زنان بر لبه تیغ؛ مادر بودن یا شاغل بودن؟
تا همین دو سه دهه پیش زن بودن اغلب مساوی بود با مادر بودن، خانه دار بودن یا به اصطلاح، زن خانه بودن. به لطف برقرار شدن نظام مقدس جمهوری اسلامی زنان امکان بیشتری داشتند تا به عنوان عضوی از جامعه خود را نشان دهند و نقش پررنگتری را ایفا کنند.
هفته نامه آرمان دانش نوشت: تا همین دو سه دهه پیش زن بودن اغلب مساوی بود با مادر بودن، خانه دار بودن یا به اصطلاح، زن خانه بودن. به لطف برقرار شدن نظام مقدس جمهوری اسلامی زنان امکان بیشتری داشتند تا به عنوان عضوی از جامعه خود را نشان دهند و نقش پررنگتری را ایفا کنند. اما چیزی که به خصوص در طی سال های اخیر به نوعی نگران کننده شده این است که به نظر می رسد برای نسل جدید خانواده در جایگاه دوم پس از شغل و مرتبه اجتماعی قرار گرفته و خیلی از زوجهای جوان به دلایل مختلف اجتماعی و اقتصادی از داشتن فرزند سر باز می زنند و یا تنها به داشتن یک اولاد بسنده می کنند و حتی در تربیت همین یک کودک هم دچار مشکل می شوند. انگار که وظایف مادری در تقابل با وظایف شغلی و اجتماعی کمرنگ شده است. در ادامه دکتر مجید ابهری، رفتار شناس، دکتر پرویز جلالی، جامعه شناس و آتنا جهانگیری روان شناس از زوایای مختلف به بررسی وضعیت مادران شاغل پرداخته اند. مادر شاغل، مادر همیشه نگران هدی احمدوند مادر 34 ساله ای است که بیش از 15 سال سابقه کار دارد و تازه یک سال است که بچه دار شده اما امروز بر سر دوراهی ادامه کار یا ماندن در خانه برای رسیدگی به فرزندش، قرار گرفته و نمی داند چطور باید انتخاب کند. او می گوید: مشکل اصلی من نگرانیم در خصوص سلامت و رشد بچه در هنگام حضور در محل کار است. من واقعا نمی توانم آن طور که باید و شاید به تغذیه کودکم برسم و به خاطر شرایط کاریای که داشتم، مجبور شدم از حدود 4 ماهگی او، سر کار برگردم و طبیعتا این مساله روی تغذیه بچه با شیر مادر نیز اثر گذاشت. از طرف دیگر فرایند جدا کردن بچه از خودم هر روز صبح باعث می شود که هم او عصبی شود و هم اعصاب من مستهلک شود! عدم امکان استفاده از مرخصی استعلاجی در زمان بیماری کودکم هم به هر حال یک مساله جدی است ولی از طرف دیگر اینکه به عنوان یک زن در جامعه باشم، استقلال مالی داشته باشم و به اصطلاح دستم توی جیب خودم باشد برایم مهم است. اساسا هم فکر نمی کنم که خانواده سه نفری ما بتواند نیازهای اولیه اش را فقط با درآمد همسرم که او هم کارمند است جبران کند. شاغل بودن فرصت تعامل با فرزند را از مادر می گیرد دكتر مجید ابهری، جامعه شناس با اشاره به مشکلاتی که شاغل بودن می تواند برای مادران به دنبال داشته باشد، گفت: در حال حاضر شرایط اقتصادی جامعه به گونه ای است که باعث شده خانم ها نیز ملزم به کار کردن باشند تا بتوانند از پس تامین نیازهای فرزندان و خانواده بر آیند و در مواردی ما شاهد هستیم که خانم ها حتی از همسرانشان هم بیشتر کار می کنند و ساعات طولانی تری را در محل کار حاضر هستند. هیچ کس منکر اهمیت حضور زنان در جامعه نیست و قطعا شاغل بودن به نفع زنان هم هست و می تواند فوایدی را هم برای آن ها به دنبال داشته باشد، اما در خیلی از موارد ممکن است فرصت حضور در کنار خانواده و برقراری ارتباط و تعامل مفید با همسر و فرزندان را از آنها بگیرد. وی افزود: وقتی مادر به صورت تمام وقت در خانه حضور ندارد و بسته به شغلش ساعاتی را بیرون از منزل سپری می کند به وجود آمدن خلاء عاطفی برای فرزندان وی، امری غیر طبیعی تلقی نمی شود و این مساله می تواند در برهه های حساس زمانی از جمله در سنین بلوغ و نوجوانی تبعات منفی خود را نشان دهد. البته این اثرات منفی فقط به کودکان محدود نمی شود و خود مادر هم در این شرایط تحت فشار زیادی قرار دارد و این مساله می تواند به شدت برای مادر استرس زا شود و حتی در بلند مدت او را در معرض ابتلا به افسردگی و مواردی از این دست قرار خواهد داد. این استاد دانشگاه همچنین به بالا بودن آمار طلاق در میان زنان شاغل اشاره کرد و گفت: به هر حال کار کردن خانم ها در بیرون آنها را خسته می کند و تا حدی باعث می شود که میان وظایف همسر بودن، مادر بودن و شاغل بودن دچار تضاد شوند به همین دلیل هم هست که پیشنهاد می شود خانم ها اگر می خواهند شغلی هم داشته باشند سراغ دورکاری، یا کارهای نیمه وقت بروند تا بیشتر در کانون خانه حضور داشته باشند. خلاء عاطفی در کمین فرزندان مادران شاغل دکتر پرویز اجلالی، جامعهشناس و استاد دانشگاه نیز با اشاره به اینکه قطعا عدم حضور مادر در کنار کودک، موضوع خوشایندی نیست و بنا به دلایل مختلف میتواند با تاثیرات نهچندان مطلوبی همراه باشد، گفت: البته شدت این تاثیرات، به عوامل متعددی بستگی دارد. مثلا اینکه شما به دلیل اشتغال به کار، از چه سنی کودک را تنها گذاشته و برای ساعتهای تنهایی او چه تمهیداتی اندیشیدهاید؛ آیا قرار است کودک نزد بستگان درجه یک بماند یا اینکه به دلایل مختلف مجبورید او را به مهدکودک بفرستید؟! آیا مهدکودک ویژگیهای لازم و مناسب را برای حضور کودک در آن محیط دارد و از نحوه برخورد مربیها و مسئولان آن مطمئن هستید یا نه. و نکته حائز اهمیت اینکه با کودک در زمانی که شما در کنار او حضور ندارید، چگونه برخورد خواهد شد تا احساس کمبودی از نظر توجه و محبت نکند. وی ادامه داد: معمولا در شرایطی که کودک در ساعتهایی که مادر بیرون از محیط خانه مشغول به کار است، در کنار مادروپدربزرگ یا خواهر و بستگان نزدیک و حتی پدر باشد، حضور دلگرمکننده آن ها میتواند تا حدودی جایگزین نبود مادر باشد. حتی وجود یک پرستار کودک خوب هم که ارتباط عاطفی خوبی با فرزندتان برقرار کند، کمتر او را متوجه خلاء نبود شما خواهد کرد. اما اگر قرار باشد کودک به محیطی غریبه همچون مهدکودک فرستاده شود، در این شرایط ممکن است احساس تنهایی و درماندگی بیشتر در او شکل بگیرد. این مساله زمانی شدت مییابد که محیط مهد مناسب نباشد و مربی و مسئولان هم ارتباط خوبی با کودک برقرار نکنند. حتی ممکن است کودک به دلیل اینکه با همبازیها خود به خوبی نمیتواند ارتباط برقرار کند، بیشتر در لاک تنهایی خود فرو رود. علاوه بر این، اغلب کودکانی که در چنین شرایطی در مهدکودک حضور دارند، برای مدتها مدام از این مساله، ترس و واهمه دارند که مبادا مادر و پدرشان او را تنها بگذارند و رهایش کنند. حتی گاهی این فکر در ذهنشان شکل میگیرد که دیگر والدین به دنبال آنها به مهد نخواهند رفت. بنابراین مادران شاغل باید توجه داشته باشند که آیا کودکشان از حضور در مهد لذت میبرد و به راحتی با این محیط سازگاری پیدا کرده است یا نه . این استاد دانشگاه افزود: مساله حائز اهمیت دیگر، مربوط به نحوه برخورد مادر در زمانی است که در خانه حضور دارد. مشاهدات نشان میدهد اگر مادر شاغلی در ساعتهایی که در خانه حضور دارد، به میزان کافی به فرزندش محبت و توجه کند، تاکید میشود آسیب مهمی از نظر روانی و سلامت به کودک وارد نخواهد شد. البته نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که کودکانی با این ویژگی، به شدت به خانواده علاقهمند خواهد شد و بروز وابستگی و خانوادهگرایی بیش از حد در آنها شکل خواهد گرفت. افراط و تفریط نکنید پرویز جلالی گفت: درصورتی هم که محیط مهد برای کودک مناسب نباشد و او احساس غریبگی کند و مادر هم در ساعتهایی که در منزل حضور دارد، وقت کافی برای فرزندش صرف نکند و محبت کافی به او نداشته باشد، او احساس خلاء و تنهایی خواهد کرد و این شرایط تاثیر منفی بر شخصیتش میگذارد. بنابراین با در نظر گرفتن تمامی این شرایطی که کودک در آن قرار دارد، میتوان به آسیبی که ممکن است در صورت شاغل بودن مادر متوجه کودک شود، پی برد. با این حال، این تاثیرات هیچکدام صددرصد مخرب یا مفید نیستند بلکه تاثیرات معینی دارند مثلا مادران شاغلی که سعی میکنند با محبت بیشازحد به کودکشان جبران زمانی را که در منزل