کاربرد زور توسط پلیس آمریکا همیشه امری موجه است

استاد حقوق دانشگاه کِیس‌وِسترن رِزِرو آمریکا می‌گوید گروه‌های اقلیت مدت‌های مدیدی است که درباره تاکتیک‌های نامناسب پلیس در استفاده از زور شکایت دارند اما غالبا نادیده گرفته می‌شوند زیرا استفاده از زور همیشه به عنوانی امری «موجه» در نظر گرفته می‌شود.

کد خبر : 479682
تسنیم: «مایکل بِنزا» (Michael J. Benza) استاد حقوق دانشگاه کِیس وِسترن رِزِرو آمریکا (Case Western Reserve University) در گفتگو با خبرنگار بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، با اشاره به حوادث اخیر در شهر شیکاگو، و تیراندازی افسران پلیس به سوی رنگین‌پوستان می‌گوید که تقریبا در تمامی موارد اگر یک نوار ویدئویی وجود نداشت، هیچ پوشش رسانه‌ای نیز وجود نمی‌داشت. زیرا در تمامی این موارد، افسرانی که درگیری این ماجرا شده‌اند وضعیت را به گونه‌ای توصیف می‌کنند که در نتیجه آن، کاربرد زور «موجه» به نظر می‌رسد. افسران می‌دانند که در مورد آنچه رخ داده است چه بگویند تا بتوانند استفاده از زور را توجیه کنند. متن این مصاحبه در ادامه ارائه شده است:
در سایه حوادث اخیر شیکاگو، اینگونه به نظر می‌رسد که «تصورات قالبی و پیش‌فرض‌های تبعیض‌آمیز همچنان در بین افسران پلیس وجود دارد و این حالت حتی در مقابل خشم و نارضایتی مردم نیز همچنان تداوم داشته و مقاومت می‌کند». به نظر شما چنین سخنی یک «تعبیر دقیق» است؟
بِنزا: تصورات قالبی و حتی پیش‌فرض‌های تبعیض‌آمیز بخشی از شیوه عملکرد پلیس در دوران مدرن هستند، همانگونه که بخشی از زندگی روزمره (در آمریکا) هستند. ما تصمیمات خود را براساس طیف وسیعی از عوامل شامل نژاد، جنسیت و غیره اتخاذ می‌کنیم. این امر به خودی خود امر نامناسبی نیست. با این حال، یک تأثیر «بد» این عوامل را می‌توان در چگونگی شکل‌گیری تعامل بین پلیس و شهروندان غیرمسلح دید. از آنجا که قانون به افسران اجازه استفاده از زور را می‌دهد (و به نظر می‌رسد که هیچ راهی وجود ندارد که افسر پلیس نتواند در برخی شرایط از زور استفاده کند) مسأله به کنترل استفاده از زور در چارچوب قانون تبدیل می‌شود. متأسفانه، این وضعیت به افسران این مجال را می‌دهد و حتی آن‌ها را تشویق می‌کند تا از نژاد، جنسیت، سن و غیره به عنوان عوامل نقش‌آفرین در تصمیم‌گیری درباره ضرورت کاربرد زور در هر شرایطی استفاده کنند.
بنابراین وقتی یک افسر پلیس به سمت یک پیرزن 68 ساله سفید‌پوستِ عصا به دست می‌رود، خطر را به گونه‌ای متفاوت از آن افسری درک می‌کند که به سوی یک جوان 19 ساله آفریقایی‌تبار (سیاه‌پوست) می‌رود. این وضعیت ضرورتا یک وضعیت نژادپرستانه بد یا یک حس بدون قید و بند نیست، بلکه تنها یک واقعیت ساده است. اما اگر هر دو مورد افراد جوانان 19 ساله باشند و پلیس از نژاد به عنوان دلیلی برای کاربرد زور علیه یکی و عدم کاربرد زور علیه دیگری استفاده کند چه؟ این (دقیقا) همان مسأله و مشکل است. و آنچه که هم‌اکنون در مباحثات جاری ایالات متحده جریان دارد این است که ظاهرا سناریوی دوم بیشتر رخ داده و به این نتیجه منتهی می‌شود که کاربرد قوه قهریه بر اساس ترس و نگرانیِ واقعی نبوده، بلکه براساس هراسی نژادپرستانه است. این وضعیت را بایستی در تناسب با درک (عام) افسران پلیس از ترس و خطر متعادل کرد.
