سنت فراموشی!
اعتدال گرایان ساده اندیشانه و مبتنی بر پارادایم های قرن نوزدهمی روابط بین الملل ساختارهای ظالمانه بر جهان امروز را جزیی از هویت خود کرده و قبول کرده اند که برای هر کاری باید از کدخدا اجازه گرفت و کنش فعالانه در این ساختارها باعث ایجاد هزینه های بیخود بر ما خواهد شد.
1- اینفو گرافی ای منتشر شده که در آن ملیت اتباع داعش و دیگر گروههای تروریستی حاضر در سوریه و عراق و افغانستان در نقشه جهان ترسیم شده است. ایران در میان این ملیت ها حضور ندارد. 2- دولت آمریکا سالهاست اخذ ویزا برای اتباع 38 کشور شامل کشورهای اروپایی و برخی کشورهای دیگر را لغو کرده است. اما با امضای دیروز اوباما و به مناسبت حمله های تروریستی اخیر در فرانسه و آمریکا و تنها چند روز بعد از اینکه روحانی در تلویزیون گفت برجام نشان داد تنها راه حل مشکلات "تعامل سازنده با جهان" است، دولت آمریکا اخذ ویزا برای کسانی که از سال 2011 به چهار کشور از جمله ایران سفر کرده و یا می کنند را ضروری کرده است. جالب اینکه محمد فاروق که به عنوان عامل حمله تروریستی اخیر در آمریکا معرفی شده است ملیت عربستانی داشته است ولی نام عربستان در میان این چهار کشور نیست. 3- با این قانون مشکلات زیادی برای حضور سرمایه گذاران و نیز گردشگران خارجی در ایران که دولت حساب زیادی روی آنها برای عبور از رکود باز کرده بود ایجاد می شود. با این همه دولت ایران به این قانون ظالمانه واکنشی نشان نداده است. سخنگوی وزارت خارجه تنها گفته است که " در حال بررسی هستیم که اگر این قانون با روح برجام منافات داشت اقدامات لازم را انجام دهیم!". اما آیا در برجام که در آن موافقت کردیم در برابر انقراض صنعت هسته ای داخلی برخی از تحریم ها آن هم به صورت مشروط برچیده شود توافقات دیگری صورت گرفته است که ما از آن بی خبریم؟! آیا اصلا در برجام حتی درباره تحریم های حقوق بشری و موشکی قبلی هم حرفی به میان آمده بود؟ این تحریم اقتصادی جدید چه ارتباطی با "روح" برجام می تواند داشته باشد؟ 4- به نظر می رسد این گزاره دستگاه دیپلماسی ما بیشتر ناشی از یک توهم است. توهمی که از صدر تا ذیل دولت یازدهم و سمپات های رسانه ای و سیاسی اش را فراگرفته است و در آن مناسبات سیاسی در جهان فعلی را مبتنی بر انصاف، گفتگو و تعامل می دانند و اگر تا حالا مشکلی بوده از جانب ما بوده که اهل تعامل نبوده ایم! آنقدر این آش توهم شور شده که بارها متهم قطعنامه های تحریمی به خاطر دستاوردهای هسته ای را نه سیاست های استعماری غربی ها که دولت جمهوری اسلامی و شخص احمدی نژاد معرفی کرده اند و حتی فراموش کرده اند که وقتی همین جناب روحانی در سعدآباد و پاریس با وعده های اروپایی ها داوطلبانه تاسیسات هسته ای ما را پلمپ کرد تا پرونده ایران از شورای حکام و شورای امنیت خارج شود آنها با شیطنت از زیر این کار شانه خالی کردند و وقتی در اواخر دولت خاتمی پلمپ ها باز شد در ابتدای دولت احمدی نژاد دو قطعنامه علیه ما صادر شد. اعتدال گرایان ساده اندیشانه و مبتنی بر پارادایم های قرن نوزدهمی روابط بین الملل ساختارهای ظالمانه بر جهان امروز را جزیی از هویت خود کرده و قبول کرده اند که برای هر کاری باید از کدخدا اجازه گرفت و کنش فعالانه در این ساختارها باعث ایجاد هزینه های بیخود بر ما خواهد شد. از همین رو بود که رییس جمهور دو هفته بعد از امضای برجام گفت " باید بدانیم بعد از برجام دیگر نمی توانیم هر حرفی را بزنیم!". البته گویا آمریکایی ها می توانند هر کاری را بکنند و به بهانه های مضحک دیگری تحریم های جدیدی برقرار کنند و دستاوردهای پرافتخار! برجام را هوا کنند. در تلقی اینان گویا مشکل در این سالها از ما بوده است که لبخند نزده ایم و بر حقوق خود پافشاری کرده ایم و گرنه ساختار حاکمیت سیاسی در جهان از سازمان ملل و شورای امنیتش گرفته تا دیگر سازمانها و دولت ها مبتنی بر عدالت و احترام به حقوق دیگران است و با لبخند زدن و کوتاه آمدن و تعامل کردن صادقانه مشکلات حل خواهد شد و از فردا جهان متمدن به ما لبخند خواهد زد. البته برای کسی که اندکی خرد تاریخی داشته باشد این رفتار آمریکایی ها خیلی عجیب نیست و اصولا عقل ابزاری آمریکایی وقتی فهمیده است در دولت جدید ایران که می توان با فشار و تحریم امتیاز هایی حتی فراتر از تصور گرفت چرا این مسیر را بارها و بارهای دیگر امتحان نکرد؟ اگرچه این روزها آسمان تهران تیره و غبارآلود است اما گویا رسانه های سمپات دولت که می نوشتند "دنیا به روحانی لبخند زد" در مقابل این تصمیم اخیر دولت آمریکا سر در برف حماقت کرده اند.