شب یلدا؛ شب تولد خورشید +تصاویر

چه اندیشه‌ی پاکیست در یک تمدن و فرهنگ ، و آداب و رسومی که از آن تفکر متاثر گشته است ، اینکه تمام تاریکی شب را به امید حضور روزی روشن و تولد نور جشن بگیریم و تاریکی طولانی شب را اهمیتی نداده و آنرا به زیبایی هر چه تمام تر بگذرانیم همین اندیشه را در تمامی وجودمان درک کنیم که خود دنیایی از دانش و اندیشه را در دل خود برای تمامی انسانیت به ارمغان می آورد.

کد خبر : 474746

چه اندیشه‌ی پاکیست در یک تمدن و فرهنگ ، و آداب و رسومی که از آن تفکر متاثر گشته است ، اینکه تمام تاریکی شب را به امید حضور روزی روشن و تولد نور جشن بگیریم و تاریکی طولانی شب را اهمیتی نداده و آنرا به زیبایی هر چه تمام تر بگذرانیم همین اندیشه را در تمامی وجودمان درک کنیم که خود دنیایی از دانش و اندیشه را در دل خود برای تمامی انسانیت به ارمغان می آورد.

یلدا یا شب چله

یلدا یکی از کهن‌ترین جشن‌های ایرانی است. در این جشن، طی شدن بلندترین شب سال و به دنبال آن بلندتر شدن طول روزها در نیم‌کره شمالی، که مصادف با انقلاب زمستانی است، گرامی داشته می‌شود. جشن شب یلدا جشنی است که از ۷ هزارسال پیش تاکنون در میان ایرانیان برگزار می‌شود. ۷ هزار سال پیش نیاکان ما به دانش گاه شماری دست پیدا کردند و دریافتند که نخستین شب زمستان بلندترین شب سال است.

یلدا به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز تا طلوع آفتاب در اول ماه دی ) نخستین روز زمستان گفته می‌شود. شب‌چله ، شب‌یلدا ،‌میلاد مهر، خورشید شکست‌ناپذیر،یا هر آن‌چه آن را بنامید، آخرین شب پاییز و دیرپا‌ترین شب سال است. ساکنان فلات ایران، از چندین هزار سال پیش این شب را گرامی داشته‌اند. درحالی‌که در هیچ دوره‌ای از تاریخ کشورمان، هیچ حکومتی اصراری به گرامی داشت این شب نداشته است، اما همچنان ایرانیان این شب را پاس می‌دارند و در زنده نگه‌داشتن این آیین می‌کوشند. تداوم دیرگاه این جشن، سخن از کهنسالی و قدمت آن دارد .

مردم دوران کهن با طبیعت و تضادهای آن خو داشتند و از آن‌جا که به دامداری یا کشاورزی مشغول بودند گردونه‌ی زندگی خود را بر چرخه‌ی طبیعت استوار ساختند. چرا که تغییر فصول و بلندی یا کوتاهی شب و روز تأثیری مستقیم بر زندگی آن‌ها داشته است. گرما، نور و بلندی روزها نشانه‌هایی نیک و پسندیده بودند و در مقابل سرما، زمستان و تاریکی شب پدیده‌هایی نه چندان مطلوب .

(نگار گری ایرانی با موضوع شب یلدا )

در زمانهای بسیار قدیم (حتی پیش از زرتشت) آیین مهر در میان ساکنان فلات ایران رواج داشته است. مهر و ناهید (میترا و آناهیتا) به‌عنوان دو ایزد نیایش می‌شده‌اند. «مهر»، ایزد فروغ، نگهبان پیمان و پشتیبان پرتو پگاهی است و «ناهید»، ایزد پاکی، زایش و برکت، فرشته‌ی آب‌ها و باران. پیروان آیین مهر آخرین شب پاییز را مصادف با تولد خورشید می‌‌دانسته‌اند، همان‌گاه که از دل سیاهی شبی درازآهنگ و سرد، ایزدمهر در یک غار گود و کم‌ارتفاع از میان کوه‌های البرز ظهور می‌کند و خورشید گرم و نورافزا را به ارمغان می‌آورد. برخی به اشتباه مهر را همان خورشید گرفتند و شب چله را در واقع شب میلاد خورشید می‌دانند. در کتاب «از اسطوره تا تاریخ» به نقل از دکتر مهرداد بهار می‌خوانیم: «شب یلدا، تولد مهر یا میترا نیست، بلکه تولد خورشید است. مهر با خورشید تفاوت‌هایی دارد». از نظر تقویم مردم ایران باستان، چله، شب تولد خورشید است و حال آن‌که بر اساس اسطوره‌ها خورشید و مهر ارتباط نزدیکی دارند ولی یکی نیستند.

