تزریق و سرم؛ عاشقانههای دارویی ایرانیها
رابطه ایرانیان بادارو عجیب است بهطوری که به دارو بیش از پزشک اعتماد دارند تاجایی که میگویند ایرانیها عاشق تزریق هستند،از آمپول گرفته تا سرم، نشانه آن هم اینهمه "تزریقاتی" در شهرها و روستاهاست،فرهنگ دارویی که معتقدند: دگزا بزن-آموکسی بُخور باکدئین.
کد خبر :
475935
تسنیم: رابطه مردم با دارو رابطه عجیبی است، بهطوری که به دارو بیشتر از پزشک اعتماد دارند، خانوادههای ایرانی اکثراً انبوهی از داروهای تاریخ گذشته و نگذشته در خانه دارند، به دارو مانند نقل و نبات یا حداکثر مانند گیاهان دارویی نگاه میشود. این در شرایطی است که گاهی سوپرمارکتها و بقالیها هم آنتیبیوتیک و دارو میفروشند، برخی مواقع حتی دارو بهعنوان مابقی پول در داروخانه به مشتری داده میشود، مردم خود هم نقش پزشک را بازی میکنند هم نقش داروخانه را، برای یکدیگر دارو تجویز میکنند و حتی از ذخیره قابل توجه خود، سخاوتمندانه به هم دارو میدهند و البته عاشق تزریق هستند، از آمپول گرفته تا سرم، نشانه آن هم اینهمه "تزریقاتی" در شهرها و روستاهاست، پدیدهای که در کمتر کشوری دیده میشود. آمارهای ملی و رسمی که دقیقاً رابطه عجیب مردم ایران را با دارو بهصورت کمّی نشان دهند یا وجود ندارند یا بهراحتی در دسترس نیستند، اما بر اساس آنچه در رسانهها منتشر شده است این موارد بیشتر جلب نظر میکند: ◾"ایران در بین بیست کشور اول دنیا از نظر مصرف دارو است و در آسیا بعد از چین رتبه دوم را دارد". ◾"20 درصد داروی مصرفی در ایران
خودسرانه مصرف میشود و چهل درصد مردم ایران خودسرانه دارو مصرف میکنند". ◾"هر ایرانی در سال 339 بار دارو میخورد که چهار برابر استاندارد جهانی است". ◾"سرانه مصرف داروی تزریقی چهار برابر جوامع توسعه یافته است و سرانه کلی مصرف دارو سه برابر استاندارد جهانی است". در این رابطه رسول دیناروند رئیس سازمان غذا و داروی ایران میگوید: «در زمینه تجویز و مصرف منطقی دارو حدود 20 سال است که در وزارت بهداشت بهصورت جدی برنامههایی را اجرا میکنیم، اما احساس میشود که دستاوردهای خوبی در این زمینه نداشتهایم و نمیتوانیم سرمان را بالا نگه داریم. ما میپذیریم که مصرف و تجویز دارو در کشور غیرمنطقی است، اما قبول نمیکنیم که بالاترین مصرف دارو را داریم، بهعنوان مثال اعلام میشود ایران دومین مصرفکننده دارو در جهان است یا مصرف دارو در ایران از چین بالاتر است، اینها اطلاعات نادرستی هستند». در این راستا کنگره بینالمللی کیفیت، ایمنی، تجویز و مصرف منطقی دارو آبان امسال برگزار شد و تحقیقاتی که در این کنگره ارائه شد هرچند در سطح ملی نبود و بیشتر در سطح شهرستان یا استان انجام شده بود، اما تقریباً همگی به نتایج مشابهی رسیده بودند که
میتواند تصویری از رابطه خاص ایرانیان با دارو به دست دهد. بر اساس تحقیقاتی که در این کنگره ارائه شده، "ایران یکی از بالاترین مصرفکنندههای دارو در قیاس با کشورهای همسایه است" و "بودجه دارویی ایران در 10 سال گذشته، از پانصد میلیون به 3 میلیارد دلار رسیده است." بررسی تحقیقات ارائه شده در این کنگره نکات دیگری را هم روشن میکند، هم درباره تجویزکنندگان که بهصورت رسمی باید پزشکان باشند و هم درباره مصرفکنندگان که قاعدتاً باید بیماران باشند. تردیدی نیست که طرفین رابطه بر هم تأثیر میگذارند، با وجود اینکه بهقول دیناروند رئیس سازمان غذا و دارو، تجویز منطقی دارو با "شیبی کند" بهتر شده است، اما بررسی میلیونها نسخه که نتایج آن در این کنگره ارائه شده مکرراً به این نتیجه منتهی شده است: ◾"با وجود فرایندهای آموزشی در مورد تجویز منطقی دارو، شاخصهای نسخه نویسی پزشکان با استانداردهای جهانی فاصله دارد"، ◾"دانش پزشکان در مورد تداخلات دارویی کافی نیست"، ◾"پزشکان اغلب تجویز منطقی ضدالتهاب غیراستروئیدی را در نظام سلامت نادیده میگیرند". پزشکان اما به این نکته اشاره میکنند که فرهنگ درمانی مردم آنها را مجبور به تجویز اقلام
دارویی زیاد، تجویز داروی تزریقی و تجویز آنتیبیوتیک میکند و اگر آنها از این کار خودداری کنند، بیمار از کار آنها رضایت نخواهد داشت و بهسراغ پزشکی خواهد رفت که توقع او را برآورده کند. از آنتیبیوتیکهای وسیعالطیف و گرانقیمتی مانند سفیکسیم و کوآموکسیکلاو میتوان بهعنوان پُرمصرفترین آنتیبیوتیکها در کشور عنوان کرد که برای عفونتهای ساده و حتی سرماخوردگی ویروسی تجویز میشوند. آمپول دگزامتازون، قرص سرماخوردگی بزرگسالان (ادالت کلد)، استامینوفن کدئین و کپسول آموکسیسیلین نیز از شایعترین داروهای مصرفی در کشور هستند. نکته دیگر، مصرف مُسکنها بهخصوص مُسکنهای ضدالتهابی غیراستروئیدی از جمله دیکلوفناک و ایبوپروفن و مُسکنهای شبهتریاکی بهخصوص ترامادول است. از این رو است که میبینیم، متوسط اقلام هر نسخه "سه تا چهار قلم" است در حالی که میانگین اقلام دارویی در دنیا "دو قلم" است. عرضه و تقاضا از هم جداییناپذیرند و نسخهها نشان میدهند که بیشترین تقاضا کجاست؛ در 40 تا پنجاه درصد نسخهها یک داروی تزریقی و یک آنتیبیوتیک و در حدود یکچهارم نسخهها یک کورتیکواستروئید (کورتون) تجویز شده است. البته این آمار و ارقام
با بررسی نسخهها به دست میآید و آمار داروهایی که بدون نسخه به فروش میرسند طبیعتاً در آمار رسمی منعکس نمیشود. با وجود تقاضای زیاد برای دارو، ارائه اطلاعات چندان محلی از اعراب ندارد، تجویز دارو بدون ارائه اطلاعات کافی انجام میشود، بیماران از عوارض، تداخلات دارویی و رژیم غذایی مناسب بیاطلاع میمانند، اطلاعات در بهترین حالت شفاهی ارائه میشوند و راهنما یا بروشور کتبی در اختیار آنها قرار داده نمیشود و اگر هم احیاناً بشود، "22 درصد افراد دستور دارویی را بهدرستی نمیخوانند و 25 درصد هم نمیتوانند آن را بهدرستی تفسیر کنند". بهگفته معاون پژوهشی مرکز تحقیقات نفرولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران، "مصرف بیرویه مسکنها سبب ایجاد بیماریهای کلیوی در ایران شده" و مُسکنهای ضدالتهابی غیراستروئیدی در این زمینه متهم ردیف اول هستند. همچنین پس از آنکه اداره کل نظارت بر دارو در مهر 1380 دیکلوفناک تزریقی را ممنوع کرد، ترامادول جایگزین آن شد و از آن به بعد یکی از شایعترین دلایل مسمومیت دارویی در ایران "مصرف بیش از حد و خودسرانه" ترامادول خوراکی است. استفاده از ترامادول بهعنوان داروی ترک اعتیاد و دسترسی آسان به آن و عدم
ممنوعیت آن بهعنوان داروی شبهمخدر باعث شد مسمومیت با ترامادول بهصورت گستردهای افزایش پیدا کند. اما با وجود مصرف بیش از حد دارو در ایران، بهگفته دیناروند، رئیس سازمان غذا و دارو «در بسیاری از موارد مصرف دارو بسیار پایینتر از نیاز واقعی است؛ در مواردی چون کنترل قند خون و دیابت... مصرف دارو کمتر از حد معمول است». البته راهحل نیز بسیار آشنا است؛ آموزش کافی پزشکان و داروسازان و آگاهی رسانی و ارتقای دانش و فرهنگ دارویی مردم. اما مصرف زیاد دارو یک وجه دیگر هم دارد؛ وجه اقتصادی. طبیعی است که فروش بالا برای نهادها یا کسانی سودآور است و از این رو حفظ وضع موجود برایشان مطلوب. از این رو دیناروند راه حل دیگری را هم مطرح میکند: «راه اجرای درست پروتکلهای تجویز دارو، نسخهنویسی الکترونیک است، این امر فقط بهعهده سازمان غذا و دارو نیست و بیمهها باید به این موضوع ورود کنند؛ چرا که مصرف و تجویز منطقی دارو بیتردید بهنفع بیمههاست». در نهایت اینکه مصرف دارو در کشور یکسان نیست و در استانهای مختلف تفاوتهایی دیده میشود. دسترسی به پزشک و دارو و توان مالی برای این خدمات در نقاط مختلف ایران یکسان نیست و این موضوع،
خود را در آمارها نشان میدهد. بر این اساس آذربایجان شرقی و قم بیش از سایر استانها برای دارو هزینه میکنند و استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان و البرز کمتر از دیگر نقاط کشور برای دارو هزینه میکنند.