حضور ندارند، را بکنند باید بدانند که اگرچه محبت باعث میشود کودک فردی احساسی بار بیاید و به نوعی در آرامش و تعادل روانی رشد پیدا کند و به دیگران محبت کند و به چهارچوب خانواده و جامعه اعتماد کند ولی در عین حال نباید از وابستگی بیش از حد آنها به خانواده و عدم استقلال آنها در تصمیمگیری غافل بود. افراط و تفریط نکردن در محبت به کودک باعث میشود استقلال و اتکا به نفس او افزایش باید و در عین حال وابستگی کمی به خانواده پیدا کند. بنابراین شاغل بودن مادر به تنهایی، مطلقا مخرب یا سازنده نیست بلکه عوامل متعددی در پیرامون با آن میتواند تاثیرگذار باشد و این وضعیت را تبدیل به وضعیتی نامطلوب یا حتی مطلوب کند. مادری ربطی به خانه دار یا شاغل بودن ندارد آتنا جهانگیری با اشاره به اینکه مادر بودن صفتی است که ربطی به شاغل بودن یا خانه دار بودن زنان ندارد، گفت: در مواردی ما با مادرانی طرف هستیم که خانه دارند و به اصطلاح وقت کافی برای تربیت فرزندانشان دارند، عمده زمان خود را در خانه سپری می کنند و طبیعتا انتظار می رود که بهتر بتوانند به مسئولیت مادری خود برسند ولی در عمل می بینیم که این اتفاق نمی افتد یعنی مادر تعهدی نسبت به فرزند یا فرزندانش حس نمیکند و بالعکس گاهی در جامعه با مادرانی طرف هستیم که شاغل هستند و هشت ساعت همپای همسرشان در بیرون از خانه کار می کنند ولی به درستی از پس وظایفی که در قبال فرزندانش دارند بر می آیند و به آنها رسیگی می کنند. وی ادامه داد: شاغل بودن و حضور در عرصه های اجتماعی برای زنان لزوما به این معنا نیست که شغل شان با مادر بودن شان منافاتی دارد یا مادر شاغل نمی تواند به خوبی یک مادر خانه دار باشد و به فرزندانش رسیدگی کند. در واقع مساله مهم و تعیین کننده در این زمینه نظم در خانواده، برنامه ریزی و داشتن توانایی مدیریت و مسئولیت پذیری اعضای خانواده نسبت به یکدیگر است. در ضمن خیلی از اوقات ما می بینیم که مادر شاغل نسبت به وقتی که با فرزند یا فرزندانش می گذراند حساس تر است و به قضیه از دیدگاه کیفی نگاه می کند و همه تلاش خود را صرف این قضیه می کند که چطور از این زمان اندک بیشترین بهره گیری را داشته باشد. هر چند که نمی توانیم این مساله را کتمان کنیم که اگر فاکتورهایی که به آنها اشاره شد در وجود مادر و به طور کلی در خانواده وجود نداشته باد، شاغل بودن می تواند به یک آسیب تبدیل شده و به تربیت فرزند لطمه بزند. سلامت روان شناختی فرزندان مادران غیر شاغل بالاتر است در مطالعه ای که با هدف بررسی مقایسه ای اختلالات رفتاری فرزندان مادران شاغل و غیر شاغل انجام و نتایج آن در ششمین همایش بین المللی روانپزشکی کودک و نوجوان ارائه شده، مشخص شده است که سلامت روانشناختی فرزندان مادران خانه دار یا غیر شاغل در مقایسه با فرزندان مادران شاغل به طور معناداری بالاتر است. این مطالعه علایم جسمانی، اضطراب، اختلال خواب و کارکردهای اجتماعی را در نوجوانان 11 تا 13 ساله مورد بررسی قرار داده و حاکی از نقش مهم حضور مادر در ارتقای سطح سلامت روان شناختی این گروه سنی است و هرچه مادر ارتباط بیشتری با نوجوان خود داشته باشد علایم اختلالات روانشناختی نیز به مراتب پایین تر خواهد بود. همچنین پژوهش دیگری که در دانشگاه مشهد در این زمینه صورت گرفته است حاکی از ناسازگاری بیشتر دختران نوجوانی است که مادر شاغل دارند. این مطالعه که روی گروهی از دختران 9-10 ساله انجام شده نشان می دهد فرزندان مادران شاغل در مدرسه تعامل خوبی با معلمان و سایر هم سن و سالانشان ندارند و نبود تمام وقت مادر به عنوان یک منبع حمایت عاطفی و روانی می تواند در فرایند رشد و تربیت کودک و نوجوان اثرات سوئی را به دنبال داشته باشد. جالب تر اینکه این مساله در خصوص سلامت جسمی کودکان نیز صدق می کند و بر اساس پژوهش های انجام شده در آمریکا فرزندان مادران شاغل بیشتر در معرض ابتلا به بیماری هایی نظیر آسم قرار می گیرند.