پس از گرویدن ایرانیان به آیین زرتشت، آداب و رسوم آیین مهر نه‌تنها فراموش نشد بلکه جزوی از آیین و مراسم زرتشتی به‌حساب می‌آمد. بنا بر روایت ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه، زرتشتیان روز اول دی را خور‌روز (روز خورشید) می‌نامند و جشن این روز را نودروز می‌نامند.چرا که از شب یلدا تا نوروز ۹۰ روز در پیش است . هم‌چنین در کتاب قانون مسعودی آمده‌است که اولین روز از دی‌ماه را خرم‌روز یا خره‌روز می‌نامند. این روز را منتسب به اهورامزدا می‌دانستند. حتی هنگامی که ساسانیان دین زرتشت را دین رسمی کشور کردند اهمیت آیین مهر در زندگی مردم و در نهادهای حکومتی آشکار بود. این اهمیت در نقوش بازمانده‌ی عهد ساسانی به‌روشنی نمایان است. در نقش رستم، ناهید تاج پادشاهی را به شاه اعطا می‌کند و در طاق بستان میترا شاهد اعطای فرایزدی از طرف اهورامزدا به اردشیر اول است. بنابر یک سنت دیرینه آیین مهر شاهان ایرانی در روز اول دی‌ماه تاج و تخت شاهی را بر زمین می‌گذاشتند و با جامه‌ای سپید به صحرا می‌رفتند و بر فرشی سپید می‌نشستند. دربانها و نگهبانان کاخ شاهی و همه‌ی برده‌ها و خدمتکاران در سطح شهر آزاد شده و بسان دیگران زندگی می‌کردند. رئیس و مرئوس، پادشاه و آحاد مردم همگی یکسان بودند.

(تندیسی ازاردشیر دوم پادشاه بزرگ ساسانی در میان اهورا مزدا خدای یگانه پارس، و میترانمادی از خدای خورشید و مهر )
(طاق بستان )
(نقش رستم فارس)

در آستانه رسیدن به یلدا، خانواده‌های ایرانی تب و تابی پیدا می‌كنند تا به خرید بپردازند. تهیه هندوانه و انار، از ضروری‌ترین این خریدهاست. این خرید نخستین كاری است كه ایرانیان در این شب انجام می‌دهند. اما پرسش این است كه چرا از میان میوه‌های گوناگون، ما تنها سراغ این دو میوه می‌رویم؟ می‌دانیم كه اهمیت رنگ قرمز در فرهنگ ما، پیشینه‌ای ۵ هزار ساله دارد. ایرانیان پیش از ماندگاری در فلات كنونی ایران، از جایی آمده‌اند که بر پایه «وندیداد»، ۱۰ ماه آن زمستان بود و ۲ ماه دیگر تابستان. در آن سرزمین سرد، فروغ خورشید گرمابخش زندگی بود. از این رو هر آنچه مربوط به خورشید بود، برای ما گرامی به‌حساب می‌آمد. بخشی از آن به رنگ سپیده دم، یعنی رنگ ارغوانی، بازمی‌گشت. پس اهمیتی كه رنگ قرمز در شب یلدا دارد و رنگ دو میوه انار و هندوانه هم به آن بازمی‌گردد، از باور به رنگ ارغوانی سپیده‌دم بر می‌خیزد. خرید ایرانیان در شب یلدا، یادكرد از رنگ‌ سپیده‌دم ایزد‌مهر، در چندین هزار سال پیش است.

سفره شب یلدا سفره میزد است و میزد عبارت است از میوه های تر و خشک و آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان لرک که از لوازم این جشن بود که به افتخار و ویژگی مهر یا خورشید برگزار می شد.و این سفره نیز همانند سفره‌ی هفت سین مقدس میباشد .

هنگام توسعه‌ی آیین مهر در اروپا، مراسم شب‌چله به عنوان روز زایش مهر و نور و راستی با شکوه تمام برگزار می‌شده است و پس از استیلای مسیحیت در اروپا، آداب و رسوم آیین مهر که در زندگی مردم و به‌خصوص در میان رومیان نفوذ کرده بود همچنان باقی ماند و با آمدن دین جدید رنگ نباخت. تا سال ٣٥٠ میلادی تمام فرقه‌های مختلف مسیحیت متفق‌القول روز ششم ژانویه را روز میلاد مسیح می‌دانستند.ولیکن نفوذ آیین مهر کلیسای روم را بر آن داشت تا روز تولد عیسی مسیح را مطابق با تولد مهر یا میترا قرار دهد تا از التقاط این دو مناسبت نفوذ بیشتری بر زندگی مردم داشته باشد و بزرگ‌ترین جشن آیین مهر را در خود حل کند. با قدرتمند شدن کلیسای رم و پس از گذشت زمان، فرقه‌های دیگر مسیحیت به این سمت و سو گرویدند. لیکن هنوز کلیسای ارمنی و ارتدوکس شرقی روز ششم ژانویه را روز میلاد مسیح می‌دانند آن‌چه از نظر پژوهشگران مسلم است این است که ٢١ یا ٢٥ دسامبر با توجه به اشاره‌های انجیل به فصل زراعت و اعتدال هوا و هم‌چنین تاریخ دوران اولیه‌ی مسیحیت، روز میلاد عیسی مسیح نیست و نفوذ آیین مهر در رسوم کلیسا نیز غیرقابل‌انکار است. نخستین مایه‌های جشن کریسمس وایلانوت میراث و هدیه‌ی ایران کهن به جهانیان است که خود تا به امروز در زنده‌نگه‌داشتن آن کوشیده‌است.
ميلاد خورشيد در تمد‌ن‌های ديگر تمدن‌های مختلفی شب آخر پاییز را به عنوان روز میلاد خورشید جشن می‌گرفتند. آداب بسیاری از این جشن‌ها تشابهات زیادی با مراسم شب چله‌ی ایرانیان دارد و حتی در بعضی موارد نفوذ فرهنگ ایران باستان به عنوان ریشه‌ی پیدایش این آیین‌ها قابل اثبات است. در حدود ٤٠٠٠ سال پیش در مصر باستان جشن «باززاییده‌شدن خورشید»، مصادف با شب چله، برگزار می‌شده است. مصریان در این هنگام از سال به مدت ١٢ روز، به نشانه‌ی ١٢ ماه سال خورشیدی، به جشن و پای‌کوبی می‌پرداختند و پیروزی نور بر تاریکی را گرامی می‌داشتند. هم‌چنین از ١٢ برگ نخل برای تزیین مکان برگزاری جشن استفاده می‌نمودند که نشانه‌ی پایان سال و آغاز سال نو بوده است. در روم باستان مراسمی برای پاس‌داشت کیوان یا زحل (خداوند زراعت) به مدت هفت روز، از١٧ تا ٢٣ دسامبر، برگزار می‌شده است هم‌چنین اولین روز زمستان روز بزرگداشت خداوند خورشید بوده است و آ‌ن را خورشید شکست‌ناپذیر، ناتالیس انویکتوس، می‌نامیدند. جشن خداوند زراعت و جشن خورشید شکست‌ناپذیر از آن دسته از جشن‌ها هستند که با نفوذ آیین مهر رواج پیدا کردند . بنا بر رسم ایرانیان، بزرگان رومی در این روز جامه‌ی مردم عادی را بر تن می‌کردند و بردگان خود را آزاد می‌نمودند. شاه به میان مردم آمده و شخصی عادی را که از نجیب‌زادگان نبود بر سریر شاهی می‌نشاندند. از جنگیدن در این روز خودداری می‌کردند و روز را با صلح و آشتی به شب می‌رساند. آیین مهر توسط بازرگانان آسیای صغیر به یونان و روم باستان رسید و پیروان زیادی در میان اقشار مردم پیدا کرد. در حدود ٧٥ پیکره و بیش از صد نقش مهر یا میترا در شهر رم در ایتالیا یافت شده است. به‌خصوص در درجات مختلف ارتش روم که خود را پشتیبان نیکی‌ها و نگهبان درستی‌ها می‌دانستند، میترا، ایزد پاسبان نور، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود. نفوذ آیین مهر یا میترا در روم و یونان باستان به اندازه‌ای بوده است که هم‌اکنون ردپای آن در مراسم و آ‌یین‌های محلی و مذهبی اروپاییان دیده می‌شود. بسیاری از سنت‌های مخصوص کریسمس میراث روم باستان و در نتیجه آیین مهر است.
( دیوار نگاره‌ی میترا و قربانی کردن گاو نر(ورزا ) و دنباله فلکی ردای میترا /این دیوارنگاره از یک میترائیوم(پرستشگاه آیین میترائیسم) در مارینو ایتالیاست
(تندیس میترا در حال قربانی کردن گاو در موزه بریتانیا)
(نقش میترا در پشت و روی یک کنده کاری متعلق به سده دوم یا سوم پس از میلاد) دلیل همزمانی شب یلدا و کریسمس
کلمه‌ی نوئل از ریشه‌ی رومی ناتال به معنی تولد است و همان‌گونه که ذکر شد نام جشن رومیان ناتالیس اینوکتوس بوده‌است. هم‌چنین بابانوئل با کلاهی شبیه کلاه موبدان آیین مهر ظاهر می‌شود (به کلاه و لباس تندیس میترا در آیین مهری که شباهت زیادی به کلاه بابا نوئل دارد در تصویر بالا نگاه کنید ). از همه جالب‌تر، درخت کاجی است که در مراسم کریسمس تزئین می‌شود. این درخت کاج و ستاره‌ی روی درخت نیز میراث آیین مهر است. رومیان در این جشن‌ها از درختان همیشه سبز چون کاج استفاده می‌کردند و سبزی همیشگی آن را نشانه‌ی قدرت و غلبه‌ی میترا بر سرما و زمستان می‌دانستند. در کنده‌کاری‌های باقی‌مانده از آیین مهر، درخت سرو یا کاج در کنار مهر و آناهیتا دیده می‌شود و هم‌چنین در نقوش تزئینی ایرانی به شکل بته‌جقه ترسیم می‌شده است.
هم‌چنین در قسمت‌هایی از روسیه‌ی جنوبی هم‌اکنون جشن‌های مشابهی به‌مناسبت چله برگزار می‌کنند. این آیین‌ها شباهت بسیاری با مراسم شب چله دارد. رقص مخصوص این شب یادآور نحوه‌ی برداشت محصول کشاورزان در این هنگام از سال است. یهودیان نیز در این شب جشنی با نام «ایلانوت» (جشن درخت) برگزار می‌کنند و با روشن‌کردن شمع به نیایش می‌پردازند.
علت نامگذاری شب چله عدد چهل از گذشته‌های دور جایگاه ویژه‌ای در فرهنگ ما داشته است. ایرانیان باستان زمستان را به دو بخش چهل روزه تقسیم کرده‌اند: «چله‌ی بزرگ» و «چله‌ی کوچک». شب آخر آذر از آن جهت چله نامیده شده است که آغاز چله‌ی بزرگ و آمدن سرمای زمستان را هشدار می‌دهد. درست چهل روز بعد از شب چله، جشن سده به پایان رسیدن چله‌ی بزرگ زمستان را ندا می‌دهد. در چهل روز دوم سرمای زمستان کم‌تر است و آسیب کم‌تری می‌رساند و از آن جهت آن را چله‌ی کوچک می‌نامند. پیروان آیین مهر، بلندتر شدن روزها را از برکت حکم‌رانی ایزد مهر بر زمین می‌دانستند و کوتاه‌تر شدن شب‌ها را نشانه‌ای از غلبه‌ی او بر اهریمن. آن‌ها در شب چله به پای‌کوبی و جشن و سرور می‌پرداختند تا شکست اهریمن را جشن بگیرند و گاه تا دمیدن پرتو پگاه در دامنه‌ی کوه‌های البرز به انتظار باززاییده‌شدن خورشید می‌نشستند. برخی در مهرابه‌ها (نیایشگاه‌های پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول بودند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند.در ایران به مرور زمان نیایشگاههای مهری که به قدرتمند نمودن نیروی جسم همراه با نیایش پرداخته می‌شد تبدیل به زورخانه های باستانی ایران شده که به حرکات ورزشی پرداخته و همزمان به مدح مولا علی پرداخته می‌شود.
شب یلدا؛ شب تولد خورشید
(معبد مهری با قدمتی بیش از ۳۰۰۰ سال در مراغه آذربایجان )
(نمونه ای از زورخانه های ایران الگوی معماری و عملکردی مشابه معابد مهری )
ورود واژه یلدا یلدا واژه‌ای سریانی است به معنی میلاد و تولد. روشن نیست که این لغت سریانی چه زمانی و چگونه وارد زبان پارسی شده است احتمال می‌رود که بعد از کشتار دسته‌جمعی مسیحیان اولیه در امپراطوری روم و مهاجرت مسیحیان سریانی پس از این کشتارها به امپراطوری ساسانی، لغت یلدا وارد زبان پارسی شده باشد
