرکت کرد، این هفته به ایران بازمیگردد. او در این باره اظهار کرد: ایران امنترین جایی است که تاکنون در آن کار کردهام. پیش از این در 4 کشور فعالیت کرده بودم. هیچ وقت به خاطر اینکه یک پرتغالی یا آمریکایی هستم به مشکل برنخوردم. در واقع برخورد خیلی خوبی هم با من شده است. مردم ایران، مهربان و باشخصیت هستند. آنها انگیزه و رویاهای مشابهی با کل مردم دنیا دارند. بر این باورم که تعریفهای غلط و سوء تفاهمهای زیادی در این زمینه وجود دارد.
زمانی که گاسپار در سال 2011 یک بار دیگر دستیار کیروش شد در این زمینه هیچ اطمینانی نداشت. او در این زمینه گفت: دعوت کیروش را پذیرفتم. نخست به این دلیل که او را به عنوان کسی میشناختم که میتواند موفقیتهایی به دست آورد. دوم اینکه تجربههایی از شرکت در جام جهانی به همراه تیم ملی پرتغال و آفریقای جنوبی داشتم که شبیه هیچ یک از تجربههایم نبود. به همین دلیل میخواستم که با ایران هم به جام جهانی صعود کنم.
گاسپار ادامه داد: وقتی تصمیمم را با دوستانم در میان گذاشتم و با خانوادهام در این زمینه مشورت کردم همه آنها فکر میکردند که عقلم را از دست دادهام و هیچ کس در این راه از من حمایت نکرد اما من آدم ریسکپذیری هستم و تصمیمم را گرفتم که کارم را انجام دهم. زمانی که به جام جهانی صعود کردیم، آن موقع بود که احساس کردم این تجربه ارزشش را داشت. فداکاریهایی که از نظر شخصی و خانوادگی در این راه انجام شد، موجب شد بتوانم به این افتخار دست پیدا کنم.