نهایتا باید بگویم که من مطئمن نیستم که این وضعیت چگونه رخ می‌دهد زیرا ما در ایالات متحده شاهد تاریخی طولانی از عدم امکان گفتگو بر سر موضوعات نژادی بوده‌ایم. اما آنچه که هم‌اکنون شاهد آن هستیم، دستکم گرایش و جنبشی برای گفتگو در این خصوص است و زمانی که بتوانیم در مورد آن سخن بگوییم، می‌توانیم به این موضوعات رسیدگی کنیم.
اینگونه به نظر می‌رسد که سیاستمداران در ایالات متحده کمتر نگران چنین مسائل هستند، مگر اینکه مردم به خیابان‌ها سرازیر شده و یا رسانه‌ها سرشار از مطالب انتقادی شوند، در مورد این پدیده چه نظری دارید؟
بِنزا: من فکر می‌کنم که سیاستمداران درباره این موضوع دغدغه دارند اما موضوعات بزرگتر و فوری‌تری وجود دارد که در برابر آن‌ها اولویت می‌یابند. همچنین از آنجا که برخی سیاستمداران به صورت نسبی (تاحدی) به جامعه پاسخگو هستند، اگر یک موضوع برای مردم آمریکا خیلی بزرگ و با اهمیت نباشد برای سیاستمداران نیز مهم نخواهد بود. علاوه بر آن، ورود به این عرصه از نظر سیاسی واجد خطر است - هرچه که یک سیاستمدار انتقاد، حمله یا تمرکز بیشتری نسبت به شیوه برخورد پلیس داشته باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که حمایت بخشی از هوادارانش را به خطر بیاندازد و از دست بدهد. همچنین تصمیمات سیاستمداران به ندرت موجب خشم یک طرف یا حتی عده قابل توجهی از افراد می‌شود. همچنین سیاستمداران ممکن است به موضوعاتی که قانون نیز به آن‌ها پرداخته است نیز رسیدگی کنند، مانند این موضوع که چگونه به پلیس اجازه استفاده از زور در مواقع ضروری را بدهیم اما مانع از کاربرد زور در مواقع غیرضروری شویم.
احتمال وقوع رخدادهایی مشابه را در آینده چقدر می‌دانید؟ آیا اعتراضات و تظاهرات عمومی می‌توانند تأثیری عملی داشته باشند؟
بِنزا: ما همیشه این مشکل را داریم و همیشه خواهیم داشت. همیشه افسران پلیس بدی وجود خواهند داشت که از قدرت و سلاح خود به دلایل نامناسبی - و نه تنها نژادپرستی - استفاده می‌کنند. اما ما همیشه جنایتکارانی خواهیم داشت که با پلیس مبارزه می‌کنند، کسانی که برای فرار از بازداشت یا دلایلی دیگر تلاش می‌کنند افسران پلیس را بکشند. ما هم‌اکنون شاهد جریان یافتن مباحثاتی جدی در مورد این موضوع هستیم، زیرا قادر هستیم که آنچه را هم‌اکنون رخ می‌دهد مشاهده کنیم. متأسفانه در هیچ یک از حوادثی که اخیرا رخ داده‌اند، هیچ چیز (موضوع یا شرایط) خاصی وجود نداشته است. تقریبا در تمامی موارد اگر یک نوار ویدئویی وجود نداشت، هیچ پوشش رسانه‌ای نیز وجود نمی‌داشت. زیرا در تمامی این موارد، افسرانی که درگیری این ماجرا شده‌اند وضعیت را به گونه‌ای توصیف می‌کنند که در نتیجه آن، کاربرد زور «موجه» به نظر می‌رسد. افسران می‌دانند که در مورد آنچه رخ داده است چه بگویند تا بتوانند استفاده از زور را توجیه کنند، حتی ضرورتا نیازمند دروغگویی نیست، اما زمانی که ویدئو چیزی را که در تناقض با گفته‌های آن‌ها است نشان می‌دهد، وضعیت بسیار متفاوت به نظر می‌آید.
