لقب بانوی چالشی را در رادیو، از آن خود کردم

زهره هاشمی گوینده رادیو و مجری تلویزیون، از خاطرات دوران کودکی و کاری خود گفت.

کد خبر : 476760

باشگاه خبرنگاران: زهره هاشمی در دی ماه سال 1356 در مشهد متولد شد. وی فعالیت هنری خود را با بازیگری نمایش رادیویی در مشهد آغاز کرد.

هاشمی تاکنون در برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی متعددی حضور داشته است. اجرای «مسابقه 103»، «برنامه گلخانه» و ... از فعالیت‌های اوست.
در ادامه گفتگوی ما را با این مجری رادیو و تلویزیون می‌خوانید:
یک بیوگرافی مختصر از خودتان بگویید؟
زهره سادات هاشمی متولد دی ماه 1356 در مشهد هستم. فعالیت هنری‌ام را با بازیگری نمایش رادیو در مشهد آغاز کردم. در سال 1376 گزارشگر برنامه «نیم رخ» بودم و در سال 1377 به رادیو جوان رفتم و اجرای خیلی از برنامه‌ها را بر عهده گرفتم، در سال 1387 به عنوان مدیر باشگاه رادیویی جوان انتخاب شدم و در سال 1390 فعالیتم را در تلویزیون شروع کردم.
بچه آرامی بودید یا شیطون؟
شیطون بهترین خاطره شما از دوران کودکی؟ پدر من نظامی بود و دوران کودکی من با انتقال پدر از شهری به شهر دیگر مصادف بود. لذت‌بخش‌ترین روز‌های کودکی‌ام زمانی بود که اجازه داشتم، خانه‌ مادربزرگم باشم. سادگی و صمیمیت فضای روستا به قدری بود که بعد از این همه سال خاطراتش برایم دوست داشتنی است.
اگر به گذشته بر می‌گشتید، همین مسیر را ادامه می‌دادید؟
بله، اما به دقت بیشتر، شاید حرفه گویندگی و اجرا اولویت اول و آخرم در زندگی نمی‌شد. من همه جوانی‌ام را در این راه گذاشته‌ام. کاش به بخش‌های دیگر زندگی‌ام هم توجه بیشتری داشتم. کاش.
بهترین خاطره از دوران کاریتان؟
بهترین خاطره‌ام، فرصت چند ساله من برای حضور پشت میکروفون در مقام کارشناس- مجری در رادیو‌ جوان و تجارب گفتگو بوده است.
گویندگی را دوست دارید یا اجرا؟
جیم: من هم گوینده هستم و هم مجری، اجرا حالم را بهتر می‌کند.
سین: چقدر در اجرا‌هایتان خلاقیت دارید؟
خلاقیت من در اجرا‌هایم به کاربرد کلمات جدید و شعر تازه نیست. ویژگی‌ اجرا‌های من در جسارت خلاصه می‌شود. در رادیو لقب «بانوی چالش» را از آن خودم کردم.
اجرای کدام همکارتان را دوست دارید؟
مرحوم مهران دوستی، محمدرضا شهیدی‌فرد فعالیتی غیر از اجرا دارید؟
بله. فعالیت دیگرم تهیه‌کنندگی برخی از مراسم خاص در سطح ملی و بین‌المللی به سفارش سازمان‌ها و نهاد‌های خاص است. گاهی اوقات هم تدریس می‌کنم.
اوقات فراغت را چگونه می‌گذرانید؟
معاشرت با دوستان، فیلم می‌بینم، مطالعه می‌کنم، کلاس زبان می‌روم. گاهی اوقات با همسرم در توچال پیاده‌روی می‌کنم.
چه سبکی از موسیقی را می‌پسندید؟
هر موسیقی که بتوانم با آن ارتباط برقرار کنم. شعر، آهنگ، حس و صدای خواننده برایم مهم است. البته برخی از موسیقی‌ها را هم اصلا نمی‌پسندم.
بچه که بودید، دوست داشتید چه کاره شوید؟
قطعاً گوینده و مجری.
بهترین کتابی که خواندید؟
شاید چون جزو اولین کتاب‌هایی بود خواندم دوستش دارم، «جاناتان مرغ دریایی».
در شبکه‌های اجتماعی حضور دارید؟
بله. اینستاگرام.
بهترین دوست شما؟
همسرم. خوشحالم که پنج سال یک رفیق شفیق و صادق همراهم شده است.
قهرمان زندگی شما؟
هیچ وقت شخص خاصی قهرمان زندگی‌ام نبوده؛ ولی آدم‌های موفق «تأثیر‌گذار» در هر جای جهان برایم به شدت قابل احترام هستند و ذهنم را به خودشان مشغول می‌کنند.
بهترین کارتون و فیلمی که تماشا کردید؟
«فوتبالیست‌ها». «حنا دختری در مزرعه»، «بابا لنگ دراز»، «خانواده دکتر ارنست» جزو بهترین کارتون‌هایی هستند که دیدم. اما بهترین فیلم «شب‌های روشن» به کارگردانی فرزاد مؤتمن.
طرفدار کدام تیم فوتبال هستید؟ تیم منتخب من، سپاهان اصفهان.
نوستالژی شما؟
آب‌پاشی کردن حیاط و جلوی در خانه و بلند شدن عطر و بوی کاه گل و خاک. فرش پهن کردن توی بهار خواب رو به درختان بلند و زیبای سپیدار و خوردن چای و نان و پنیر در کنار پدر بزرگ و مادر بزرگ عزیزی که الان در بین ما نیستند.
نوجوان که بودید، مجری بود که الگوی شما باشد؟
در کودکی و نوجوانی، گیتی خامنه و حسین پاکدل
چه چیز شما را ناراحت می‌کند؟
دروغ
آخرین جمله‌ای که دوست دارید پشت میکروفون بگویید؟
خداحافظ تا فردا
کسی هست درگذشته که دوست داشته باشید او را دوباره ببینید؟
همکلاسی‌هایم و دبیرانم در دوران دبیرستان
شیرین‌ترین و به یادماندنی‌ترین خاطره شما؟
در سال 1386 آخرین روز حضورم در مکه مکرمه بود. در طبقه دوم مسجد‌الحرام بودم، آماده اقامه نماز عصر بودیم. همکارانم در تهران نماز عصر را کامل پخش می‌کردند. بعد از اتمام نماز با من تماس گرفتند. گوینده برنامه پشت خط تلفن بود و به من گفت: قبول باشد و چون آخرین شب حضورم در مکه مکرمه بود، بغض کردم و هرچه از فکر و دلم می‌گذشت را بی‌مقدمه می‌گفتم و این صحبت‌ها به دل خیلی‌ها نشست و خیلی بازخورد گرفتم.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: