سمنها، حلقه وصل آمریکا به ایران
کشورهای استعمارگر، با تجربه های سنگینی که پس از جنگ های جهانی و ده ها جنگ کوچک و بزرگ دیگری که در کشورهای آسیایی و افریقایی به راه انداخته اند، امروزه به خوبی دریافته اند که قرار نیست همیشه تفنگ و سلاح و اجبار راه را برای آنان هموار کند. می شود حوصله به خرج داد و آجر به آجر بنا را ویران کرد بدون اینکه خونی از نیروهای خودی ریخته شود و یا هزینه گزاف اجتماعی و اقتصادی ای را در این راه متحمل شوند. در سال های اخیر جنگ نرم و در ماه های اخیر که بحث مذاکرات هسته ای در صدر اخبار قرار دارد موضوع نفوذ بارها از سوی رهبر معظم انقلاب مطرح شده است.
نشریه گلدسته: کشورهای استعمارگر، با تجربه های سنگینی که پس از جنگ های جهانی و ده ها جنگ کوچک و بزرگ دیگری که در کشورهای آسیایی و افریقایی به راه انداخته اند، امروزه به خوبی دریافته اند که قرار نیست همیشه تفنگ و سلاح و اجبار راه را برای آنان هموار کند. می شود حوصله به خرج داد و آجر به آجر بنا را ویران کرد بدون اینکه خونی از نیروهای خودی ریخته شود و یا هزینه گزاف اجتماعی و اقتصادی ای را در این راه متحمل شوند. در سال های اخیر جنگ نرم و در ماه های اخیر که بحث مذاکرات هسته ای در صدر اخبار قرار دارد موضوع نفوذ بارها از سوی رهبر معظم انقلاب مطرح شده است. نفوذی که قرار نیست حتما در لایه های پنهان صورت بگیرد و گاهی در قالب قوانین و معاده های بین المللی به صورت رسمی بیان می شود که مصداق آن را به خوبی می توان در دستورکارسازمان هایی نظیر سازمان ملل، آژانس های وابسته به آن و نهادها و شوراها و کنوانسیون هایش مشاهده کرد. آژانس هایی که در موضوعات مهم و حیاتی نظیر بهداشت و سلامت، کودک، زن و خانواده وارد کشورها شده و کشورهای عضو سازمان ملل موظف هستند نهایت همکاری را با این بازوان سازمان ملل داشته باشند. تکلیف کنوانسیون ها هم که کاملا مشخص است، هرکشوری با پذیرفتن یک کنوانسیون خود را متعهد به اجرای آن می کند که در بسیاری از موارد به خصوص موارد فرهنگی و اجتماعی بندهای آورده شده در این کنوانسیون ها با اصول و عقاید بومی کشورها در تضاد است، نظیر کنوانسیون سیدا که در حوزه زن مطرح می شود و طبق بندهایی از آن همجنسگرایی و زنا به عنوان حقی از حقوق زنان شمرده می شود. در این میان اما سازمان های مردم نهاد شکل دیگری از این نفوذ بودند. سابقه سازمان مردم نهاد پیش از آنکه توسط غرب و با معماری مدنظر غربی ها معرفی شود در تاریخ اسلام و ایران وجود داشته است که از جمله آن می توان به نهاد مسجد، جشن های گلریزان، هیئت، زورخانه و مواردی از این دست اشاره کرد. اما آن چه مد نظر غرب بود، ساختاری بود که علی الظاهر مردمی بود اما خروجی آن به جای مشارکت مردمی، ساخت و هدایت جریان هایی از دل مردم بود که به عنوان ساختار هایی در مقابل حکومت ها ایجاد شده بودند. امریکا در دکترین امنیت ملی خود ساختاری را برای نظارت بر کشورهای دیگر طراحی کرده است که از جمله بازوانی که در آن ساختار آمده می توان به سازمان ملل و سازمان های مردم نهاد اشاره کرد که دولت امریکا از آن به عنوان ارتش غیر نظامی خود نام برده است. در جمهوری اسلامی ایران، نخستین سمن ها (ngo ها) طبق معماری غرب در دهه هفتاد آغاز به کار کردند. محیط زیست و زن و فمینیسم دو حوزه ای بودند که سمن ها در آن شروع به فعالیت کردند. این سمن ها اما خیلی زود پرده از چهره وابسته خود به غرب و امریکا برداشته و شروع به فعالیت هایی در ضدیت با نظام کردند. می توان گفت در ایران، بعد از خیریه ها، فعال ترین سمن ها به سمن های فعال در حوزه زن اختصاص داشت. فرحناز کریمی، از اعضای اسبق سازمان مجاهدین که در حال حاضر در حزب سبزهای پارلمان هلند است، از کسانی بود که اولین تلاشها را برای راه اندازی سمن های زنان فمنیست در ایران کرد. وی توانست با ارتباط گرفتن با برخی از دختران دانشجو در رشته حقوق، آنان را جذب تفکرات خود کرده و بنای اولین حرکت های به ظاهر مردم نهاد را بگذارد. تدوین منشور حقوق زنان که در آن حق همجنسگرایی و زنا، از حقوق زنان برشمرده شده بود و به دنبال آن، جمع آوری امضا برای تغییر در قانون اساسی از جمله اقدامات این سمن ها و فعالین فمنیستی بود. سمن ها در کجای پازل غرب قرار دارند؟ مطابق اسناد موجود، اداره اطلاعات سازمان ملل، ساز و کار خاصی را برای همکاری سمن ها با این نهاد بین المللی معرفی کرده است. آژانس های سازمان ملل در کشورهای مختلف به خصوص کشورهای در حال توسعه در کنار فعالیت اصلی خود، یکی از مهم ترین ماموریت هایشان ایجاد یا برقراری ارتباط با تشکل های مردمی است. برای مثال صندوق جمعیت سازمان ملل متحد در ایران، با سمن های بسیاری که در حوزه زنان خیابانی، تنظیم خانواده، ایدز و کودکان کار و امثالهم کار می کنند ارتباط قوی و تنگاتنگی دارد. در این میان اما واحد اطلاعات سازمان ملل، ویژگی هایی را برای سمن ها بر شمرده است که از جمله آن می توان به این موارد اشاره کرد: • سمن ها الزامی به پاسخگویی در قبال عملکردشان به دولت ها نخواهند داشت • سمن های می بایست بر دولت ها نظارت داشته باشند • سمن ها می بایست مشاهدات خود را در پریودهای زمانی مشخص در اختیار این مرکز قرار دهند در ادامه نیز عنوان شده است که در قبال این موارد، مرکز اطلاعات سازمان ملل نیز حمایت هایی را از این سمن ها نظیر هماهنگی در خصوص حضور در اجلاس و نشست های خارج از کشور و حمایت های مالی و معنوی خواهد داشت. با مرور آن چه در بالا آمد خیلی ساده می توان فهمید غرب با حمایت از سمن ها به دنبال ایجاد ساختاری برای کاستن از قدرت حکومت هاست. در واقع سمن ها دولتی بر دولت ها هستند که نه تنها ازادانه هرگونه فعالیتی خواهند کرد، بلکه چون مردمی هستند دولت ها نیز باید به آن ها حساب و جواب پس دهند. البته با مرور فعالیت بسیاری از سمن هایی که با اهداف و سوء نیات سیاسی در ایران مشغول فعالیت بودند مشخص می شود که مقصود از پاسخگویی دولت ها به سمن ها، در واقع کوتاه آمدن و تسلیم شدن این دولت ها در برابر مطالبات به حق یا ناحق سازمان های مردم نهاد است. رفتار دوگانه غرب! حال سوالی مطرح می شود آن است که غرب از یک سو مشغول وضع تحریم های مختلف علیه جمهوری اسلامی است، اما از سویی دیگر از طریق همان سازمان ملل و دفاتر وابسته به این سازمان، در کشورهای در حال توسعه، به دنبال اقداماتی به اصطلاح بشر دوستانه در حوزه های استراتژیک است. زن و خانواده و بهداشت، مهم ترین زمینه برای اثرگذاری بلند مدت و کوتاه مدت در هر جامعه ای است. در ایران نیز مشاهده میشود که اولین سمن ها و پر کارترین آن ها که اتفاقا آشکار و پنهان در ضدیت با نظام سیاسی ایران اسلامی مشغول فعالیت بوده و هستند در حوزه زنان و بهداشت فعال بوده اند. البته این امر تنها به ایران اختصاص ندارد، دفاتر سازمان ملل در ایران اگرچه برای مردم غریب و نا آشناهستند، اما در میان سطوح بالای وزارتخانه هایی نظیر آموزش و پرورش، بهداشت، کار و وزارت علوم، آشنا و چه بسا قبله آن وزارتخانه هستند. این مهم را در وزارت بهشدات به خوبی مشاهده می کنیم که به اعتراف بسیاری از افرادی که در این وزارتخانه حضور داشته اند سازمان بهداشت جهانی و صندوق جمعیت، دو آژانس وابسته به ملل متحد، مهم ترین مرجع در وازرت بهداشت محسوب می شوند و بسیاری از تصمیمات با مشورت مدیران این دو دفتر صورت می گیرد. البته در کشورهایی نظیر: عراق، افغانستان و سوریه مردم بر خلاف ایران هر روز آژانس های سازمان ملل و سمن های به اصطلاح مردمی را در مقابل چشم خود می بینند و این آژانس ها مستقیما با بدنه اجتماع در ارتباط هستند. اما در ایران به واسطه محدودیت هایی که بعد از انقلاب برای این جریان ها ایجاد شد، آن ها مستقیما نتواسنتند با مردم ارتباط گرفته و در نتیجه به سمن ها و نهادهای دولتی مرجع روی آوردند. آن چه که مد نظر غرب است، تشکیل ساختاری قدرتمند از دل مردم، برای کاستن از قدرت حکومت ها و تضعیف آن هاست لذا واضح است که غرب باید صاحبان و فعالین این ساختارها را به طرق مختلف وام دار خود نگه دارد. هماهنگی جهت سفر خارج از کشور و حضور در سمینارها و نشست های علمی، اعطای مقام مشورتی به سمن ها، حمایت های مالی و معنوی، اعطای بورس و دست آخر کمک برای اخذ پناهندگی سیاسی این افراد، خدماتی است که از سوی غرب برای حمایت از سمن ها به آن ها اعطا میشود.