کنجکاوم بدانم که فضای دانشگاهی و «آکادمیای» ایالات متحده به این نوع از حوادث چگونه واکنش نشان داده است؟ آیا موضوع یا بحث خاصی در آنجا شکل گرفته است؟
بِنزا: آکادمیا تقریبا همانند آنچه که انتظارش را دارید عمل می‌کند. دانشگاهیان تا حدودی به خاطر مخالفت با یکدیگر است که وجود دارند. این همان شیوه‌ای که است که از طریق آن مباحثات روشنفکرانه را به پیش برده و تلاش می‌کنیم تا موضوعات را حل کنیم. گفته می‌شود که درخصوص لزوم بررسی دوباره قوانین مرتبط به کاربرد زور از سوی افسران پلیس مباحثات جدیدی در حال شکل‌گیری است. ما یک معیار یکسان را برای سنجش تمامی قوانین ایجاد کرده‌ایم، مبنی بر اینکه آیا «منطقی» است که یک افسر پلیس دچار «ترس و هراس» شود. آنچه که هم‌اکنون بر سر آن مباحثه می‌کنیم ضرورت وجود ارزیابی‌ها و گفتگوهای بی‌طرفانه‌ای در مورد عواملی است که اقدامات افسران پلیس را از نظر معیارهای جامعه «غیرمنطقی» می‌کند. برای مثال، موضوع نژاد همچنان محل مباحثه و گفتگو است زیرا ما همگی می‌دانیم و تشخیص می‌دهیم که مردم از نژاد (و دیگر مسائل همچون سن، جنسیت، اندازه و غیره) برای ارزیابی خطر احتمالی پیش‌روی خود استفاده می‌کنند. این موضوع ماهیتا چیز نادرستی را در بر ندارد، البته تا زمانی که نژاد یک عامل خنثی و نه یک عامل سوگیرانه باشد (تمایزی که معمولا غیرممکن است)؛ اما در شرایطی که به نظر می‌رسد کاربرد زور علیه برخی گروه‌ها به صورت نامتناسبی اعمال می‌شود، این مسأله یک عامل اخلال‌گر به حساب می‌آید. این وضعیت به مباحثاتی گسترده‌تر درباره چگونگی در نظر گرفتن و احتساب این عوامل در قانون‌گذاری‌ها می‌انجامد.
در مورد فعالان اجتماعی و حقوق بشر اوضاع به چه گونه‌ای است، آیا «حساسیت» و «آرمان» این گونه از فعالان در پی حوادثی اینچنین - کشتن افراد رنگین‌پوست که در رسانه‌ها به شدت بازتاب یافته است - طی سال گذشته دچار تحول یا تطور شده‌ است؟
بِنزا: فکر می‌کنم هنوز زود است که از وجود تأثیراتی وسیع‌تر سخن بگوییم. اما به صراحت باید گفت که موضوعاتی که هم‌اکنون مورد مناقشه هستند، مسائل جدیدی نیستند. گروه‌های اقلیت مدت‌های مدیدی است که درباره تاکتیک‌های نامناسب پلیس در استفاده از زور شکایت دارند اما غالبا نادیده گرفته می‌شوند زیرا استفاده از زور همیشه به عنوانی امری «موجه» در نظر گرفته می‌شود. اما هم‌اکنون که شاهد گسترش دوربین‌ها - در خودروهای پلیس، نصب شده روی لباس افسران، دوربین‌های امنیتی، تلفن‌های همراه و غیره - هستیم، توضیح دادن و توجیه کردن برخی و نه همه موارد کاربرد زور برای پلیس سخت‌تر شده است. من می‌توانم بگویم که باور دارم که در اغلب موارد، کاربرد زور از سوی افسران پلیس قانونی است اما فکر می‌کنم این موضوع همیشه به معنای درست بودن آن نیست.
هم‌اکنون دوربین‌ها چیزی را نشان می‌دهند که بر مبنای آن به سادگی نمی‌توانیم ادعای افسران پلیس را در مورد آنچه که رخ داده است به عنوان حقیقت بپذیریم. در این وضعیت، دشواری واقعی این است که با وجود نوارهای ویدئویی به سختی می‌توان گفت که چی به چی است. واقعیت استفاده از زور این است که اغلب امری زشت یا بد به نظر می‌رسد زیرا با وجود همه دلایل و توضیحات بازهم «استفاده از زور» است. هنگامی که یک افسری در حال ضرب و جرح یک نفر دیگر است و از این ماجرا فیلمی گرفته می‌شود، مسأله وحشتناکی به نظر می‌رسد، اما برای درک درستی یا نادرستی این اقدام باید کلیت زمینه آن را درک کرد.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: