نُهگانه قهر با فرزندآوری!
خانواده مهمترین نظام پایگاهی جامعه و بنیان حیات اجتماع است. از اصلی ترین و مهمترین وظیفه خانواده تکثیر نسل و فرزندآوری برای بقای حیات بشری است. ازین رو تغییرات ارزشی در حوزه خانواده در جامعه تاثیر گذار و در نتیجه موجب تغییر در عرصه های گوناگون فرهنگی و اجتماعی نیز خواهد شد.
ماهنامه خانه خوبان نوشت: خانواده مهمترین نظام پایگاهی جامعه و بنیان حیات اجتماع است. از اصلی ترین و مهمترین وظیفه خانواده تکثیر نسل و فرزندآوری برای بقای حیات بشری است. ازین رو تغییرات ارزشی در حوزه خانواده در جامعه تاثیر گذار و در نتیجه موجب تغییر در عرصه های گوناگون فرهنگی و اجتماعی نیز خواهد شد. ازجمله مواردی که در سال های اخیر دچار تغییر و تحولات عظیمی گشته فرزندآوری است. امروزه جمعیت کشور با سرعت بالایی به سمت سالخوردگی پیش می رود، در صورتی که در گذشته های نه چندان دور تعداد اعضای خانواده صورتی عادی و طبیعی را داشت و هر خانواده معمولا از پنج یا شش فرزند برخوردار بود و این روند کاملا عادی و طبیعی قلمداد می شد. اما در دوره های اخیر بنا به دلایل فردی، اجتماعی، فرهنگی و ... این شیوه راه عکس را در پیش گرفته و امروزه فرزندآوری تبدیل به یک معضل فرهنگی - اجتماعی شده است. از جمله عوامل موثر بر کاهش میل خانواده به فرزندآوری می توان به موارد زیر اشاره کرد: 1. فردگرایی امروزه بسیاری از رسانه ها که عمدتا وام دار تفکرات نخ نمای غربی هستند، در بسیاری از فیلم ها، سریال ها و سایر تولیدات خود، فردگرایی را به نحوی تبلغی و ترویج می کنند. از طرف دیگر، گسترش روز افزون فضای مجازی و شکل گیری هویت دوم یا همان «سکند لایف» سبب شده است که انسان ها بیش از پیش در خود فرورفته و کمتر علاقه ای به ارتباط گیری در محیط واقعی پیدا کنند. فردگرایی را می توان تمایل به زندگیهای فردی، خواسته های تک نفره و در اولویت قرار دادن خود به جای جمع، دانست. همین فردگرایی سبب می شود که والدین کمتر علاقه به داشتن چند فرزند داشته باشند چرا که آنان از طرفی نه حوصله فرزند را دارند واز طرفی روحیه فردگرایی این تفکر را در آن ها ایجاد می کند که سرمایه خود راهرچه کمتر خرج کنند زندگی راحت تری خواهند داشت. 2. بالارفتن سن ازدواج از علل مهم دیگر بی رغبتی به فرزندآوری بالا رفتن سن ازدواج است. از دست دادن توان باروری، بی حوصلگی و کم توانی به منظور وقت گذاشتن برای فرزندی جدید و بسنده کردن به یک فرزند به دلیل بالارفتن سن، از پیامدهای ازدواج دیرهنگام است. امروزه به خاطر صنعتی شدن جوامع، وجود مشکلات اقتصادی و همچنین، تغییر ارزشها و سطح توقعات زوجهای جوان، مبنی بر اینکه قبل از ازدواج دارای شغل، مسکن و سایر امکانات رفاهی باشند سبب بالا رفتن سن ازدواج و به دنبال آن پایین آمدن امکان و غربت فرزندآوری برای والدین شده است. 3. نقش پر رنگ رسانه های جمعی یکی از مهم ترین علل کاهش رغبت به فرزندآوری، نوع جدیدی از سبک زندگی است که توسط رسانه های جمعی خواسته و ناخواسته در حال تبلیغ است. سریال های ماهواره ای که نفوذ گسترده ای را نیز در میان خانواده های ایرانی دارند شبانه روز در حال عادی سازی دوستی با جنس مخالف، خیانت و روابط نامشروع هستند. در خوراک خبری این رسانه ها فرزند و فرزندآوری هیچ گاه جایی نداشته و اگر هم بوده فرزندی نامشروع که حاصل یک عشق رنگی است به عنوان نماد فرزندآوری معرفی می شود. حال خانواده ای را در نظر بگیریم که هر روزساعت ها پای تماشای چنین سریال هایی وقت صرف می کند. بلاشک اثرات این سریال ها را می توان در کوتاه مدت و بلند مدت در میان افراد دید که از جمله آن بی رغبتی به ازدواج دائم و به دنبال آن بی رغبتی به فرزندآوری و دست پا گیر پنداشتن تربیت کردن فرزند است. 4. نگرش فرزند کمتر زندگی بهتر نگرش خانواده های امروزی، نحوه زندگی های لوکس و تجمل گرا، طرز فکر و ذائقه انسانها را تغییر داده و باور غلطی را در جامعه به عنوان فرهنگی نوپا جا انداخته است که وجود فرزند کمتر آسایش بیشتر، رفاه بالاتر و در نتیجه خوشبختی بیشتررا در پی خواهد داشت. این طرز فکر اشتباه امروز به همگان تسری یافته و زوج های جوان یکی از قراردادهای زندگی خود را نداشتن فرزند یا تک فرزندی قرار داده اند. در صورتی که طبق اعلام کارشناسان حوزه خانواده، کودکانی که در خانواده های چند فرزندی رشد می کنند امنیت روانی بیشتری داشته و مهارت های فردی و اجتماعی آنان و همچنین روحیه جمع گرایی و حل مساله شان به مراتب بیشتر از کودکانی است که سال های عمر خود را در خانه تک و تنها سپری کرده اند. 5. سطح تحصیلات و اشتغال زنان در دو دهه اخیر میزان سطح تحصیلات زنان افزایش قابل توجهی داشته است و حتی نسبت دختران به پسران در دانشگاه فزونی گرفته است و بالطبع با بالارفتن سطح تحصیل تمایل به حضور در بازار کار و اشتغال نیز افزایش یافته است، طبیعی است که سرگرم شدن به گرفتن مدرک و ادامه دادن تا مقاطع بالا جایی برای علاقه به فرزندآوری باقی نمی گذارد. 6. افزایش میزان شهرنشینی در روزگار کنونی میل بشر به استفاده از امکانات رفاهی افزایش یافته و الگوهای زندگی دستخوش تغییر شده است. شهر نشینی نیز سطح توقعات افراد را برای داشتن زندگی بهتر بالاتر برده است که این توقعات باعث تغییر رفتارها و ارزشها گشته و در نتیجه در کاهش تعداد فرزندان نیز اثرگذار بوده است. 7. تغییر در سبک زندگی آپارتمان نشینی از پیامد گسترش شهرنشینی می باشد و ماحصل این ماجرا کوچک شدن خانه ها و افزایش تعداد آپارتمانهاست که به دلیل نوع ساخت فضای درونی خانه ها، بسیاری از کارکردهای سنتی شان را از دست داده اند و امکان نگهداری از فرزندان زیاد را از خانواده ها سلب کرده شده است که به همین ترتیب خانواده ها را برای داشتن آسایش بیشتر تشویق به تعداد کمتر کرده است. با تغییر کردن معیارهای زندگی، الگوها و هزینه های زندگی نیز دستخوش تغییر شده است. گسترش زندگی شهری تفاوت در سبک زندگی، تمایل به رفاه بالا و راحت طلبی ناخودآگاه افراد را بسوی فرهنگ مصرف گرایی سوق داده و الگوی جدیدی در میان اقشار مختلف اجتماع شهری ایجاد کرده است که در کنار آن آثار سو دیگری را باعث گردیده منجمله مدگرایی تنوع طلبی و... که تمامی این مسایل باعث فردگرایی، تمایل به نداشتن فرزند و خانواده و حتی ایجاد احساس نیاز کاذب خواهد شد. طبیعتا هزینه ها که بالا می رود مشکلات اقتصادی نیز بیشتر نمایان می شود و امکان داشتن فرزند بیشتر فراهم نخواهد شد در نتیجه منجر به کاهش فرزند آوری می شود. 8. تحقیر کارخانگی و مادری در قرن اخیر مساله مادری و اشتغال زنان هردو دچار تغییرات بزرگی شده است. امروزه تمایلات زنان به اشتغال بیرون از منزل افزایش یافته و اثرات گسترده ای را بر بنیان نظام خانواده وارد آورده است. اگر از مواردی که فرد می بایست برای گذران بهتر زندگی مشغول به کار شود بگذریم، خیلی از زنان نیز هستند که به اشتغال به چشم یک نوع کمال و پیشرفت نگاه می کنند. مادری و مادری کردن با ترویج گسترده فرهنگ غرب زده، تحقیر شده و در مقابل اشتغال به عنوان نقطه موفقیت و کمالی برای زنان معرفی شده است. فرهنگ غلطی که زن خانه دار را زنی کم ارزش، سربار و زنی که عرضه ابراز وجود و بروز استعدادهایش را ندارد معرفی کرده و به نوعی حضور زن در خانه را اتلاف وقت و تلف شدن فرد می داند. 9. مبنای اقتصادی یکی از عللی که می توان گفت عامل مشترک در بسیاری از مادرانی است که تمایلی به داشتن چند فرزند ندارند، مشکلات اقتصادی است. باید گفت کسی منکر وجود مشکلات اقتصادی نبوده و نیست. رهبر معظم انقلاب نیز در ابلاغ سیاست های جمعیتی این مهم را تاکید کردند که شرایط برای فرزندآوری مهیا شود نه اینکه فقط با زبان و شعار خانواده ها به این امر تشویق شوند. علل اقتصادی اگرچه عامل مهم و تعیین کننده ای برای تصمیم به داشتن فرزند هستند اما با نگاهی به سال های نه چندان دور در جامعه خودمان می بینیم که بسیاری از خانواده ها ثروتمند نبودند اما فرزندان زیادی داشتند! در واقع سبک زندگی آن دوران که اوج تبلور ویژگی های مثبتی نظیر صرفه جویی، کارجمعی و مشارکت گرایی و دوری از مصرف گرایی بود باعث شده بود خانواده ها بتوانند با زندگی حداقلی نیز چند فرزند داشته باشند. دست آخر می توان گفت دو عامل مهم در تصمیم مادران بر فرزندآوری اثر گذار است. اولی تغییر سبک زندگی و دور شدن از سنت های ایرانی و اسلامی است و دیگر نبود امنیت روانی برای مادر از زوایای مختلف که خیال وی را درباره فرزندآوری و تربیت کودک خاطر جمع کند و به او این اطمینان را بدهد که بدون نیاز به خرج های سنگین هم می تواند فرزندی صالح داشته و آن را تربیت کند.