به‌هرروی در ایران امروز شب یلدا و شب چله به عنوان واژگانی مترادف درآمده‌اند و کمتر از ارتباط لغوی یلدا با میلاد خورشید، ظهور مهر یا میلاد مسیح سخن می‌رود. یلدای امروز بعد از ورود اسلام به ایران، اهمیت مذهبی گرامی‌ داشت شب چله از بین رفت ولی ایرانیان این سنت کهن را هنوز پاس می‌دارند. ارکان سفره‌ی شب چله هندوانه و انار از ارکان سفره‌ی اين شب هستند. قرمزی اين دو ميوه يادآور سرخی طلوع خورشيد است و از ميراث آيين مهر. جدا از اين دو ميوه‌ی مخصوص، ايرانيان نقاط مختلف کشور، به شيوه‌های متفاوتی سفره‌ی خود را تزئين می‌کنند.
یلدا در ادبیات کهن در فرهنگ عامیانه‌ی مردم، شب یلدا و شب چله، شب دوستی است. شب بار عام و کارهای خیریه است. مردم ایران که اکثراً کشاورز یا دامدار بوده‌اند، آموخته‌اند تا سرمای زمستان را بهانه‌ای برای دورهم جمع‌شدن و جشن به پایان رساندن یک سال زراعی بدانند. لیکن در فرهنگ ادبی و رسمی کشورمان، یلدا اغلب چهره‌ی تاریک و خشن شبی طولانی است. شبی که عشاق به انتظار به سرآمدن آن هستند. طولانی و تاریک بودن یلدا استعاره‌ایست برای فراق جانکاه معشوق، تنهایی و انتظار وصال و گاه گیسوی سیاه و بلند یار. حافظ صحبت حکام، ظلمت شب یلدا است نور ز خورشید خواه بو که برآید سعدی هنوز با همه دردم امید درمان است که آخری بود آخر شبان یلدا را اوحدی شب هجرانت ای دلبر، شب یلدا است پنداری رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری
ستایش ایزد مهر نیز ریشه در همان دوران كهن دارد. این ستایش در ناخودآگاه ایرانی به‌جای مانده و در دوره‌های بعد نیز در آثار بزرگان و برجستگان ایرانی نمود پیدا كرد. دیوان حافظ که همچون شاهنامه فردوسی شناسنامه ما یرانیان محسوب میشود و حافظ یكی از آن بزرگانی است كه بارها در غزلیات خود به این ایزد اشاره می‌كند. از آنجایی که مهرپرستان پیش از ورود به پرستشگاه‌های خود، كه به آن «مهرابه» می‌گفتند، شست‌وشو می‌كردند. حافظ به این آیین مهریان اشاره می‌كند و می‌گوید «شست‌وشویی كن و آنگه به خورآباد خرام ». متاسفانه برخی در این بیت «خور آباد» را «خرابات» می‌خوانند . در اشعار بسیاری این آیین را که در دل داشته بیان نموده است و در اشعار گرانبهایش مقام خود را گوشه «خور آباد» می‌داند، نه خرابات و می‌گوید: «مقام اصلی ما گوشه خورآباد است / خداش خیر دهاد آن كه این عمارت كرد» یا آنجایی كه می‌سراید: «قدم منه به خورآباد جز به شرط ادب / كه ساكنان درش محرمان پادشهند» و بسیاری بیت‌های دیگر چون: « بر دلم گرد ستم‌هاست خدایا مپسند/ كه مكدر شود آیینه مهر آیینم » ما ایرانیان در درازنای تاریخ خود، با همه رویدادهای تلخی كه پشت سر گذاشته‌ایم، تلاش كرده‌ایم تا فرهنگ خود را زنده نگهداریم. یكی از نشانه‌های زنده بودن فرهنگ ما، جشن‌هایی‌اند كه هنوز هم برپا می‌داریم. «جشن یلدا» یكی از ژرف‌ترین و ارزشمندترین آنهاست و رویدادی است كه نه تنها در ایران، بلكه در جهان نیز اثرگذار بوده است. و آنچه که در ذات مفاهیم این آیین وجود دارد از دیر باز در تمامی تفکر و آیین ما ایرانیان نهفته است . منابع: ۱-از اسطوره تا تاريخ، دکتر مهرداد بهار ۲- نظام گاه‌شماری در چهارتاقی‌های ايران، رضا مرادی غياث آبادی ۳- گاه‌شماری و جشن‌های ايران باستان، هاشم رضی ۴- آثارالباقيه، صفحه ٢٥٥، ابوريحان بيرونی ۵- روزنامه شرق، دوشنبه ١ دی ١٣٨٢ ۶- جهان فروری، بخشی از فرهنگ کهن ايران، دکتر بهرام فره‌وشی ۷- http://www.ibna.ir/fa/doc/report/۵۶۹۵۰/%D۸%AD%D۸%A۷%D۹%۸۱%D۸%B۸- ۸- http://www.beytoote.com/ منبع:کجارو
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: